این روزها براساس تصمیم جدید مسئولان شهرداری و بیتفاوتی مسئولان وزارت ارشاد، مجموعه تئاترشهر توسط دستفروشان و چادرهای فروش مواد غذایی و محصولات دیگر احاطه شده است.
اگر بخواهید به مجموعه تئاترشهر بروید و به همراه خانواده خود به تماشای آثار نمایشی این مجموعه بنشینید تصمیمتان با سختیهای متعددی همراه خواهد بود و باید از هفتخوانی عبور کنید که دست کمی از هفتخوان شاهنامه فردوسی و روندی که در آن طی شده است، ندارد!
اگر با وسیله نقلیه شخصی خود بخواهید به این مجموعه نزدیک شوید، خود را وارد شرایطی میکنید که شاید مانع حضور به موقع شما در مجموعه تئاترشهر و تماشای اثر مورد نظرتان شود زیرا اگر موفق به عبور به موقع از ترافیک سنگین چهارراه ولیعصر و خیابانهای مجاور آن بشوید، به طور قطع نبود پارکینگ برای این مجموعه بزرگ تئاتری مشکل بزرگ شما خواهد بود.
اگر هم موفق به پارک خودروی خود در مجاورت مجموعه بشوید، تضمینی برای حفظ امنیت خودروی شما وجود ندارد. مرحله بعدی عبور شما از محیط غیرفرهنگی موجود در پیرامون مجموعه تئاترشهر به ویژه ضلع جنوبی آن است؛ محیطی که در آن خلافکاران، سارقان، معتادان زیادی دیده میشود.
اگر بخواهید با وسایط نقلیه عمومی و از ضلع شمالی مجموعه تئاترشهر وارد محیط مجموعه شوید باز باید از خوانهای مختلف عبور کنید مثلا مقابل در ایستگاه متروی چهارراه ولیعصر، با انواع و اقسام فروشندگان مواد غذایی مواجه میشوید. بوی بلال، جگر، جوجه کباب و دودی که به پا میشود به شما تصویری از ورود به محوطه فضایی فرهنگی و هنری نمیدهد. اما این پایان خوانهای پیرامون مجموعه تئاترشهر نیست زیرا خوان بعدی عبور از محدوده دستفروشان است که فضایی مشابه بازارهای مکاره را به محوطه تئاترشهر داده اند.
به تازگی خوان جدیدی نیز افزوده شده و آن برپایی خیمهها و چادرهایی است که در آن انواع خوراکیها و وسایل سنتی ارایه میشود؛ چادرهایی که تیرکهای آن بر کف محوطه تئاترشهر به زمین میخکوب شدهاند و با ازدحامی که ایجاد میکنند شما را ناخواسته به سمت بوستان دانشجو سوق میدهند زیرا ازدحام و رفت و آمد مردم در این فضا مانند جریان پر قدرت رودی است که اجازه حرکت به سمت مخالف را نمیدهد. در کنار این چادر و خیمهها استیجی بنا شده که صندلیهایی در مقابل آن قرار دارد و در شبهای تابستان با اجرای برنامههای مختلف قرار است فضایی شاد و در عین حال فرهنگی برای شهروندان تهرانی ایجاد کند که البته رسیدن به این هدف خود در هالهای از ابهام است.
وجود چنین خوانهایی به شما اجازه نمیدهد که حظ بصری از تماشای یکی از زیباترین بناهای فرهنگی و هنری تهران و ایران را داشته باشید که در زمره بناهای ملی به ثبت رسیده است. با نزدیک شدن به بنای مجموعه نیز با دیدن یادگارینویسیهای متعددی روی کاشیهای این بنای ملی، آزرده خاطرتر میشوید.
شاید برایتان این سوال مطرح شود که چرا فضای پیرامون مجموعه تئاترشهر که میتواند محیطی فرهنگی و هنری باشد و رغبت خانوادهها و مخاطبان و علاقهمندان به فرهنگ و هنر را در این محیط و مجموعه تئاترشهر بیشتر کند، با بیتوجهی مدیران و مسئولان شهرداری تهران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چنین وضعی افتاده است؟
بالا بردن نشاط در سطح جامعه امری ضروری و مثبت است که باید از سوی مدیران و مسئولان شهری و فرهنگی در نظر گرفته شود اما اینکه این ضرورت با چه برنامهای اجرایی شود، مهم است. سالهای متمادی است که مدیران و مسئولان شهرداری و وزارت ارشاد فقط در کلام از مجموعه تئاترشهر و محیط پیرامون آن مراقبت و محافظت میکنند و در عمل برنامهریزی و اقدامشان در جهت مخالف است.
در طول سال و فصول مختلف فعالیتهای متعددی در محوطه پیرامون مجموعه تئاترشهر در نظر گرفته میشود که اکثرشان هیچ تناسبی با هویت فرهنگی و هنری مجموعه ندارند و نکته قابل تأمل این است که این وضعیت و شرایط به صورت مداوم و مستمر انجام میشود.
مدیران و مسئولان شورای شهر تهران و همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد به احداث گذر فرهنگ و یا پهنه فرهنگی در محدوده مجموعه تئاترشهر و تالار وحدت اشاره میکنند و حتی بودجهای را هم برای این امر در شورای شهر تهران تصویب کردهاند ولی نه تنها نشانههایی از شکلگیری چنین گذر فرهنگی دیده نمیشود بلکه وضعیت و شرایط هر روز نازلتر از گذشته میشود. مهر