همزمان با مذاكرات ايران و آمريكا ، نتانياهو، نخست وزير رژيم نامشروع اسرائيل،با سخنراني در كنگره آمريكا تلاش كرد فضاي مذاكرات را تحت تاثير قرار دهد. فارغ از اين كه حضور نتانياهو در كنگره و سخنراني او با چه برنامه و هدفي صورت گرفته است و چه تاثيري بر اين مذاكرات دارد، آنچه در بند بند سخنان او از پرده برون افتاد، جايگاه رفيع ايران در نگاه نخستوزير رژيم نامشروع اسرائيل است كه نشان ميدهد نهضت خميني ميرود تا با هدايتهاي خلف صالح او و به بركت مجاهدتهاي مجاهدان راه خدا، به بار بنشيند و با پشت سرگذاشتن مسيري پرسنگلاخ به سرمنزل مقصود رسد.
سخنان لبريز از ترس نتانياهو حاصل نزديكي تحقق ايده امام خميني، بزرگ انقلابي قرن حاضر است كه درپي محو اسرائیل از صفحه روزگار بود و در حقيقت اين سخنان مذلتبار نتانياهو ادامه جمله موشه دايان، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در دولت بگین است که درباره انقلاب اسلامیگفته بود: «زلزلهای در منطقه رخ داده است و من بگین را نصیحت کردم که مسئلهای مهمتر از کمپ دیوید اتفاق افتاده که باید به آن بپردازیم.»
سايه اين ترس آنقدر بر وجود نتانياهو سنگين هست كه نتواند آن را پنهان كند و بر اين اساس بيهيچ تعارفي آمريكا را شريك سرنوشت خويش ميكند تا بتواند با حربه ايرانهراسي، كنگره امريكا را مجاب به دفاع از خويش كند: «آمریکا و اسرائیل، سرنوشتی مشترک دارند.»
استيلاي ترس بر وجود نتانياهو او را وادار به اعترافاتي تلخ ميكند: «تابستان گذشته، میلیونها اسرائیلی از هزاران راکت حماس در امان ماندند زیرا این گنبد (ساختمان کنگره آمریکا)، به ما کمک کرد تا گنبد آهنین خودمان را بسازیم.»
نتانياهو هيچ ابايي ندارد از اين كه اعتراف كند خلف صالح خميني نيز ادامهدهنده راه اوست و هدف نابودي اسرائيل كماكان جزو اهداف انقلاب اسلامي است: «من امروز به اینجا آمدهام زیرا در مقام نخستوزیر اسرائیل، به شدت احساس وظیفه میکنم تا با شما درباره مسئلهای صحبت کنم که به شدت تهدیدکننده بقای کشورم است و آینده مردم کشورم را تهدید میکند...رهبر عالی ایران آیتالله خامنهای ..... به زبان انگلیسی پیام توئیتری منتشر میکند مبنی بر اینکه اسرائیل باید نابود شود.»
اعتراف به توانمنديهاي مردم سربلند ايران بخش ديگري از اظهار عجز نتانياهو را تشكيل ميدهد: «مردم ایران، مردمی بسیار مستعد هستند. آنها میراثدار یکی از بزرگترین تمدنهای جهانی هستند...»
و دوباره ترس از انقلاب روحالله است كه در سخنان نتانياهو جلوهگر است: «آیتالله خمینی بنیانگذار رژیم ایران، به پیروان خود دستور داد تا انقلاب خود را به سراسر جهان صادر کنند.»
اوج بيچارگي نخستوزير اسرائيل اما آنجا از پرده برون ميافتد كه در پشت لحن بيادبانه خود، در برابر حوزه نفوذ انقلاب اسلامي ايران در كشورهاي منطقه سر تعظيم خم ميكند و همه شكستهاي اردوگاه استكبار را متاثر از ايران بر ميشمرد و اين در حالي است كه او از اين واقعيت غافل است كه جهان دارد دوره كدخداييهاي جائرانه را پشت سر ميگذارد و آگاهي مردم جهان و بخصوص مردم كشورهاي اسلامي دارد قيموميت بيدليل استعمارگران را خاتمه ميدهد، لذا او با ادبيات قيممآبانه خود درباره مردم منطقه چنين اظهارنظر ميكند: «دستنشاندگان ایران در غزه، مزدورانش در لبنان و نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در بلندیهای جولان، اسرائیل را با سه چنگال ترور احاطه کردهاند. اسد با پشتیبانیایران، در حال کشتار سوریها است. شبهنظامیان شیعی با حمایتایران در عراق هرج و مرج میکنند. حوثیها با پشتیبانی ایران، در حال در دست گرفتن کنترل یمن هستند و تنگههای راهبردی در دهانه دریای سرخ را تهدید میکنند.»
اعتراف بعدي نتانياهو در برگيرنده لطف خدا به ايران عزيز است و اين كه ايرانيان مسلمان و مستعد، قدر اين لطف را به خوبي ميدانند: «خداوند در تنگه هرمز، دومین گلوگاه نفتی جهان را به ایران داده است. هفته گذشتهایران نزدیک تنگه هرمز، رزمایشی نظامی انجام داد و یک ماکت ناوهواپیمابر آمریکا را منهدم کرد.»
نتانياهو در ادامه با ادبيات سخيف خودش از ترسي بزرگتر پردهبرداري ميكند؛ ترس از عالمگير شدن انقلاب اسلامي و اين در حالي است كه همچون هميشه، توهين به كشورهايي كه حاضر نيستند سرسپرده دولت نامشروع اسرائيل شوند را چاشني سخنانش ميكند تا اين حقيقت را پنهان كند كه كشورهايي كه از آنها نام ميبرد به اين باور رسيدهاند كه همراهي با آرمانهاي ايران اسلامي ارمغانآور عزت آنهاست: «ایران در منطقه خاورمیانه، چهار پایتخت عربی را در سلطه خودش دارد که عبارتند از بغداد، دمشق، بیروت و صنعاء و اگر درباره تجاوزهایایران کاری انجام نشود، بیتردید پایتختهای بیشتری در این ردیف قرار خواهند گرفت.
بنابراين وقتی بسیاری امیدوار هستند که ایران به جامعه بینالملل ملحق شود، ایران سرگرم بلعیدن کشورها است... .ما همه باید با هم متحد باشیم تا مانع اقدامات ایران برای فتح کشورهای دیگر، به انقیاد کشیدن و ترور شویم.»
زبوني در برابر قهرمانان جبهه مقاومت نيز از نكات بارز در اعترافات نتانياهوست كه سعي ميكند با يكي دانستن آنها با تروريستها، اعضاي كنگره را در آن سهيم كند: «سال گذشته همین (محمدجواد) ظریف که دیپلماتهای غربی را فریفته خودش کرده است، در قبر عماد مغنیه تاجگل نثار کرد. عماد مغنیه مغز متفکر تروریستی است که بعد از اسامه بنلادن بیش از دیگران خون آمریکاییها را ریخته است.»
او باز هم بر تلاش خود براي سهيم كردن سياستمداران آمريكا در ترسش از ايران اصرار ميورزد: «رژیمایران همانند هروقت دیگری، افراطی است. این رژیم باز هم میگوید مرگ بر آمریکا. این همان آمریکایی است کهایران آن را شیطان بزرگ میخواند. ایران با صدای بلند این سخن را بیان میکند. این سخن باید تعجبآور نباشد، زیرا ایدئولوژی رژیم ایران به شدت در اسلام ستیزهجو ریشه دارد. به همین علت است که این رژیم همواره دشمن آمریکا خواهد بود...»
اعتراف به عجز در برابر ايران اسلامي، شاهبيت اعترافات نتانياهوست كه مدام با جملات متفاوت و از زواياي مختلف و البته با هتاكي ناشي از ترس بر زبانش جاري ميشود: «دوستان من، ایستادن در برابر ایران کار آسانی نیست؛ ایستادن در برابر یک رژیم تاریک و جنایتکار هرگز راحت نبوده است.»
اواخر سخنان نتانياهو اعتراف او به انزواي دولت اسرائيل و دريوزگي حمايت آمريكا را در بر ميگيرد: «من به عنوان نخستوزیر اسرائیل به شما یک چیز بیشتری را وعده میدهم. حتی اگر اسرائیل ناچار باشد تنها بایستد، خواهد ایستاد اما من میدانم که اسرائیل تنها نخواهد ایستاد و من میدانم که آمریکا در کنار اسرائیل خواهد بود. من میدانم شما در کنار اسرائیل خواهید ایستاد... قوی و مصمم باشید و ترس و وحشت نداشته باشید.»
به هرحال چه امثال نتانياهو باور كنند و چه نكنند، عالم در مسيري حركت ميكند كه خداوند متعال اراده كرده است و در اين تقدير، روزگار خوشي در انتظار مستكبرين نيست.
محمد رضا آقابابايي