آبراهام لینکلن رئیسجمهور بسیار پیشین آمریکا اعتقاد داشت که «اگر میخواهید شخصیت کسی را آزمایش کنید، به او قدرت بدهید.» این همان آزمون خطایی است که میتواند همیشه دردسر ساز باشد. کردستان عراق هم از این سیاست به دور نیست.
مسعود بارزانی پس از سرنگونی حکومت صدام در عراق، به عنوان رئیس اقلیم کردستان عراق برگزیده شد، به او قدرت داده شد و اکنون ذات خود را نشان داد.
ملا مصطفی بارزانی پدر مسعود بارزانی رئیس کنونی اقلیم کردستان عراق بود، او همواره خواهان جدایی و استقلال کردستان بود، بارزانی پدر، تلاش بسیاری کرد تا بتواند این آرزوی خود را برآورده سازد، اما هیچگاه نتوانست به آن دست یابد، تنها چیزی که از استقلالطلبی و تجزیه کردستان از آن سالهایی که مبارزات خود را همراه با برادر بزرگترش آغاز کرد (دهه ۳۰ میلادی) جنگ، خونریزی، ناامنی و سرکوب مردم کردستان عراق از سوی دفتر مرکزی بود.
چنین افرادی با تحریک و سوء استفاده از احساسات مردم قوم کُرد، نه تنها سعی در رسیدن به آرزوی های قدرتطلبانه خود داشتند بلکه به اجرای برنامهها و اهدافی که از سوی نظام سلطه به آنها دیکته شده بود اقدام میکردند.
اگر در آن سالهای دور، ملا مصطفی با حمایت اتحاد جماهیر شوروی فعالیت میکرد و حتی حزب دموکرات کردستان ایران را شوروی تأسیس کرد تا از این طریق بتواند نفوذ خود را در ایران حفظ کرده باشد، پس از مرگ بارزانی پدر، این آمریکا بود که برای کردستان عراق پس از سرنگونی صدام سناریو نوشت و مسعود بارزانی، پسر ملا مصطفی بارزانی، مهره آمریکاییها در کردستان عراق شد.
شاید یکی از اشتباهاتی که دولت عراق پس از سرنگونی صدام مرتکب شد، دادن اختیارات بیشتر به کردستان عراق بود.
با سابقهای که از این خطه وجود داشت، تصویب اعطای اختیارات بیشتر به آنها باعث شد تا اکنون پس از گذشت نزدیک به ۲۰ سال از سرنگونی صدام و خودمختاری در کردستان عراق، بارزانی ها با نفوذ و سلطهای که بر کردستان عراق ایجاد کردهاند، سناریوی قدیمی تجزیه عراق با شکل جدی تری پیگیری شود و به برگزاری همهپرسی کشیده شود.
بارزانی پیش از خودمختاری کردستان و پس از آن روابط نزدیکی را با رژیم صهیونیستی برقرار کرد که اگر پیش از این در نهان بود، اکنون با برگزاری رفراندوم آشکار شده و حتی مسئولین کردستان عراق از حمایتهای رژیم صهیونیستی به خاطر تجزیهطلبی از آنها قدردانی میکنند.
اخبار موثق و دقیقی وجود داشته و دارد که سازمان جاسوسی موساد اسرائیل در دستگاه دولت کردستان عراق نفوذ و حضور داشته و دارد و حتی دفاتر این سازمان در شهرهای گوناگون کردستان عراق همچون اربیل مشغول فعالیتهای جاسوسی و اطلاعاتی هستند که عمده هدف آنها جمهوری اسلامی ایران است.
دستگاه جاسوسی موساد با برقرار کردن ارتباط با ضد انقلاب ایران و حمایت از آنها در خاک کردستان عراق، به آموزش و تدارک کوموله و دموکرات ایران پرداخته و آنها را مسلح کرد تا علیه جمهوری اسلامی ایران عملیات انجام دهند.
حملات توپخانهای ایران در مواقعی به خاک کردستان عراق برای مقابله با این گروههای
ضد انقلاب است که در خاک کردستان عراق حضور دارند. نفوذ اسرائیل در کردستان عراق پس از این افزایش هم خواهد یافت، چراکه این رژیم تنها رژیمی است که از اقدام بارزانی حمایت و دفاع کرده و حتی یکی از تحریک کنندگان بارزانی بوده است.
مسئله مهم و مشکوکی که دراین میان وجود دارد، اقدام بارزانی در هنگامه مبارزه شدید با تروریستهای تکفیری در عراق و سوریه است که رو به نابودی هستند به گونهای که سردار سلیمانی به صراحت گفته است تا دوماه دیگر کار تکفیریهای وهابی به پایان میرسد.
موضوع مشکوک دیگر در کردستان عراق و بارزانیها، داعش است. این پرسش همواره در ذهن همگان وجود داشته است که چرا نیروهای داعش به سوی کردستان عراق حرکت نکردند تا این بخش را نیز به اشغال خود درآورند؟ چه ارتباط و هماهنگی میان آنها وجود داشته و دارد که حملهای از سوی گروه داعش به کردستان عراق انجام نشد؟ چرا کردهای عراق در مبارزه با داعش نقشی نداشتند؟!
با این اوصاف، اقدام بارزانی در شرایط کنونی عراق که مشغول نبرد نهایی با داعش و تروریستهای تکفیری وهابی است، حمایت از داعش محسوب میشود چراکه دولت مرکزی عراق اکنون با یک چالش دیگر به نام مسعود بارزانی روبرو شده که میتواند باعث غفلت آنها از موضوع مهم دیگری همچون داعش شود.
ماهیت وجودی داعش و دیگر گروههای تکفیری وهابی، تضعیف و تخریب کشورهای اسلامی محور مقاومت بود که البته در این زمینه موفق هم شد، سوریه و عراق اکنون از نظر اقتصادی در شرایط وخیمی قرار دارند.
داعش در عراق گرچه آخرین نفس های خود را میکشد اما همین کاری که بارزانی در کردستان عراق کرد میتواند یک تنفس مصنوعی به آنها باشد.
برای این که از حمایت های رژیم اسرائیل از بارزانی و سیاست تجزیه طلبانه آنها آگاه شوید به چند نمونه از سخنان و مواضع سران صهیونیست در این باره اشاره میشود.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سخنرانی خود در دانشگاه تل آویو به تاریخ ۳۰ ژوئن ۲۰۱۴ گفته بود؛ «کردها مردمی سلحشور هستند که تعهد و میانهروی سیاسی خود را اثبات کردهاند. آن ها لیاقت استقلال سیاسی را دارند.»
آویگدور لیبرمن وزیر خارجه سابق و وزیر جنگ فعلی رژیم صهیونیستی، در گفتوگوی تلفنی با جان کری وزیر خارجه دولت اوباما در تاریخ ۲۶ ژوئن ۲۰۱۴ گفته بود،«عراق جلوی چشمان ما از هم میپاشد و به نظر میرسد که تشکیل یک کشور مستقل کرد، همین حالا هم اتفاق افتاده است.»
آیلت شاکد، وزیر دادگستری رژیم صهیونیستی، در کنفرانس سالانه آیاناساس در ژانویه ۲۰۱۶ گفته بود؛ «ما باید صراحتاً خواستار تشکیل یک کشور کردستان، مجزا از ترکیه و ایران باشیم. کشوری که دوست اسرائیل خواهد بود.»
روابط پیدا و پنهان رژیم جعلی اسرائیل با کردستان عراق به سال ۱۹۶۰ میلادی باز میگردد. زمانی که ملا مصطفی بارزانی رهبر کردهای عراق بود.
حضور موساد از همان زمان در کردستان عراق آغاز شد و این سازمان به آموزش نیروهای کرد تجزیه طلب عراق پرداخت.
ملا مصطفی حتی دیدار و گفتوگوهایی با مقامات وقت رژیم اسرائیل همچون رئیسجمهور، وزیر جنگ و رئیس سازمان موساد این رژیم انجام داد که همه اسناد و مدارک آن همراه با عکسهای دیدارها وجود دارد.
اکنون که مسعود بارزانی پسر، راه پدر را در پیش گرفته بار دیگر نقش صهیونیستها در توطئه تجزیه کشورهای اسلامی پررنگ شده است.
یک سند دیگر در سرسپردگی کردهای عراق به صهیونیستها سخنان فرمانده پیشمرگه کردستان عراق است. سیروان بارزانی پسر مسعود بارزانی از بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به خاطر حمایت از برگزاری همهپرسی اقلیم کردستان عراق قدردانی کرد.
اما ماجرای همهپرسی در عراق به همینجا ختم نمیشود، اجرای مرحله اول برای تجزیه کردستان ازعراق با همهپرسی انجام شد، اکنون مرحله دوم آن آغاز خواهد شد که باید روند تشکیل یک کشور طی شود.
این مسیر سخت و دشواری است و شاید با تنشها و درگیریهای زیادی هم همراه شود.
در این میان با اجرای رفراندوم در کردستان عراق که البته نتایج آن هم با توجه به نفوذ و تأثیر حکومت بارزانیها در این خطه روشن است، توطئهها و دسیسه های دیگری نیز کلید خورده است که البته از چشم ترکیه و ایران پنهان نبوده و یکی از دلایلی که این دو کشور به شدت مخالف تجزیه عراق هستند و تأکید بر یکپارچگی آن دارند همین است.
چهار کشور ترکیه، ایران، عراق و سوریه دارای بخشهای کردنشین هستند، سناریوی انگلیس و آمریکا از سالهای دور بر این استوار بوده است که در این منطقه یک کردستان واحد تشکیل دهند که حکومت آن نیز وابسته و دست نشانده باشد.
یک اتفاق خیلی بزرگی که این اقدام خواهد داشت، این است که دسترسی ایران به سوریه و لبنان دشوار میشود.
اکنون که سوریه با حمایت های ایران و روسیه توانست مقاومت کرده و گروههای تکفیری وهابی را به مرز نابودی بکشاند، امید آمریکا، انگلیس و رژیم اسرائیل از سرنگونی بشار اسد از بین رفته است. در واقع صهیونیستها امید داشتند که با پیروزی داعش و دیگر گروههای تروریستی در سوریه، بازوی ایران در منطقه قطع خواهد شد.
اکنون که چنین نشده است، قصد دارند تا بخش دیگری از راه ارتباطی ایران و سوریه تا لبنان را قطع کنند.
ایجاد یک منطقه حائل میان ایران و سوریه که در آن صهیونیستها نفوذ داشته باشند، برای جمهوری اسلامی ایران قابل تحمل نخواهد بود، ضمن این که امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران از سوی کردستان تجزیه شده عراق به خطر خواهد افتاد و به همین خاطر ایران نمیتواند نسبت به آن بی تفاوت باشد و با توجه به شرایط ایجاد شده واکنش داشته و تصمیمات لازم را هم خواهد گرفت.
شبکه بیبیسی فارسی، در ماجرای همهپرسی عراق یک فعالیت مضاعف را از خود نشان داد و ثابت کرد که از تجزیه عراق شادمان است، در گزارشهای متعدد نتوانست شادمانی خود را از اقدام بارزانی پنهان کند، به گونهای که در یکی از گزارشهای خود نوشته است که موج همهپرسی و تجزیهطلبی در کردستان عراق تا مرزهای افغانستان خواهد رسید!
در این میان، گزارش شبکه بیبیسی وابسته به ام آی ۶ انگلیس، در راه موج تجزیهطلبی از کردستان عراق تا افغانستان، به چندین کشور دیگر هم اشاره میکند، از جمله ترکیه، سوریه، ایران، پاکستان و حتی عربستان سعودی که آنها نیز با این موج روبرو خواهند شد.
شاید اکنون کردهای دیگر کشورهای منطقه به خاطر اقدام مسعود بارزانی شادمان باشند و نتوانند این شادمانی را پنهان کنند، اما آنها جزئی از کشورهای خود هستند، نباید با واقعه کردستان عراق احساساتی برخورد کنند بلکه نیازمند تعقل و تفکر در این زمینه میباشند، آگاهی بخشی و اطلاعرسانی همراه با گفتوگوهای مرسوم در این زمینه، میتواند دراحساسات مقطعی آنها که با موجی از سوی کردستان عراق آغاز شده برخورد و واکنش مناسبی از خود نشان دهند.
در میان چهار کشوری که دارای منطقه کردنشین است، مردم کردستان ایران در آرامش و امنیت بیشتری به سر میبرند، هم اکنون دولت ترکیه مشغول سرکوب کردهای خود است، چراکه آنها نیز سودای جدایی و تجزیه دارند، وضعیت منطقه کردنشین سوریه نیز در ابهام است، آمریکاییها در آن حضور دارند و در واقع در اشغال آنها است. کردستان عراق هم که در حال تعیین تکلیف خود است بدون این که به مخالفت دولت مرکزی عراق توجهی کند یا به واکنشهای منفی گستردهای که در دنیا علیه اقدام بارزانی انجام میشود اهمیت بدهد.
آینده نه چندان دور غرب آسیا بحرانی است، اگر فکری اساسی از سوی ایران، ترکیه، عراق، سوریه و حتی روسیه برای آن نشود، دامنه آن فراگیر خواهد شد و بروز جنگهای منطقهای برای آن پیشبینی میشود.(اتاق خبر ۲۴)