مردم پاکستان دیروز برای انتخاب نمایندگان پارلمان پای صندوقهای رای رفتند. قرار است در انتخابات پارلمانی ۲۷۰ کرسی مجلس ملی و ۵۷۰ کرسی مجالس ایالتی مشخص شود. در پاکستان بیش از ۸۵ هزار و ۳۰۷ مرکز در حال جمعآوری رأی مردم هستند این در حالی است که ۱۷ هزار و ۷ مرکز از نظر امنیتی بسیار حساس و ۲۰ هزار و ۷۸۹ مرکز در معرض حمله تروریستی هستند. سه جریان اصلی یعنی حزب مردم، حزب مسلم لیگ شاخه نواز و تحریک انصاف محور انتخابات بوده و از بخت بیشتری برای رسیدن به کرسی قدرت برخوردار هستند.
این انتخابات در حالی برگزار میشود که بسیاری از ناظران سیاسی دوران سخت را پیش روی این کشور میدانند که نشات گرفته از چالشهای سراسری است که پاکستان را فراگرفته است. نخستین مسئله چگونگی تقسیم قدرت و رقابت میان جریانهای سیاسی است. نواز شریف رهبر حزب مسلم لیگ هر چند در زندان به سر میبرد اما وضعیت جسمانی وی موجب دلسوزی و حس ترحم در جامعه شده و میتواند زمینه ساز آرا برای این حزب باشد. حزب مردم نیز همچنان با یاد و نام بی نظیر بوتو رهبر فقید خود در انتخابات است. جریان تحریک انصاف نیز با تکیه بر انتقاد از ساختار حاکم و البته برخی روابط با ارتش و گروههای قبایلی برای رسیدن به قدرت تلاش میکند. به طور کلی نظرسنجیهای مختلف نشان میدهد حزب تحریک انصاف به رهبری عمران خان میتواند با کسب رأی مردم در ایالت خیبرپختونخواه و ایالت پنجاب بیشتر کرسیهای مجلس ایالتی و ملی را بدست آورد.
بسیاری بر این عقیدهاند که اگر خان نتواند برای کسب کرسیهای مجلس ملی موفق شود ممکن است حزب مردم و حزب مسلم لیگ بار دیگر برای تشکیل دولت مرکزی با یکدیگر ائتلاف کنند. در نهایت اگر هیچ یک از این موارد اتفاق نیفتد یک دولت ائتلافی تشکیل خواهد شد. چون حزب تحریک انصاف نمیتواند با حزب مردم و حزب مسلم لیگ کنار بیاید، بحران سیاسی در پاکستان ادامه مییابد. البته هر دولتی در پاکستان تشکیل شود چه با ائتلاف حزب مردم و حزب مسلم لیگ باشد و چه با ائتلاف این دو حزب با حزب تحریک انصاف، یک دولت ضعیف خواهد بود و کشمکش سیاسی ادامه پیدا میکند. نکته دوم در تحولات پاکستان را وضعیت امنیتی کشور تشکیل میدهد که انفجارهای روز انتخابات نشانگر دورانی سخت برای این کشور است و رقابتهای سیاسی میتواند به این امر دامن زده و حتی کودتای دوباره ارتش را رقم زند.
سومین مسئله چگونگی اجرای سیاست خارجی براساس منافع پاکستان است. اسلام آباد از یکسو به چین، روسیه و جمهوری ایران گرایش دارد و از سوی دیگر روابطی با آمریکا، انگلیس و عربستان برای خود تعریف کرده است. این مناسبات در قالب اهداف پاکستان در قبال افغانستان و هند تعریف شده است. چگونگی ایجاد فضای مناسب برای حفظ تمام این سیاستها امری مهم و البته بس دشوار است که دولت آینده پاکستان در عرصه سیاست خارجی با ابهامات و بعضا چالشهای متعددی همراه خواهد ساخت و شاید این کشور در نهایت وادار شود تا سیاستی روشن در میان یک طیف از این بازیگران را اجرایی سازد و به سیاست پاندولی میان غرب و شرق پایان دهد.
نویسنده: فرامرز اصغری