در خبرها آمده بود مردی که به جرم شکار پنجاه "مرغ مینا" دستگیر شده بود به انجام یک پروژه تحقیقاتی محکوم شد.
اصلا اصل خبر را بخوانید: قاضی در این حکم، علاوه بر محکومیت متهم به دو سال حبس تعلیقی، اعلام کرده است که در مدت شش ماه اول تعلیق، این مرد، مکلف است به ادارهکل محیطزیست محل سکونت خود (کرمان) رجوع و درخصوص محیطزیست ایران، انواع گونههای وحشی و محافظت شده و کمیاب، چگونگی نگهداری و رسیدگی به آنان که توسط سازمان حفاظت محیطزیست کشور صورت میگیرد و نوع نگاهی که باید به محیطزیست و جانداران در کشور داشت، تحقیق کامل و جامعی با دست خط خود در حداقل ۲۵ صفحه انجام دهد.
سپس یادگیریها و آموزش خود را طی حداقل ۱۵ دقیقه به ریاست اداره محیطزیست کرمان ارائه دهد، بعد هم از آن مرجع گواهی آموزشی دریافت و سپس به قاضی اجرای احکام تحویل دهد و به تایید آن مرجع برساند.
ملاحظه فرمودید؟ اصولا مقوله "تحقیق" و "پژوهش" یک نوع مجازات به حساب میآید و محققان و پژوهشگران ما در واقع دوران محکومیت خود را سپری میکنند.
در همین راستا "ننجون" پیشنهاد میدهد محکومان زیر از زندان آزاد شده و به جای گذراندن دوران حبس به کار تحقیقاتی محکوم شوند.
بابک زنجانی = نامبرده مکلف است کتابی تحت عنوان "از رانندگی تا دارندگی و برازندگی" بنویسد و در این اثر به تشنگان علم و دانش توضیح بدهد که چطور یک راننده رئیس کل بانک مرکزی در عرض ده دوازده سال میتواند نصف شهرک غرب را بخرد و هزاران میلیارد تومان را به جیب بزند.
رضا ضراب = این فرد موظف است یک پروژه تحقیقاتی با موضوع "شیر تو شیر اقتصادی" انجام بدهد و در آن اثبات کند که چطور میشود از طریق یک زد و بند ساده با پسرخاله شوهر عمه فلانی میشود در طول یک سال آنقدر ثروت جمع کرد که حسابش از دست برود.
اشکان گربه = این اوباش گرامی باید در دویست صفحه (با دستخط خرچنگ قورباغه) راههای زورگیری آسان، سریع و بیدردسر را توضیح بدهد و صادقانه بگوید چطور ممکن است یک نفر به جرم زورگیری و اوباشی بیش از سی نوبت دستگیر شده و هر بار به دلایل نامعلومی آزاد شود و به آغوش گرم رفقای اراذل خود برگردد.