لبنان که با شکست گروههای تروریستی و نیز شکست طرحهای صهیونیستها برای سلطه بر این کشور و البته ناکامی سعودی و آمریکا برای دخالت در امور داخلی این کشور میرفت تا به ثبات داخلی و جایگاه منطقهای دست یابد.
لبنان با مواضع مستقل در اتحادیه عرب بویژه در حمایت از مقاومت و فلسطین نیز توانست جایگاهی مناسب کسب نماید که دستاوردی بزرگ برای این کشور قلمداد میشود. با تمام این تفاسیر لبنان در ماههای اخیر نه تنها به این مهم دست نیافته است بلکه با چالشهای درونی مواجه شده که فضایی غبارآلود را پیش روی این کشور قرار داده است. حال این سوال مطرح است که دمشنان طراحان این سناریو به دنبال چه اهدافی هستند و چرا استمرار بحران لبنان را دنبال میکنند؟ در کنار تحلیلهای متعددی که در این عرصه مطرح است نگاهی تاریخی به تحولات لبنان میتواند تا حدودی این وضعیت را تشریح نماید. در سال ۲۰۰۵ موجی از فشارها برلبنان برای پایان دادن به ۳۰ سال حضور نیروهای سوریه در این کشور که حافظ امینت لبنان بودند، ایجاد شد که حلقه تکمیلی آن را ورود سازمان ملل و صدور قطعنامه ۱۵۵۹ و ۱۵۹۵ و در نهایت اجرای طرح ترور رفیق حریری نخست وزیر این کشور تشکیل میداد.
در آن زمان هدف آن بود تا در کنار از بین بردن استقلال لبنان در عرصه داخلی و منطقهای در نهایت تحقق اهداف رژیم صهیونیستی که در جنگ سال ۲۰۰۰ شکستی سخت را از حزب الله متحمل شده بود فراهم شود. این امر زمانی قوت گرفت که پس از مدت کوتاهی از خروج نیروهای سوریه، رژیم صهیونیستی حملات گستردهای به لبنان صورت داد که البته با مقاومت حزب الله غافلگیر و با شکست همراه شد تحولات اکنون لبنان و منطقه نشان میدهد که لبنان در دو عرصه مبارزه با تروریسم در داخل و در سوریه و نیز مقابله با رژیم صهیونیستی با پیروزی همراه بوده است. این روند عملا با اهداف دشمنان لبنان یعنی ائتلافی از سعودی، صهیونیستها، آمریکا و برخی کشورهای اروپایی نظیرفرانسه و انگلیس همخوانی ندارد لذا به دنبال حذف استقلال لبنان و آسیب پذیری آن در برابر تروریسم و رژیم صهیونیستی هستند که زمینه ساز سلطه آنها بر این کشور خواهد شد.
آنها که تجربه سال ۲۰۰۵ را دارند برآنند تا سناریو ناآرام سازی خیابانی برای تحقق این طرح استفاده نمایند در حایل که در جوسازی رسانهای این بار به جای نام سوریه از نام ایران استفاده میکنند و خلع سلاح حزب الله برابر با پایان نفوذ ایران عنوان می کنند. آنها در نهایت برآنند تا چنان القا سازند که خلع سلاح مقاومت یعنی آرام لبنان تا با این ترفند لبنان را از روند اوج به زیر آورده تا هم تروریسم را در منطقه حذف نمایند و هم اینکه اهداف صهیونیستها علیه لبنان محقق شوند که نتیجه آن نیز تسلط دوباره غرب و سعودی بر لبنان و از بین رفتن استقلال این کشور خواهد بود.
نویسنده: سید مهدی لنکرانی