حسن عباسی چهره شناخته شدهای برای محافل دانشجویی و حتی برای کسانی است که اخبار سیاسی کشور را به صورت معمولی دنبال میکنند. اما اینک این منتقد صریح و عدالتخواه که سالهاست مغصوب اعتدالیون و اصلاحطلبان بوده، با شکایت دولت برای رفتن به زندان لحظه شماری میکند. او طی نامهای به رئیس قوه قضاییه درخواست کرده که آدرس زندان وی را به او بدهند تا خود را برای گذراندان مدت محکومیت به آنجا معرفی کند.
این را قیاس کنید با رفتار احمدینژاد مدعی عدالتخواهی. یکی از زشتترین - دقیقترش این است که بگوییم ننگینترین - اقدامات احمدینژاد در ماههای گذشته واکنش وی به محکومیت اطرافیان نزدیکش با موارد متعدد فساد اقتصادی و سیاسی است. احمدینژاد برای محکوم نشدن تعدادی از نزدیکانش آن هم با پروندههای مملو از خلافهای سنگین اقتصادی و جاسوسی برای بیگانه از هیچ تخریبی علیه انقلاب و ارکان قانونی جمهوری اسلامی فروگذار نکرد و کار را به جایی رساند که نامههای با چاشنی توهین و خدشه به وجهه رهبری نیز منتشر کرد.
همین احمدینژاد در آخرین توییت خود نیز مطالبی را نوشته که تفاوتی در مفهوم و ادبیات با چهرههای مطرح خارجنشین ضدانقلاب ندارد و بلکه اثرگذارتر هم برای تخریب جمهوری اسلامی است. وی طی توییتی نوشته است: "تصور این بود که پس از انقلاب، بازداشت و زندانی کردن مردم نیازمند دلیل؛ آن هم بسیار مستحکم است، نه آزادی مردم. احساس اقتدار و امنیت از هر نوع پاسخگویی و مجازات، ظاهرا به سرمستی انجامیده است غافل از اینکه؛ "ان ربک لبامرصاد" پاینده باش برادر که صبح نزدیک است..."
از این طرف دکتر عباسی که در تمام این سالها از جمله چهرههای بوده که در صف مقدم مبارزه با چهرههای سیاسی منحرف از گفتمان انقلاب اسلامی حضور داشته، پس از محکومیت اخیر خود نامه به رئیس قوه قضاییه مینویسد و در آن آدرس زندان خود را طلب میکند! عدالتخواهی بزرگتر این نیست که فقط خواهان اجرای عدالت برای مفسدان اقتصادی و سیاسی شد، بلکه عدالتخواهی بزرگتر این است که اجرای عدالت را اول برای خود نیز بپذیریم.
تفاوت عیارها در چنین مواقعی خود را نشان میدهد، فردی توسط قوه قضاییه محکوم به توهین شده و حکم خود را میپذیرد ولی فردی نه تنها حاضر نیست قانون درباره دوستان مفسد و جاسوس وی اجرا شود بلکه از هیچ تلاشی برای فراری دادن مجرم و تخریب نهاد قضایی هم دست بر نمیدارد. واقعا چه تفاوت بزرگی است میان کسی که زندان طلب میکند و کسی که زندانی را میخواهد فراری بدهد؟!
اما یک نکته مهمتر نیز وجود دارد، چرا امثال حسن عباسی با بارها شکایت از طرف نهادهای مختلف جمهوری اسلامی و حتی رفتن به زندان هر روز بیشتر از قبل مدافع انقلاب اسلامی میشوند ولی افرادی همانند احمدی نژاد با اولین برخوردها با نزدیکانش لباس اپوزسیون انقلاب را به تن میکنند؟! پاسخ به این سوال جواب زیاد دارد ولی بخش اعظمی از جواب را میتوان در عیار، مبانی فکری و به خصوص در نیتها و اهداف افراد جستوجو کرد...
نویسنده: مهدی جهانتیغی