آنچه از فحوای این ضربالمثل برداشتهشده از لغتنامه دهخدا به دست میآید سوای معنای تحتاللفظی آن در جامعه است که بر اساس درگذشت و فوت یک انسان دور میزند درحالیکه مقصود و منظور پیرامون همه امور است تا درک آن را پیدا کنیم همانگونه که آسایش و شادمانی بر اساس عدل الهی برای همه بهتساوی تقسیم میگردد، درک و نگرانی و چالشهای توانفرسا هم درراهاند تا جبران مافات شود.
طول عمر یک انسان و یا سیر تسلسل یک دوران محتوای هزاران اتفاق خوب، بد، مثبت و منفی در آن است که اکثر آنها پس از مدتی به فراموشی و نسیان سپرده میشوند درحالیکه معدودی هرچند کوچک و پیشپاافتاده را نمیتوان از یاد برد زیرا اکثر آنها جنبه عاطفی داشته و فارغ از بار مالی است. تاریخ اگرچه میتواند با دستکاری هایی روبرو باشد اما تقطیر و کسب عصاره آن گویای حقایقی تلخ و شیرین است تا مخاطب را راضی به در نظر گرفتن ملاحظات برای آیندگانی باشد که از آن درس میآموزند و مثبت نگری ها در انجام کار را تغییر و بیتوجهی به نیازها و مطالبات جامعه را تقبیح خواهند نمود. این همان تاریخ است که در صفحاتی شاهعباس اول را برای انجام بعضی امور میستاید و از سویی قسمتی را نفی میکند اما اگرچه سرسلسله را نمره قبولی میدهد ولی حاضر نیست ذرهای برای آخرین پادشاه آن ارزش قائل شود.
سلطان حسین شاید در ظاهر رسم افتادگی را پیشه خود کرده بود تا بسط ننشیند و منتظر اسطرلاب بماند اما در باطن نتوانست به وظیفهای که بر عهده داشت عمل کند که هویت مادی و معنوی یک سرزمین کهن را به دست افرادی اشغالگر و شرور سپرده و جامعهای را تا مرز انحطاط عقیده بکشاند. این نیز نوعی خواسته بر اساس مرگ خوب است که برای همسایه باشد تا بهشرط حفظ جان فرد و گروهی از حرمسرای شاهی، ناموس و نقدینگی یک ملت به فنا برود و برای آیندگان درسی باشد که کاهلی را کنار گذاشته و کار و تلاش در دوران بحران و فاجعه را دوچندان نمایند و اگر چشم قانون به دلایل هجوم ویروسی کشنده همراه با مشکلات عدیده تحریم و اقتصادی از بعضی خطاها بسته مانده و جامعه قادر به تأمین حداقل مایحتاج معیشتی خود نیستند اما ارگانهای نظارتی در تلاش باشند و اجازه ندهند اجحاف در آن یک بدعت بماند! اگر وزیر صمت کارت زرد از مجلس قانونگذار و ناظر بر اجرای تعهدات دریافت میکند دلیل بر آن نیست که شخص متولی اقتصاد، بازرگانی و تجارت از نظارت غافل مانده است بلکه باید زیرمجموعه آن را تحت پیگرد قرارداد که بهجای تلاش شبانهروزی و ایثارگرانه، تبدیل به حیاطخلوت برای کسانی نشود که با شبهه ترک فعل ولایت استانی را رها کرده و مدیر یکی از حساسترین نهادهای نظارتی بر تولید کشور میشوند!
اکثر اوقات اما نه همیشه مشت نمونه خروار است تا نشان دهد در کشوری با بیش از هشتاد و دو میلیون نفر جمعیت که نیمی از آن دور از دسترس و دید کافی و وافی در امر کنترل هستند اما با این احوال کلانشهرها هم که چسبیده به اینگونه مراکز نظارتی هستند خالی از اشکال نمیباشند! سری به کلانشهر خودمان و سه خیابان مرکزی و در امتداد هم میزنیم تا در یک فرجه ۲۴ ساعته آن را رصد کنیم زیرا پس از نیمهشب و رفع محدودیتهای خودروهای سنگین این سیل کامیون و کامیونتها هستند تا خیابانهای ولیعصر از میدان احمدآباد، عبدالرزاق از میدان امام علی «ع» و مسجد سید از چهارراه تختی را در سیطره تخلیه و بارگیری کالاهایی نمایند که اکثراً از نوع دخانیات ممنوعه خارجی و سهمیههای تولید داخل همچنین مواد غذایی فلهای غیراستاندارد و انواع سوسیس و کالباس بدون مارک هستند که در گونیهایی کثیف تلنبار شده تا در انبارهای عمدهفروشان تخلیه و در طول روز به مغازهداران سطح شهر بهصورت عمده فروخته شوند.
ماجرا در این بلبشوی کرونایی ساده به نظر میرسد اما آیا جامعهای که با بخش بهداشت و بیمارستانهای درگیر با ویروس و پرسنل خسته درمان روبرو هستند آگاهاند که وقتی به دلیل کمبود نقدینگی با اینگونه مواد غذایی بهظاهر پروتئینی شکمهای خود و فرزندان را پر کنند و گرفتار بیماریهای متعدد گوارش و میکروبی شوند و این سهم عظیم از نوشیدنیهای متعدد که در این سه خیابان دپو و توزیع میشود از کدام مرز بی مرزبان وارد و چگونه فاصله چند هزار کیلومتری را تا قلب کشور بدون مزاحمت طی میکند؟ مجموعه بهداشت مواد و سازمان غذا و دارو درگیر مصائب کووید ۱۹ هستند اما موسسه استاندارد که به دست والی استانی باآنهمه چالش سپرده شده و مأموران و ادارات کل آن در سطح کشور کجای این پازل واقع شدهاند تا شاهد باشند محصولات اساسی، خوراکی و بهداشتی بدون مارک بلکه با نشان تقلبی در این سه خیابان بهوفور یافت و توزیع میشوند؟! باور داشته باشیم که مرگ همیشه به سراغ همسایه نمیرود که خوب باشد زیرا ممکن است امروز این همسایه ما باشیم تا فرزندان و اقوام نزدیک و خویشان و دوستانمان مصرفکننده این محصولات غیربهداشتی فاقد کیفیت باشند!
نویسنده: حسن روانشید