هر چند که تحولات غرب آسیا با محوریت سوریه و عراق با محوریت دستاوردهای گسترده این کشورها در عرصه مبارزه با تروریسم و البته خیانتها و اقدامات منفی ائتلاف آمریکایی در این عرصه از کانونهای اصلی محافل رسانهای است اما در این میان خبر سفر مقامات رژیم صهیونیستی به آسیای مرکزی و قفقاز به یکی از محورهای خبری مبدل شد. منابع خبری دیروز اعلام کردند نتانیاهو نخست وزیر صهیونیستها به جمهوری آذربایجان سفر میکند. این سفر در حالی صورت گرفته که صهیونیستها و شخص نتانیاهو تلاش بسیار داشته تا آن را نشانه قدرت خود و البته اقدامی مهم علیه جمهوری اسلامی ایران عنوان نمایند. این ادعا در حالی مطرح میشود که رویکرد صهیونیستها به آسیای مرکزی و قفقاز از جمله آذربایجان نه از روی قدرت بلکه برگرفته از انزوا و شرایط نابسامان منطقهای و جهانی آن است. تحریمهای مردمی در سراسر جهان علیه این رژیم، اختلافات اروپا با رژیم صهیونیستی، عدم همراهی کشورها با این رژیم در مقابله با مقاومت منطقه که شکست این رژیم در سوریه را رقم زده، عدم پذیرش این رژیم از سوی اتحادیه آفریقا، از نمودهای این وضعیت است. در همین حال سفر نتانیاهو به آذربایجان سرپوشی بر شکستها و وضعیت بحرانی وی در عرصه داخلی است. وی برای نمایش چهره قدرت چنین سفری را صورت داده تا شاید از فروپاشی کابینه خود جلوگیری نماید.
با توجه به این شرایط میتوان گفت که سفر نتانیاهو برگرفته از همان سیاست بنگوریون نخست وزیر دهه ۱۹۵۰ رژیم صهیونیستی است که راهبرد فراپیرامونی را برای فرار بحرانهای داخلی و انزوای منطقهای در پیش گرفت که رویکرد به آسیای مرکزی و قفقاز که تحت ایالتهای اتحاد جماهیر شوروی بودند و نیز آفریقا از محورهای آن بود. نکته قابل توجه دیگر آنکه برخی بر این عقیدهاند که سران باکو از این سفر به دنبال کسب منافع اقتصادی و نیز برخی اهداف سیاسی منطقهای هستند حال آنکه بر اساس روند درونی آذربایجان و عرصه جهانی این طرح باکو چندان با موفقیت همراه نخواهد بود. اولا نگاه مردم جمهوری آذربایجان که اکثریت آن مسلمانان هستند به رژیم صهیونیستی منفی است لذا دولت باکو با این رویکردها جایگاه مردمی خود را از دست میدهد.
ثانیا بررسی کارنامه رژیم صهیونیستی نشانگر نقش آن در بحرانهای ایجاد شده برای آذربایجان و منطقه است. پرونده صهیونیستها در ایجاد تنش میان باکو و ارمنستان امری آشکار است که این رژیم برای سوء استفاده و باجگیری از آذربایجان به این بحرانسازیها میپردازد. سوم آنکه با توجه به جمعیت مسلمان، این جمهوری میتواند جایگاه ویژهای در رابطه با کشورهای اسلامی کسب نماید حال آنکه رویکرد به صهیونیستها متزلزل کننده این ظرفیت خواهد بود. نکته مهم آنکه با توجه به ساختار جنایتکار و ضد بشری صهیونیستها، باکو شریک جرم این رژیم معرفی خواهد شد که قطعا خسارات بسیاری برای باکو به همراه دارد. به هر تقدیر سفر نتانیاهو از یک سو برگرفته از قدرت و جایگاه رژیم صهیونیستی نخواهد بود و از سوی دیگر این سفر برخلاف ادعاهای تبلیغاتی دستاورد چندانی برای باکو نخواهد داشت و در بلند مدت حتی هزینههای امنیتی، سیاسی و اقتصادی بسیاری بر آن تحمیل خواهد نمود.