در حالی که فضاحت ائتلاف شکننده امریکا، انگلیس و فرانسه برای همگان عیان شده و بیش از ۷۰ درصد موشکهای شلیکشده به مقاصد خود نرسیده توسط پدافند هوایی سوریه نابود شدند. در حالی که خبرهای مخابره شده از خالی بودن مراکزی که موشکها به آنها اثابت کرده میگویند و نشان از شنودی عمیق و لو رفتن این حملات بچهگانه دارند. پروپاگاندای رسانهای غربی تلاش میکند با سوءاستفاده از پناهجویان و آوارههای سعودی نمایش قدرت ائتلاف را حفظ کرده و اینطور جلوه دهد که اهداف مورد نظر (که هیچگاه وجود نداشته!) محقق شده و این سه کشور توانستهاند حقوق بشر را جاری کنند!
به همه این فضاحتها پیام مقاومت بشار اسد و آزادسازی غوطه شرقی را در ساعات اولیه بعد از حمله اضافه میکنیم تا عمق ناپایداری و مشکلات ائتلاف شکننده امریکا، انگلیس و فرانسه مشخص شود. اما چرا محافل خبری غربی - امریکایی و برخی محافل رسانهای داخلی تلاش دارند تا عامدانه یا براساس کجفهمی خود این شکست را دستاوردی به حساب آورند. بر همین اساس ابتدا اهداف رسانههای غربی - آمریکایی را بررسی میکنیم و سپس به اهداف همسویی ناخواسته برخی محافل داخلی با آنها میپردازیم.
پنهانسازی فضاحت جنسی ترامپ
در امریکا اتفاقاتی در جریان است که ترامپ با توئیتهای متوالی و تلاش برای ایجاد فضای رسانهای سعی دارد این اتفاقات را از اولویت خارج کند. بر این اساس در حالی که همه نگاهها به جنگ سوریه خیره است اما استرومیدانیلز (بازیگری که ترامپ را متهم به تجاوز کرده است) در راهروهای سری واشنگتن، توفان کرده است.
این خانم که به خاطر رابطه نامشروع از رئیسجمهوری آمریکا حقالسکوت گرفته بود حالا میخواهد تاریخساز شود! که ظرف هفتههای آینده، دادستان مولر اسناد مهمتری از فسادهای چندگانه ترامپ را فاش خواهد کرد. اتفاق جالب این است که نه یک رسوایی سیاسی به نام «راشاگیت» به عنوان همزاد «واترگیت» بلکه رسوایی «استرومی» در حال تبدیل به دلیل عزل رئیسجمهوری آمریکا پس از انتخابات میان دورهای و پیروزی دموکراتهاست.
جمهوریخواهان که در حال از دست دادن مقبولیت در جامعه آمریکا هستند نه راه پیش دارند و نه راه پس؛ تنها جنگ با روسیه و سوریه در کنار تلاش برای سوءاستفاده از برجام و معامله با کره شمالی راه بقای آنهاست. پس تلاش دارند افکار عموی را از رسوایی تاریخساز دور و دستاوردهای نظامی را نمایش دهند.
انحراف افکار عمومی از برگزیت
برای انگلیس و رسانههای انگلیسی اما اوضاع فرق میکند. بعد از ریسکی که دیوید کامرون در طرح به همهپرسی گذاشتن ماندن و یا خروج از اتحادیه اروپا و رای مردم برخلاف انتظار ماکرون شوک عظیمی به سیاستها و اقتصاد این کشور وارد شد. حالا انگلیس مانده و هزاران میلیارد دلاری که باید برای خرج از اتحادیه اروپا بپردازد. ماکرون استعفا داده و اوضاع سیاسی و اقتصادی انگلیس متزلزل است.
در این اوضاع مبهم که خیلیها درباره آینده خروج انگلیس از اتحادیه اروپا نمیتوانند تصورات ملموسی داشته باشند چه چیزی بهتر از تزریق حواسپرسی خودخواسته به مردم با حضور در ائتلاف امریکایی و فرانسوی و حمله به سوریه!!
شاید با این رویه و تلاش رسانهای غرب هویت از دست رفته انگلیس که با پیوستن به اتحادیه اروپا متزلزل شده و مردم را ناسیونالیست کرده بود احیا شود و غرور ملی بازگردد. از طرفی حواس مردم از ضررهای اقتصادی جدا شدن از شرکتهای چند ملیتی و ابهام افزایش تجارت با اروپا مدتی منحرف میشود تا انگلیس با فرصتی با فشار کمتر به رفع دغدغههای مردم بپردازد.
از سوی دیگر سایه شوم جنگ و مثبت جلوه دادن دستاوردهای جنگی باعث میشود اختلافات اتحادیه اروپا کمتر بروز کند و همه مواضع حداقل درباره حمله همسو شود تا این اتحادیه بتواند خود را از نو احیا کند. در عین حال رسانههای غربی این فرصت را مییابند که از بحران تروریستی و تمدید سه ساله حالت بحران تروریست در انگلیس و فرانسه دور شده و امنیت را هر قدر ظاهری به مردم بازگردانند.
مبارزه با تروریست
برای فرانسویها اما موضوع فرق میکند، وقتی این کشور چندینبار مورد تهاجم تروریستها قرار گرفته و از طرفی فشارهای جهانی برای پناه به آوارگان و پناهجویان روی این کشور بالاست. قطعا فرانسویها تلاش خواهند کرد که هم توجیه عقلانی برای عدم پذیرش این افراد داشته و هم به نوعی در میدانی غیرواقعی مطالبات مردم را درباره نا ایمن و نا امن بودن کشورشان برآورده کنند و اینطور جلوه دهند که یکباره و یکجا انتقام خون مردم فرانسه را از تروریستها گرفتهاند و فضای امنیتی را بشکند!!
بر همین اساس علیرغم اینکه این کشور تنها ۱۲ موشک شلیک کرده و عمده این موشکها قبل از اصابت به هدف منهدم شدند اما تلاش میشود این اقدام نوعی دستاورد بزرگ برای غرور ملی فرانسویها تبدیل شده و بر همین اساس رسانههای فرانسوی بیش از اینکه به صدای مخالف گوش دهند تلاش دارند تا این حملات به بهانههای واهی را خواست مردم و برای مردم و رعایت حقوق بشر معرفی کنند.
اما نمیتوان از دستاوردهای اقتصادی چنین ائتلافی و تلاش اقتصادی سه کشور در احیای اقتصادشان چشم پوشید و این گزینه را در تلاش برای راه انداختن نمایش قدرت بیتاثیر تلقی کرد.
وقتی آلسعود به واسطه محمد بنسلمان در آمریکا و غرب راه میرود و پول خرج میکند و سلاح سفارش میدهد، چرا برای این ولیعهد ماجراجو فاکتورسازی نشود، وقتی او خوب خرج میکند و حتی از کنایه ترامپ برای هزینه کرد بیشتر ناراحت نمیشود میتوان روی جاهطلبی او برای هزنیه کرد ریالهای سعودی حساب ویژهای باز کرد و هر سه کشور را در این سود سهیم کرد.
جبران ناتوانی ۷ ساله در سوریه
در نهایت اینطور میتوان در تحلیلهای سیاسی و رسانهای غرب برای موفق بودن حمله ائتلاف در ظاهر تحلیل نوشت که این حملات شکننده تلاشی بود برای احیای چهره امریکا در ۷ سال تلاش برای نابودی اسد. برای جبران مقاومتی ۷ ساله که داعش را با دست خالی شکست و همه دلارهایی که به تروریستها برای جنگ نیابتی تزریق شده بود را به آتش کشید. رسانههای غربی چارهای جز تلاش برای احیای پرستیژ ائتلاف امریکا، انگلیس و فرانسه ندارند و مجبور هستند با انتشار اخبار راست و دروغ و خلط مباحث و پرداختن به شایعات بیاساس تلاش کنند تا وجهه خود را به دروغ در نزد افکار عمومی احیا کنند. در کنار این موضوع کشورها باید برای امنیت اسرائیل که با سقوط غوطه شرقی به عنوان آخرین دستاوردهای تروریستها تلاش میشد تا بعد از آرامش سوریه محور مقاومت تجاوزات این رژیم را پاسخ ندهد.
کجفهمی برخی داخلیها
همه دلایلی که ذکر شد برای رسانههای غربی موجه میتواند باشد تا شکست مفتضحانه حمله ائتلاف امریکایی، فرانسوی و انگلیسی به سوریه را نادیده گرفته و موضوع را وارونه جلوه دهند اما تعجبی شگرف وجود دارد که چرا برخی رسانههای داخلی ندانسته آب به آسیاب دشمن میریزند و بر پای حمله نشدن به ائتلاف لب به انتقاد میگشایند در حالی که عملا با دفاعی که پدافند هوایی سوریه صورت داده حملهای به خاک آن نشده است و به نوعی ار تاکتیک بهترین حمله که دفاع است در به خاک کشیدن حریف بهره برده شده و بعد از این دفاع جانانه اخبار پیروزی بر تروریستها تکمله و تیر خلاص به پیشانی آنهایی بوده که به سوریه حمله کردهاند.
در نهایت واقعیت اینچنین است که حمله صورت گرفته شکستی مفتضحانه را در کارنامه سه کشور البته با دستاوردهای اقتصادی بالا از جیب سعودیها!! رقم زد و نباید براساس پروپاگاندای غربی و البته کجفهمی برخی این شکست را وارونه دید و وارونه نمایش داد.
نویسنده: مائده شیرپور