اتاق فکر امریکا بیشک از عاقبت طرح به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی در جغرافیای مختلف سیاسی دنیا آگاه بود و مطمئنا انتظار مقابله با چنین طرح احمقانهای را از سوی سران کشورهای دنیا حتی در بین همپیمانان خود نیز داشت، حال نکته حائز اهمیت این است که چرا دولت تحت فرمان ترامپ اینگونه به دست و پا زدن افتاده و گاه سیاستهایی را حتی به لحاظ ظاهری اشتباه اتخاذ میکند.
با تامل بر ذات حقیقی دولتمردان آمریکا از هر ۲ جناح جمهوریخواه و دمکرات در طول سالیان دراز میتوان به نتیجه رسید که هدف دیگری در باطن این سناریوهای سیاسی وجود دارد که جدا از حضور امریکا در خاورمیانه و مقابله با ایران اهداف دراز مدت و بزرگتری در افکار آنها در حال ترسیم است.
همانطور که سلاح شیمیایی بهانهای برای حمله به عراق بود و خودکشی ۱۱ سپتامبر دلیلی برای لشکرکشی به افغانستان و منطقه و یا ائتلاف صوری علیه داعش به بهانه مبارزه با تروریسم، ابتدا باید به این نتیجه برسیم که علیرغم هیاهوی تبلیغاتی و یا تصویری که هالیوودیها از رئیسجمهور آمریکا در تصمیمگیریها به دنیا نشان میدهند، واقعیت به این شکل نیست و بسیاری از مسائل حاصل نتیجه افکار آن ۱۷ نفر است که توسط مستاجران کاخ سفید جنبهای اجرایی در اذهان عمومی و بینالمللی به خود میگیرد.
حال که لفاظیها و تهدید به خروج امریکا در برجام به مذاق دوستان آمریکا خوش نیامد البته به دلیل منافع دولتهای خویش نه پایبندی به این سند دست و پا شکسته و از طرفی سیاستهای آلسعود در منطقه و جبهه یمن روز به روز به تاریکی و گردابی برای آمریکا و رژیم آلسعود منتهی میشود و همچنین طرح خاورمیانه جدید که به واسطه داعش به دنبال آن بودند با شکستی مفتضحانه و صرف هزینه گزاف سیاسی و اقتصادی برای امریکا و حامیان این گروه همراه بود و باعث شد به راحتی منطقه در اختیار ایران و روسیه قرار گیرد، حال به دنبال ارزیابی برای چیدمان صفحه جدیدی در بازی سیاست هستند.
حال که قرار گرفتن روسیه و ترکیه در کنار ایران و محور مقاومت آمریکا را وارد چالش خطرناکی کرده با ترسیم طرحهای مختلف و گاهی خارج از عرف سیاسی سعی در نجات از این تور خود بافته را دارند، بلاشک امریکا به این باور رسیده که آلسعود دیگر مثل گذشته نمیتواند مواضع امریکا در منطقه را هدایت کند و این رژیم و راهبرد اهداف غرب را در سرازیری سقوط قرار داده است.
با این شکستهای غیر منتظره و پیاپی واشنگتن در منطقه، ترس از دست دادن رژیم جعلی صهیونیستی نیز برای دولتمردان امریکا به چالش جدید تبدیل شده چرا که با نابودی داعش محور مقاومت جان تازهای گرفته و ترس از هدف قرار گرفتن شهرهای اسرائیل با موشکهای حزبالله و دیگر گروههای مبارز فلسطینی یکی از دلایلی بود که امریکا با توهم اعلام قدس به عنوان پایتخت اسرائیل سعی در وجهه دادن به این رژیم در پیشبرد اهداف خود در منطقه را داشت و اینکه برگی از شانسهای خود را برای شناختن دولتها در همراهی از امریکا در مسائل مختلف منطقهای خرج کرده و به ناچار بسوزاند.
با تجمیع آرا و مخالفت با رویاپردازی امریکا، مسلما متفکران خانه پوشالی به جوابهای خود برای پیاده کردن سناریوهای جدید در منطقه با نه بزرگ کشورها به طرح امریکا رسیدهاند و از این رو در اذهان داخلی و بینالمللی ایران را تهدید بزرگی برای ماهیت جعلی اسرائیل میپندارد و میدانند میدان بزرگ خاورمیانه تحت نظر ایران و روسیه قرار دارد و مانور گزینه نظامی علیه ایران که سالها دولت امریکا به آن اشاره میکرد تبدیل به یک موضوع بیمعنایی شده و تنها راه مقابله با قدرت ایران در منطقه که هم اکنون دو کشور مهم استراتژیک سوریه و عراق را نیز به لحاظ نظم نظامی منطقهای در اختیار دارد طرح امنیت ملی امریکا در مورد ایران است.
نویسنده: عباس ضیایی نیری - کارشناس مسائل سیاسی