درست صد و یک سال پیش یعنی ۲۹ دیماه ۱۲۹۸ موافقتنامهای بین انستیتو پاستور پاریس با وزارت امور خارجه ایران به امضاء رسید تا با کمک این نهاد قسمتی از مشکلات بهداشتی و عفونی حاصل از پیامدهای جنگ جهانی اول در ایران مرتفع شود غافل از اینکه این هم یک دام و شاید سهلانگاری و اشتباهی بود که از سوی نمایندگان کشور ما در عقد قرارداد اتفاق میافتاد و امروز نمونه آن در ورزش پیش میآید تا دادگاههای بینالمللی ایران را محکوم به پرداخت غرامتی سنگین به یک سرمربی فوتبالی کنند که در دوره کوتاه مدت حضور خود شش باخت را به تیم ملی تحمیل کرد.
انستیتو پاستور یک مؤسسه تحقیقاتی، تولیدی، خدماتی و آموزشی است که با هدف تأمین بهداشت و سلامت جامعه راهاندازی شده است. این نهاد علمی که طی صدسال، نانخوری برای دولتها بوده و بیش از ۱۴۸ نفر هیأت علمی و ۵ نفر اعضاء هیأت امنای آن هستند ساکن خیابانی به همین نام در قلب پایتخت میباشد و دارای تأسیسات و شعبی در گوشه و کنار کشور و بخصوص در استان البرز است. شاید بهتر باشد انستیتو پاستور را نیز یکی از خصولتیهای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دانست که در تمام این سالها کلفتی نان و نازکی کار را انتخاب کرده است تا همچنان به نام ما و به کام دیگران باشد، زیرا معلوم نیست با عنایت به اینکه سرزمین تاریخی و پهناور ایران در طول تاریخ هفتهزارساله خود دارای اندیشمندان بزرگ و مطرحی در جهان از جمله زکریای رازی بوده که امروز کشف او یعنی الکل ناجی بشریت از ویروس کروناست و یا ابوعلی سیناها و فارابیها اما هنوز باید نام پاستور بر سر در آن نصب شود تا اگر قدمی هم برداشت در گوشه و کنار جهان به اتکای «پاستور» به فرانسه نسبت داده شود! و همچنان چون کشور سوئیس در جامعه جهانی فاقد تعهد باقیمانده تا از ته سرمایههای دیگران بهرهور شود در حالی که در زمان موعود پاسخگو نیست و اگر هم زیر سوأل رفت با استفاده از اصطلاحات علمی و پزشکی جاخالی دهد که علاوه بر بودجه جاری، به منظور تلکه بیتالمال هر روز در جایی سرک میکشد و آخرین آنها دریافت ۱۰۰ میلیون دلار کمک در سال ۱۳۹۶ از صندوق ذخیره ملی بود! آیا چه مقامی قادر است در روز قیامت جوابگوی اسطورههای بیبدیل علم پزشکی ایران باشد که مطالبه حق میکنند چرا بجای نام پاستور از اسامی آنها در انستیتوی تحقیقات پزشکی استفاده نشده است؟!
و حالا که نوبت به بار نشستن نهالهای کاشته شده در این انستیتو میباشد تا نتیجه یک قرن هزینهها را با ارائه واکسنی به منظور نجات جامعه کشور ارائه دهد بازهم همانند دیگر مدیران و مسئولان به فلسفه بافی و اما و اگرها میپردازند که رئیس انستیتو این روزها به یکی از خبرگزاریها میگوید: «اصولاً مطمئن نیستیم که بیماری کرونا ویروس، حتماً واکسن داشته باشد، دلیلش این است که افراد مبتلا پس از بهبودی نسبی ابتلای مجدد در آنها مشاهده میشود و این نکته مهمی است، پس ممکن است در عمل، واکسن مؤثری برای کرونا نداشته باشیم» و ما در جواب میگوییم: از کرامات شیخ ما اینست/ شیره را خورد و گفت شیرین است! و ایشان ادامه دهند: «سؤال بعدی این است که اگر واکسن داشته باشیم و این واکسن تأثیر داشته باشد، مدتزمان تأثیر آن چگونه است تا بتواند از بیماری کرونا ویروس پیشگیری کند و از فرد طی ۳، ۶ و ۱۲ ماه محافظت نماید که زمان و آینده این سؤال را پاسخ میدهد»! انستیتو پاستور یکی از قدیمیترین واکسن سازهای خاورمیانه است (البته مونتاژکاران). شواهد تئوری (نه شواهد عملی) نشان میدهد ۴۰ درصد از افرادی که کرونا نمیگیرند و بدون علامت هستند به خاطر واکسنهای ب-ث- ژ و هپاتیت میباشد که در سنین پایین به آنها تزریق شده است.
در بیست سال گذشته که فناوری ساخت واکسن از کشور کوبا!!! به ایران منتقل شده توانستهایم واکسن ب-ث-ژ را بسازیم (کپی کنیم) که در درمان سرطان مثانه به کار میرود! مرگ و میر کرونا در فرودین و اردیبهشت در کشور ما نسبت به سایر کشورهای اروپایی پایینتر بود که این شاید به دلیل واکسیناسیون گسترده کودکان با واکسن ب- ث-ژ (مونتاژ از کوبا) بوده است! عامل تأثیرگذار ژنوم ویروس باید مورد بررسی قرار گیرد و شواهد برای جهشهای ژنتیکی باید به صورت کامل بررسی شود. (البته در فضای ۲۵۰۰۰ هزار متری و مفرح خیابان پاستور همچون یک قرن گذشته)! سقف کیتهای مورد تشخیص کرونا از ابتدای اسفندماه در قالب فراخوانی اعلام شد که محققان کشور (شرکتهای دانشبنیان نه انستیتو پاستور) توانستند دستاوردهای فراوان خود را در این زمینه ارائه دهند و ما بر اساس یک نمونه کیت خارجی (کپی کاری) که داشتیم آنها را تست میکردیم! اکنون کیتهای مورد تأیید با تأکید بر دانش فنی موجود و همت دانشمندان کشور (شرکتهای دانشبنیان نه انستیتو پاستور) از اسفند ماه در اختیار آزمایشگاه قرار میگیرند».
باید پرسید آیا این انستیتوی یک قرنی که بجای نام دانشمندان ایرانی هنوز هم پس از گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی در کشور و ملی شدن نفت در هفتاد سال پیش، از نام پاستور و در خیابانی به همین اسم استفاده میکند چه زمانی میتواند ایرانی تمامعیار شود و همچون دیگر نهادها ازجمله قرارگاه خاتمالانبیا، متکی به اراده مردم از لاک خود خارج شده و اولین در جهان باشد که واکسن یا داروی کرونا را به مردم هدیه دهد تا آنچه طی صدسال گذشته از سفره بیتالمال بردهاند طیبوطاهر شود؟!
نویسنده: حسن روانشید