با وجود ابهام در تعطیلی یا ادامه فعالیت گشتهای ارشاد، جمعبندی اظهارات مطرحشده مسئولان حاکی از آن است که قرار است ابزارهای مقابله با بیحجابی تغییر کند.
طبیعی است که موضوع حجاب و مسائل پیرامونی آن با توجه به تحولات چند ماه اخیر به سوژه مهمی برای بخش از جامعه تبدیل شود و با این شرایط قطعاً نمیتوان انتظار داشت که این موضوع را به کنج نهانخانه افکار عمومی هدایت کرد. در روزهای اخیر شاهدیم که از سوی متولیان و مسئولان، مواضع مختلف و متفاوتی در خصوص موضوع حجاب و گشتارشاد اتخاذ میشود که همین امر شائبهها و ابهامات را در این خصوص افزایش داده؛ از موضوع جمعآوری و تعطیلی گشتهای ارشاد تا تغییر در روشهای برخورد با بیحجابی، ابهاماتی هستند که هنوز کسی پاسخ صریحی به آنها نداده و البته نباید اجازه داد که دوباره چنین موضوعاتی دستاویزی برای ملتهب کردن فضای جامعه باشد.
همهچیز از اظهارات دادستانی کلکشور آغاز شد؛ جایی که محمدجعفر منتظری در سلسله نشستهای جهاد تبیین که با موضوع تبیین ابعاد جنگ ترکیبی در اغتشاشات اخیر برگزار شد، در پاسخ به سوال یکی از حاضران مبنی بر اینکه چرا گشت ارشاد تعطیل شد، ابراز داشت: «گشت ارشاد ربطی به قوه قضائیه ندارد و از همان جایی که در گذشته تأسیس شد از همانجا نیز تعطیل شد. البته قوه قضائیه نظارتهای خود را بر کنشهای رفتاری در سطح جامعه ادامه میدهد». این اظهارات سرآغازی بود برای دوباره سرزبان افتادن مبحث گشتارشاد در فضای عمومی و حتی کار تا جایی پیش رفت که شبکه العالم سیمای جمهوریاسلامی، در توضیح و تفسیر سخنان دادستان کلکشور اظهار داشت:« برخی رسانههای خارجی با استناد به نقل قولی از دادستان کل کشور مدعی شدند گشت ارشاد در ایران تعطیل شده است. این اظهار نظر دادستان کل کشور در حالی مطرح میشود که هیچ مقام رسمی در جمهوری اسلامی ایران مساله تعطیلی گشت ارشاد را تایید نکرده است.
حداکثر برداشتی که از کلام حجتالاسلام منتظری میتوان داشت این است که گشت ارشاد از زمان تاسیس مرتبط با قوه قضاییه نبوده است؛ چنانکه دادستان کل تاکید کرده است قوه قضاییه نظارت خود را بر کنشهای رفتاری در سطح جامعه ادامه خواهد داد.
برخی از رسانههای خارجی کوشیدهاند تا این کلام دادستان کل را به معنای عقبنشینی جمهوریاسلامی از مسئله حجابوعفاف و متاثر از اغتشاشات اخیر معرفی کنند».
اما باوجود برخی گمانهزنیها مبنی بر تعطیلی این گشتها، برخی اخبار و گزارشهای تاییدنشده و غیررسمی حاکی از ادامه فعالیت آنها در شهرهایی نظیر قم است. روزنامه هممیهن در این خصوص نوشته:« همزمان با اعلام خبر تعطیلی گشتارشاد از سوی دادستان کل کشور، تعداد ونهای گشتارشاد در قم افزایش یافته. درست در اولین روزی که دادستانی کل کشور اعلام کرد گشت ارشاد تعطیل شد، هر دو درب ساختمان پلیس امنیت اخلاقی پایتخت بسته است و هیچ مراجعهکنندهای ندارد. ماجرا اما در روزهای گذشته و در شهرهایی غیر از تهران متفاوت بوده است؛ بهویژه در شهرهای مذهبی. تعدادی از زنان ساکن قم در یکماه گذشته به هممیهن گفتهاند که فعالیتهای ماشینهای گشت ارشاد در خیابانهای این شهر بیشتر هم شده است».
سید علی خانمحمدیسخنگوی ستاد امر به معروف و نهی از منکر در خصوص گشتارشاد و بحثهای پیرامونی آن در گفتوگو با جماران اظهار داشته:« بحث عفاف و حجاب در کشور یک مطالبه مردمی و عمومی است و به صورت کلی دارد تصمیماتی در ارتباط با عفاف و حجاب گرفته می شود و انشاءالله در یک چهارچوب نوینتر، با استفاده از تکنولوژیهایی که در این زمینه هست و با فضایی که یک طرفه نباشد، انجام شود. اما گشتهای امنیت اخلاقی و اجتماعی که برقرار بوده با دستور دادستانی و مرجع قضایی توسط فراجا انجام می شده الآن مأموریتش تمام شده است. اینکه بخواهد با چه شیوهای باشد، قطعا در مورد بودن یا نبودن اینها در سطح اجتماع، مسئولان مختلف باید تصمیم بگیرند و جمعبندی کنند. اما در بحث عفاف و حجاب برنامه ریزیهای خوبی دارد می شود و اتفاقا یکی از دستاوردهای اتفاقات اخیر، اگر بخواهیم نگاه مثبت به آن داشته باشیم، این است که خیلی از مجموعههای فرهنگی کشور بیدار شدند و ما امروز خلأ در بحث عفاف و حجاب و آسیبهای اجتماعی را جدی تر دیدهایم. به دلیل اینکه خلأها جدیتر و شکافها عمیق است و باید نسبت به آن توجه جدی شود؛ هم در حوزه ایجابی مثل آموزش عالی و آموزش و پرورش و حوزههای فرهنگی مثل صدا و سیما و هم در حوزههایی که تبلیغی است. دستگاه های انتظامی و قضایی باید اقداماتی انجام بدهند. باید شیوه ها جدیدتر، به روزتر و دقیقتر باشد که بتواند اثرگذاری بیشتری داشته باشد».
موضوعی که در این بین خودنمایی میکند، وجود تضاد و تناقض میان اظهارنظرها و مواضعی است که مطرح میگردد. در وضعیتی که نیازمند اتخاذ راهبرد صحیح، جامع و مقبول برای حل چالشهای اجتماعی و حتی دیگر حوزهها هستیم، اما همچنان درب بر پاشنه پیشین میچرخد و گویا قرار نیست تصمیم مشخصی آن هم به پشتوانه عمومی گرفته شود.
شاید به دلیل ماهیت نظام جمهوریاسلامی، بتوان تاکید بر اجرای امر دینی را درک کرد اما اگر همین امر دینی، پیوستهای فرهنگی نداشته باشد و فلسفه و چیستی آن برای جامعه تبیین نگردد، شاید کارکردی منفی پیدا کند و چه بسا به امری ضد خود تبدیل گردد. تجربه پیشین طیشده پیش روی چشم ماست؛ حجاب به ابزاری سیاسی و عرصهای برای تسویهحساب اپوزیسیون با نظام تبدیل شد. در حالی که این مسئله ذاتاً یک امر دینی و فرهنگی است. در کنار این مسئله، کجسلیقگیهایی چون گشتارشاد با آن عملکرد، یک انحراف دیگر در حوزه حجاب را رقم زد و اینها خطاهایی است که نمیتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد. شرایط کنونی ایجاب میکند که متولیان امر برای پایان دادن به این چالش به یک راهبرد مشخص و واحد رسیده و بر سر چند و چون و چگونگی آن با شهروندان توافق کنند.
نویسنده: سعید ونکی
طبیعی است که موضوع حجاب و مسائل پیرامونی آن با توجه به تحولات چند ماه اخیر به سوژه مهمی برای بخش از جامعه تبدیل شود و با این شرایط قطعاً نمیتوان انتظار داشت که این موضوع را به کنج نهانخانه افکار عمومی هدایت کرد. در روزهای اخیر شاهدیم که از سوی متولیان و مسئولان، مواضع مختلف و متفاوتی در خصوص موضوع حجاب و گشتارشاد اتخاذ میشود که همین امر شائبهها و ابهامات را در این خصوص افزایش داده؛ از موضوع جمعآوری و تعطیلی گشتهای ارشاد تا تغییر در روشهای برخورد با بیحجابی، ابهاماتی هستند که هنوز کسی پاسخ صریحی به آنها نداده و البته نباید اجازه داد که دوباره چنین موضوعاتی دستاویزی برای ملتهب کردن فضای جامعه باشد.
همهچیز از اظهارات دادستانی کلکشور آغاز شد؛ جایی که محمدجعفر منتظری در سلسله نشستهای جهاد تبیین که با موضوع تبیین ابعاد جنگ ترکیبی در اغتشاشات اخیر برگزار شد، در پاسخ به سوال یکی از حاضران مبنی بر اینکه چرا گشت ارشاد تعطیل شد، ابراز داشت: «گشت ارشاد ربطی به قوه قضائیه ندارد و از همان جایی که در گذشته تأسیس شد از همانجا نیز تعطیل شد. البته قوه قضائیه نظارتهای خود را بر کنشهای رفتاری در سطح جامعه ادامه میدهد». این اظهارات سرآغازی بود برای دوباره سرزبان افتادن مبحث گشتارشاد در فضای عمومی و حتی کار تا جایی پیش رفت که شبکه العالم سیمای جمهوریاسلامی، در توضیح و تفسیر سخنان دادستان کلکشور اظهار داشت:« برخی رسانههای خارجی با استناد به نقل قولی از دادستان کل کشور مدعی شدند گشت ارشاد در ایران تعطیل شده است. این اظهار نظر دادستان کل کشور در حالی مطرح میشود که هیچ مقام رسمی در جمهوری اسلامی ایران مساله تعطیلی گشت ارشاد را تایید نکرده است.
حداکثر برداشتی که از کلام حجتالاسلام منتظری میتوان داشت این است که گشت ارشاد از زمان تاسیس مرتبط با قوه قضاییه نبوده است؛ چنانکه دادستان کل تاکید کرده است قوه قضاییه نظارت خود را بر کنشهای رفتاری در سطح جامعه ادامه خواهد داد.
برخی از رسانههای خارجی کوشیدهاند تا این کلام دادستان کل را به معنای عقبنشینی جمهوریاسلامی از مسئله حجابوعفاف و متاثر از اغتشاشات اخیر معرفی کنند».
اما باوجود برخی گمانهزنیها مبنی بر تعطیلی این گشتها، برخی اخبار و گزارشهای تاییدنشده و غیررسمی حاکی از ادامه فعالیت آنها در شهرهایی نظیر قم است. روزنامه هممیهن در این خصوص نوشته:« همزمان با اعلام خبر تعطیلی گشتارشاد از سوی دادستان کل کشور، تعداد ونهای گشتارشاد در قم افزایش یافته. درست در اولین روزی که دادستانی کل کشور اعلام کرد گشت ارشاد تعطیل شد، هر دو درب ساختمان پلیس امنیت اخلاقی پایتخت بسته است و هیچ مراجعهکنندهای ندارد. ماجرا اما در روزهای گذشته و در شهرهایی غیر از تهران متفاوت بوده است؛ بهویژه در شهرهای مذهبی. تعدادی از زنان ساکن قم در یکماه گذشته به هممیهن گفتهاند که فعالیتهای ماشینهای گشت ارشاد در خیابانهای این شهر بیشتر هم شده است».
سید علی خانمحمدیسخنگوی ستاد امر به معروف و نهی از منکر در خصوص گشتارشاد و بحثهای پیرامونی آن در گفتوگو با جماران اظهار داشته:« بحث عفاف و حجاب در کشور یک مطالبه مردمی و عمومی است و به صورت کلی دارد تصمیماتی در ارتباط با عفاف و حجاب گرفته می شود و انشاءالله در یک چهارچوب نوینتر، با استفاده از تکنولوژیهایی که در این زمینه هست و با فضایی که یک طرفه نباشد، انجام شود. اما گشتهای امنیت اخلاقی و اجتماعی که برقرار بوده با دستور دادستانی و مرجع قضایی توسط فراجا انجام می شده الآن مأموریتش تمام شده است. اینکه بخواهد با چه شیوهای باشد، قطعا در مورد بودن یا نبودن اینها در سطح اجتماع، مسئولان مختلف باید تصمیم بگیرند و جمعبندی کنند. اما در بحث عفاف و حجاب برنامه ریزیهای خوبی دارد می شود و اتفاقا یکی از دستاوردهای اتفاقات اخیر، اگر بخواهیم نگاه مثبت به آن داشته باشیم، این است که خیلی از مجموعههای فرهنگی کشور بیدار شدند و ما امروز خلأ در بحث عفاف و حجاب و آسیبهای اجتماعی را جدی تر دیدهایم. به دلیل اینکه خلأها جدیتر و شکافها عمیق است و باید نسبت به آن توجه جدی شود؛ هم در حوزه ایجابی مثل آموزش عالی و آموزش و پرورش و حوزههای فرهنگی مثل صدا و سیما و هم در حوزههایی که تبلیغی است. دستگاه های انتظامی و قضایی باید اقداماتی انجام بدهند. باید شیوه ها جدیدتر، به روزتر و دقیقتر باشد که بتواند اثرگذاری بیشتری داشته باشد».
موضوعی که در این بین خودنمایی میکند، وجود تضاد و تناقض میان اظهارنظرها و مواضعی است که مطرح میگردد. در وضعیتی که نیازمند اتخاذ راهبرد صحیح، جامع و مقبول برای حل چالشهای اجتماعی و حتی دیگر حوزهها هستیم، اما همچنان درب بر پاشنه پیشین میچرخد و گویا قرار نیست تصمیم مشخصی آن هم به پشتوانه عمومی گرفته شود.
شاید به دلیل ماهیت نظام جمهوریاسلامی، بتوان تاکید بر اجرای امر دینی را درک کرد اما اگر همین امر دینی، پیوستهای فرهنگی نداشته باشد و فلسفه و چیستی آن برای جامعه تبیین نگردد، شاید کارکردی منفی پیدا کند و چه بسا به امری ضد خود تبدیل گردد. تجربه پیشین طیشده پیش روی چشم ماست؛ حجاب به ابزاری سیاسی و عرصهای برای تسویهحساب اپوزیسیون با نظام تبدیل شد. در حالی که این مسئله ذاتاً یک امر دینی و فرهنگی است. در کنار این مسئله، کجسلیقگیهایی چون گشتارشاد با آن عملکرد، یک انحراف دیگر در حوزه حجاب را رقم زد و اینها خطاهایی است که نمیتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد. شرایط کنونی ایجاب میکند که متولیان امر برای پایان دادن به این چالش به یک راهبرد مشخص و واحد رسیده و بر سر چند و چون و چگونگی آن با شهروندان توافق کنند.
نویسنده: سعید ونکی