بانک مرکزی روز گذشته دومین فهرست از«ابربدهکاران بانکی» را منتشر کرد. کاری شایسته و در راستای ترویج شفافیت و اجرای قانون.
نکته‌ای می خواهیم به آن بپردازیم، ابربدهکاران بانکی که پول‌های مردم و بیت المال را«هاپولی»کردند نیست، بلکه کالبدشکافی ایجاد این بدهی‌های کلان و تاکنون غیر قابل وصول است.
مدت‌هاست که رئیس قوه قضائیه در خصوص معوقات کلان بانکی، فساد نظام بانکداری کشور می‌گوید: «در بررسی معوقات بانکی باید به تخلفات کسانی که این وامها را دادند و برای وصولش هم حتی شکایت نکرده‌اند رسیدگی کنیم که آن ها سر منشاء این تخلفات بوده‌اند.»
پس می بینیم که قاضی القضات کشور به درستی انگشت بر جایی گذاشته است که باعث شده این معوقات کلان شکل بگیرد و به تبع آن مفاسد دیگری نیز تحقق یابد.
خب به جز مدیران عامل و اعضای هیات مدیره بانک‌ها و مدیران شعب بانک‌ها اشخاص دیگری دخیل نیستند و روابط سوء این افراد بوده است که زمینه برای رانتخواری و دریافت وامها و تسهیلات کلان برای عده‌ای فراهم شده است. در این میان نمی‌توان از نقش مؤثر مدیران و دست اندرکاران نظام بانکی بسادگی گذشت و از قضا باید بطور جدی با این جماعت برخورد قضایی شدیدی بشود تا ضمن اینکه درس عبرتی برای دیگر متخلفان باشد، خسارات وارده به بیت المال نیز از آن‌ها گرفته شود.
از طرف دیگر نباید نقش سیاسیون کاسبکار، برخی نمایندگان کار چاق کن در مجلس، روحانیونی که وامدار افراد متنفذ سیاسی و اقتصادی هستند در شکل گیری این مفاسد بانکی و ایجاد معوقات کلان بگذریم، چرا که این بخش از گروه‌ها با انواع ترفندها و روش‌ها و وارد کردن فشار به مدیران بانکی باعث می‌شوند تا تسهیلات کلان بانکی به عده‌ای خاص برسد و نتیجه اش،«ابرمعوقات کلان» و «ابربدهکاران» شود.
به هر حال بر دستگاه قضا واجب است که به تخلفات هر دوطرف رسیدگی کند.
نکته‌ای می خواهیم به آن بپردازیم، ابربدهکاران بانکی که پول‌های مردم و بیت المال را«هاپولی»کردند نیست، بلکه کالبدشکافی ایجاد این بدهی‌های کلان و تاکنون غیر قابل وصول است.
مدت‌هاست که رئیس قوه قضائیه در خصوص معوقات کلان بانکی، فساد نظام بانکداری کشور می‌گوید: «در بررسی معوقات بانکی باید به تخلفات کسانی که این وامها را دادند و برای وصولش هم حتی شکایت نکرده‌اند رسیدگی کنیم که آن ها سر منشاء این تخلفات بوده‌اند.»
پس می بینیم که قاضی القضات کشور به درستی انگشت بر جایی گذاشته است که باعث شده این معوقات کلان شکل بگیرد و به تبع آن مفاسد دیگری نیز تحقق یابد.
خب به جز مدیران عامل و اعضای هیات مدیره بانک‌ها و مدیران شعب بانک‌ها اشخاص دیگری دخیل نیستند و روابط سوء این افراد بوده است که زمینه برای رانتخواری و دریافت وامها و تسهیلات کلان برای عده‌ای فراهم شده است. در این میان نمی‌توان از نقش مؤثر مدیران و دست اندرکاران نظام بانکی بسادگی گذشت و از قضا باید بطور جدی با این جماعت برخورد قضایی شدیدی بشود تا ضمن اینکه درس عبرتی برای دیگر متخلفان باشد، خسارات وارده به بیت المال نیز از آن‌ها گرفته شود.
از طرف دیگر نباید نقش سیاسیون کاسبکار، برخی نمایندگان کار چاق کن در مجلس، روحانیونی که وامدار افراد متنفذ سیاسی و اقتصادی هستند در شکل گیری این مفاسد بانکی و ایجاد معوقات کلان بگذریم، چرا که این بخش از گروه‌ها با انواع ترفندها و روش‌ها و وارد کردن فشار به مدیران بانکی باعث می‌شوند تا تسهیلات کلان بانکی به عده‌ای خاص برسد و نتیجه اش،«ابرمعوقات کلان» و «ابربدهکاران» شود.
به هر حال بر دستگاه قضا واجب است که به تخلفات هر دوطرف رسیدگی کند.
فرهاد خادمی
