بعد از پیشنهاد "دونالد ترامپ" رئیس جمهور آمریکا برای مذاکره با ایران برخی در داخل متفاوت از صدای ملت دوباره کمی دلشان لرزید؛ حتی پیشنهاد دادند به راحتی از این پیشنهاد نگذریم چناچنه گویا ۴۰سال دروغگویی، نیرنگ، فریب و خیانت و تجاوز آمریکا به کشورمان را فراموش کردهاند.
در آغازین روزهای انقلاب اسلامی دشمنی استکبار جهانی با ملت ایران آغاز شد و در جنگ تحمیلی علیه کشورمان بیشترین حمایتها را از رژیم بعثی داشت و اگر بگوییم مسبب جنگ هشت ساله علیه جمهوری اسلامی آمریکا بود، اغراق نکردهایم.
دورتر نمیرویم، همین برجام را مثال میزنیم، توافقی تیرماه سال ۹۴بعد از یک دهه چانه زنی با غرب، میان ایران و ۶قدرت جهانی به امضا رسید؛ همه طرفین تعهد دادند که پای این توافق بین المللی بایستند اما، از همان بدو امر بیتعهدیهای آمریکا شروع شد هرچه تهران گامهای بیشتری برای راستی آزمایی بر میداشت و آژانس بین المللی اتمی نیز در گزارش فصلی خود مهر تایید بر صداقت رفتار و عمل ایران میزد، عقب گردهای آمریکا برای انجام ندادن تعهدات بیشتر میشد تا کار به جایی رسید که ترامپ با گستاخی هرچه تمام رسماً از برجام خارج شد؛ شرکتهای اروپایی نیز بیشترشان به بهانه در امان ماندن از تحریمهای واشنگتن قراردهایشان را با تهران لغو کردند!
برجام نمونه بارز و آشکار اینکه نه با آمریکا میتوان پای مذاکره رفت و نه میتوان با این کشور توافقی را امضا کرد، آنها ماهیت و ذات خود را ۴۰سال است که نشان دادهاند و تا ابد هم این دشمنیشان با ملت ایران ادامه دارد چرا که نمیخواهند نظام جمهوری اسلامی دوام و بقا داشته باشد.
حتی رسانههای خارجی نیز به این واقفند که اتحاد ملت ایران نخواهد گذاشت تا تحریمهای آمریکا جمهوری اسلامی را منزوی کند چناچنه خبرگزاری «نووستی» روسیه در تحلیلی نوشته است: آمریکا درصدد اعمال مرحله نخست تحریمها علیه ایران است که بخش صنایع خودروسازی و تجارت طلای ایران را هدف قرار داده و در ماه نوامبر نیز محدودیتهای دیگری علیه ایران اعمال خواهد شد.
هدف دولت آمریکا ممانعت از فروش نفت ایران،کاهش درآمد ملی این کشور و در نهایت سرنگونی نظام جمهوری اسلامی است. این درحالیست که در ایران از منزوی شدن از سوی آمریکا هیچ هراسی ندارند، چرا که جمهوری اسلامی از همان بدو موجودیت خود در چنین وضعیتی بسر میبرده است.
جمهوری اسلامی ایران که در سایه اراده آهنین امام خمینی (ره) به وجود آمد، تقریبا ۴۰سال است که تحت رژیم تحریمهای شدید آمریکا به حیات خویش ادامه داده است. نخستین محدودیتها در سال ۱۹۷۹و بلافاصله پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران توسط گروهی از دانشجویان ایرانی اعمال شد.
در سال ۱۹۸۰و پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق بر ایران نیز این اعمال فشارها تشدید شده و تنها در دهه ۱۹۹۰ تا حدودی از شدت آنها کاسته شد.
در ادامه مهدی فضائلی در یادداشتی نوشته؛ پیام بلند، قاطع، یکدست و منسجم ایران در برابر حاکمان آمریکا یک چیز بیشتر نباید باشد و آن مقاومت توام با عقلانیت است.
«هیچ پیششرطی، نه. اگر آنها(ایران) بخواهند ملاقات کنند، من هم ملاقات خواهم کرد. هر زمان که آنها بخواهند. این کار برای این کشور خوب است، برای آنها خوب است، برای ما خوب است و برای جهان خوب است.» این بخشی از صحبتهای اخیر رئیس جمهور آمریکا در کنفرانس مطبوعاتی با نخست وزیر ایتالیا است. صحبتهایی که بر خلاف برخی دیگر از اظهارات ترامپ، سنجیده ودقیق بود. وی در این کنفرانس، برجام را هم "مسخره" کرد و "اتلاف کاغذ" خواند!
اعلام آمادگی ترامپ برای مذاکره بدون پیش شرط با ایران، واکنشهایی در داخل کشور داشت؛ برخی آن را عقب نشینی در برابر مقاومت ایران تفسیر کردند، برخی مثلا" خردورزانه، بررسی این پیشنهاد را به شورای عالی امنیت ملی پیشنهاد دادند! و یک مثلا" سیاستمدار هم پیشنهاد کرد آقای روحانی از ترامپ به تهران دعوت کند و چند جلسه آموزشی و توجیهی برای او برگزار کند و سپس یا توافق خواهند کرد یا نه!
البته آنهایی که پیشنهاد مذاکره آمریکا را عقبنشینی دانستهاند، بیشترین نتیجهای که گرفته اند مؤثر بودن مقاومت بوده و برخی هم شاید ضمن برداشت عقب نشینی، نظرشان این باشد، حالا که ترامپ کوتاه آمده و دستش را برای مذاکره دراز کرده خوب است ما هم قدمی پیش بگذاریم و...!
چهرههایی هم که پیشنهاد رئیس جمهور آمریکا را قابل بررسی دانستهاند، اگر چه توصیه کرده اند که نه باید دچار ذوق زدگی شد و نه همینطوری آن را رد کرد، اما بدلیل سیاستمدار بودنشان حتما" میدانند پیشنهاد بررسی و قابل تامل دانستن یک پیشنهاد، نوعی استقبال ارزیابی می شود!
اگر پیشنهاد ترامپ برای مذاکره بدون پیش شرط را نه عقبنشینی بدانیم و نه قابل بررسی، پس آن را چگونه باید تحلیل کرد؟
پاسخ به این پرسش، "فریبکاری" و تکرار سیاست چماق و هویج است!
تحلیل ترامپ از شرایط کنونی که در بخش های دیگر سخنانش در همین کنفرانس هم مشهود است، این است که دست برتر از آن اوست، لذا پیشنهاد مذاکره او اتفاقا" نه تنها از موضع ضعف و عقب نشینی نیست بلکه از موضع قدرت است و در چنین شرایطی، استقبال از این پیشنهاد، به هر نحو ولو با قابل بررسی دانستن آن، تقویت موضع آمریکا خواهد بود. کوچکترین نشانه ای از آمادگی برای مذاکره با آمریکا در این شرایط، مجددا" یعنی اعلام موثر بودن فشار و ترغیب دولتمردان آمریکا به فشار بیشتر.