آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا دیروز عازم منطقه غرب آسیا شده است. او در جریان این سفر با مقامات عربستان سعودی، مصر، اسرائیل و قطر دیدار و گفت‌وگو خواهد کرد. آنچه از سوی مقامات آمریکایی در باب این سفر عنوان شده است چنین است که بلینکن در آستانه پنجمین سفر خود به منطقه از «لزوم رسیدگی فوری به نیازهای بشردوستانه در غزه» سخن گفت. هدف سفر بلینکن به منطقه تداوم تلاش برای ایجاد وقفه درعملیات نظامی و آزادی اسرای رژیم صهیونیستی اعلام شده است.
پیش از این و پس از برگزاری اجلاسیه پاریس در هفته گذشته که با هدف بررسی پیش نویس تهیه شده به منظور توافق حماس و رژیم صهیونیستی برای آتش بس و آزادی اسرا با ابتکار قطر، مصر و آمریکا برگزار شد، مقامات آمریکا و قطر اعلام کردند که امیدواری‌ها برای نهایی‌سازی توافقنامه آتش بس افزایش یافته است. این رویکرد به اصطلاح صلح آمیز در حالی مطرح می‌شود که در عمل ادامه یافتن جنگ، چند چالش برای آمریکا و کاخ سفید ایجاد کرده است.
نخست آنکه به رغم وعده‌ها و اظهارات مقامات آمریکایی، در روزهای نخست جنگ نه تنها اهدافی همچون نابودی حماس و سلطه بر غزه و آزادی اسرای صهیونیست محقق نشده، بلکه مقاومت غزه عملا رژیم صهیونیستی را وادار به عقب گرد کرده است. این امر رسوایی بزرگی برای آمریکا در صحنه نظامی جهان ارزیابی می‌شود.
دوم آنکه در صحنه جنگ نرم یا همان مدیریت افکار عمومی جهانی نیز تظاهرات‌های جهانی و دوری مردم آمریکا از مواضع کاخ سفید که به شدت زمینه ساز ریزش آرای بایدن شده است نیز مقاومت بر صهیونیست‌ها و واشنگتن برتری یافته است و عملا کاخ سفید جز تغییر رفتار گزینه‌ای در پیش رو ندارد. در این میان بایدن سعی داد تا خود را محور روند سازش جدید در منطقه معرفی نماید لذا از اهداف بلینکن، رضایت کشورهایی همچون عربستان برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی عنوان شده است. در این میان هرچند که آمریکایی‌ها ادعای رویکرد میانجی‌گری برای آتش بس را سر می‌دهند، اما در عمل همچنان اقدام به تسلیح و کمک‌های نظامی به رژیم صهیونیستی می‌کنند، چنانکه بوجه‌ای میلیارد دلاری را در دستور کار کنگره قرار داده و در سازمان ملل نیز همچنان در حال وتو کردن قطعنامه‌ها و طرح‌هایی هستند که به دنبال آتش بس در غزه می باشند. به عبارتی دیگر بلینکن نه یک ناجی بلکه بخشی از بحران و جنگ و نسل‌کشی در غزه است و نمی‌تواند این حقیقت را زیر واژه‌هایی همچون توجه به رنج غزه و یا رویکرد سیاسی برای آتش‌بس پنهان سازد.
پیش از این و پس از برگزاری اجلاسیه پاریس در هفته گذشته که با هدف بررسی پیش نویس تهیه شده به منظور توافق حماس و رژیم صهیونیستی برای آتش بس و آزادی اسرا با ابتکار قطر، مصر و آمریکا برگزار شد، مقامات آمریکا و قطر اعلام کردند که امیدواری‌ها برای نهایی‌سازی توافقنامه آتش بس افزایش یافته است. این رویکرد به اصطلاح صلح آمیز در حالی مطرح می‌شود که در عمل ادامه یافتن جنگ، چند چالش برای آمریکا و کاخ سفید ایجاد کرده است.
نخست آنکه به رغم وعده‌ها و اظهارات مقامات آمریکایی، در روزهای نخست جنگ نه تنها اهدافی همچون نابودی حماس و سلطه بر غزه و آزادی اسرای صهیونیست محقق نشده، بلکه مقاومت غزه عملا رژیم صهیونیستی را وادار به عقب گرد کرده است. این امر رسوایی بزرگی برای آمریکا در صحنه نظامی جهان ارزیابی می‌شود.
دوم آنکه در صحنه جنگ نرم یا همان مدیریت افکار عمومی جهانی نیز تظاهرات‌های جهانی و دوری مردم آمریکا از مواضع کاخ سفید که به شدت زمینه ساز ریزش آرای بایدن شده است نیز مقاومت بر صهیونیست‌ها و واشنگتن برتری یافته است و عملا کاخ سفید جز تغییر رفتار گزینه‌ای در پیش رو ندارد. در این میان بایدن سعی داد تا خود را محور روند سازش جدید در منطقه معرفی نماید لذا از اهداف بلینکن، رضایت کشورهایی همچون عربستان برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی عنوان شده است. در این میان هرچند که آمریکایی‌ها ادعای رویکرد میانجی‌گری برای آتش بس را سر می‌دهند، اما در عمل همچنان اقدام به تسلیح و کمک‌های نظامی به رژیم صهیونیستی می‌کنند، چنانکه بوجه‌ای میلیارد دلاری را در دستور کار کنگره قرار داده و در سازمان ملل نیز همچنان در حال وتو کردن قطعنامه‌ها و طرح‌هایی هستند که به دنبال آتش بس در غزه می باشند. به عبارتی دیگر بلینکن نه یک ناجی بلکه بخشی از بحران و جنگ و نسل‌کشی در غزه است و نمی‌تواند این حقیقت را زیر واژه‌هایی همچون توجه به رنج غزه و یا رویکرد سیاسی برای آتش‌بس پنهان سازد.
سید مهدی لنکرانی
