افغانستان سرزمینی است که در طول چند دهه اخیر از کانونهای اصلی تحولات منطقه و حتی عرصه جهانی بوده در حالی که ریشه اصلی آن را بحرانهای امنیتی تشکیل میدهد. افغانستان را می توان سرزمینی دانست که از زمان جدایی از ایران دیگر روی آرامش ندیده است. زمانی جنگ داخلی، زمانی اشغالگری انگلیس، حمله ارتش سرخ شوروی سابق، سلطه طالبان، و نزدیک به دو دهه اخیر نیز اشغالگری آمریکا و ناتو وضعیت بحرانی برای این کشور رقم زده است. نکته قابل توجه در تحولات افغانستان آنکه در پی انفجار مهیبی که بامداد دیروز در کابل به وقوع پیوست ۳۴ نفر کشته و ۶۸ نفر دیگر نیز به بیمارستان انتقال داده شدند. برخی گزارش ها حاکی از آن است که هدف از این انفجارها مرکز پشتیبانی ارتش افغانستان بود. گروه طالبان در اعلامیه ای مسوولیت حمله بر یک مرکز لوژستیک وزارت دفاع ملی در شهر کابل را به عهده گرفته است. این مسئله در حالی روی داده که طی روزهای اخیر انفجارها و حملات خونی در این کشور روی داده است. در همین حال سازمان ملل در گزارشهای متعددی عنوان کرده است که تعداد غیرنظامیان کشته شده در سال ۲۰۱۸ نسبت به سال ۲۰۱۷ میلادی، ۱۱ درصد رشد داشته و به سه هزار و ۸۰۴ نفر رسیده است. اختلافات داخلی در افغانستان و نیروهای خارجی از عوامل عمده افزایش تلفات غیر نظامیان ذکر شده است. حال این سوال مطرح است که چرا انفجارهای اخیر روی میدهد و چه عواملی در ورای آن قرار دارد؟
چنانکه گزارشها نشان میدهد طالبان مسئولیت این حمله را عهده دار شده است. این اقدام در شرایطی است که مذاکرات میان طالبان و دولت مرکزی در جریان است و عملا نباید در زمان مذاکرات چنین رویکردی صورت گیرد. نکته آنجاست که آمریکاییها و بعضا امارات و عربستان به دنبال سوق دادن این مذاکرات به اهداف خود هستند که عملا مسیر مذاکرات را به انحراف کشانده است. آمریکا برای باج گیری از طالبان اقدام به کشتار و اجرای سیاستهای سرکوب گرایانه علیه طالبان میکند که نتیجه آن نیز روند تقابلی طالبان با دولت مرکزی برای گرفتار نشدن در بازی باج خواهی آمریکا با هزینه تراشی امنیتی آمریکاست.
نکته دیگر آنکه افغانستان طی ماههای اخیر به جولانگاه داعش مبدل شده است. هر چند که آمریکاییها ادعای مقابله با داعش را سر میدهند و به کشتار در عراق و سوریه به این بهانه میپردازند اما در عمل انتقال داعش به افغانستان را اجرا میکنند. روندی که نتیجه آن گسترش تروریسم در افغانستان و آسیای مرکزی و قفقاز بوده است. مسئله دیگر آنکه آمریکا و ناتو از سال ۲۰۰۱ تاکنون با ادعای کمک به بازسازی و تقویت امنیت افغانستان وارد این کشور شدهاند. در طول این سالها نه تنها اقدامی برای تسلیح و تقویت ارتش افغانستان نداشتهاند بلکه به بهانههای مختلف تضعیف ارتش و دستگاههای اطلاعاتی این کشور را رقم زدهاند. جالب توجه آنکه از زمان حضور نیروهای آمریکایی در این کشور میزان تولید مواد مخدر از ۲۰۰ تن در سال به ۹ هزار تن افزایش یافته است که خود سندی بر ماهیت بحرانساز اشغالگران است.
با توجه به آنچه ذکر شد میتوان گفت انفجارهای افغانستان از سوی هر گروهی که صورت گرفته باشد یک اصل در آنها مشترک است و آن اینکه افغانستان قربانی اشغالگری آمریکاست که جز بحران و ناامنی هیچ کارکردی برای افغانستان نداشتهاند.
نویسنده: قاسم غفوری