مجمع روحانیون که برخی چهرههای خود از جمله مجید انصاری را به دولت فرستاده بود، اکنون نه بابت عملکرد دولت روحانی حاضر به پاسخگویی است و نه بابت اظهارات عضو شاخص خود که این مشکلات را متوجه شخص رهبر معظّم انقلاب کرده است! در روزهایی که اصلاحطلبان در حد فاصل شکست سنگین ۲ اسفند ۹۸ و انتخابات ۱۴۰۰، در چالش مسئولیت پذیری عملکرد دولت متبوع خود و ضرورت بازبینی مبانی و گفتمان خود قرار دارند، محمّد موسوی خوئینیها، چالشی بر چالش این جریان سیاسی اضافه کرد. شاید هم بتوان گفت موسوی خوئینیها با اقدام خود، ضرورت پاسخگویی، مسئولیت پذیری و بازبینی مبانی و گفتمان را در جریان اصلاحات، عیانتر کرد.
در هر صورت از ۷ تیر ۹۹ به بعد، اصلاحطلبی را باید از دریچه نامه موسوی خوئینیها یا غیر آن، تفسیر کرد. زاویه دید موسوی خوئینیها در این نامه، میتواند معیاری باشد برای انتخاب اصلاحطلبیِ خارج از چارچوب یا اصلاحطلبیِ داخل چارچوب، بنابراین نامه ۷ تیر، محک مناسبی برای سیاستورزان جریان اصلاحات محسوب میشود که احزاب و چهرههای این جریان باید نسبت خود را با آن مشخص کنند. از ۷ تیر تا امروز، دو دسته واکنش را در جریان اصلاحات به نامه موسوی خوئینیها شاهد بودهایم. شاگردان و پامنبریهای مکتب موسوی خوئینیها، پشت او را خالی نکردهاند و چهرههایی چون سعید حجاریان، آرمین، عباس عبدی، عربسرخی و تاجزاده، وفاداری خود را به نامه او ابراز کردهاند. طیفی دیگر، امّا موضع متفاوتی گرفتهاند. به طور مشخص حزب کارگزاران سازندگی، نامه موسوی خوئینیها را در مسیر رادیکالیسم تفسیر کرد و آن را برای اصلاحات مضر خواند. با این حال، هنوز طیفی از اصلاحطلبان موضع خود را نسبت به نامه خوئینیها شفاف نکردهاند. جالب اینکه هم حزبیهای موسوی خوئینیها در این دسته قرار دارند، یعنی اعضای مجمع روحانیون مبارز. همین موضوع، حساسیت ناظران سیاسی و افکار عمومی را برانگیخته است. برای شفاف شدن موضع مجمع روحانیون مبارز درباره نامه موسوی خوئینیها به سراغ برخی اعضای شاخص این حزب رفتیم که هیچ کدام حاضر به پاسخگویی نشدند.
مجید انصاری در پاسخ، به گفتن این جمله که «در موقعیت انجام مصاحبه نیستم و فعلاً قصد ندارم درباره این موضوع اظهارنظر کنم» بسنده کرد. البته انصاری پیش از این صرفاً گفته بود که نامه موسوی خوئینیها نظر شخصی او بوده و نه مجمع، امّا نکته قابل تأمل اینکه، انصاری حاضر به اظهارنظر درباره محتوای نامه نمیشود. محمّدعلی انصاری سرپرست موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) نیز اگرچه به گفت که مدّتهاست در جلسات مجمع روحانیون شرکت نکرده است، امّا بر ادامه عضویت در این مجمع، تأکید کرد و اعلام کرد که از این تشکل جدا نشده است. با این حال، انصاری حاضر به اظهار نظر درباره نامه موسوی خوئینیها نشد و علّت آن را نیز مسئولیت خود در مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام دانست! محمّدعلی ابطحی دیگر عضو شاخص مجمع روحانیون مبارز بود که حاضر به موضع گیری نشد. دسترسی به چهرههایی نظیر عبدالواحد موسوی لاری و عبدالله نوری نیز میسر نشد. البته این نخستین باری نیست که مجمع روحانیون مبارز حاضر به شفاف کردن مواضع خود نیست و مسئولیت عملکرد خود و اعضایش را نمیپذیرد. این مجمع که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، زمزمههای تقلب در انتخابات را مطرح کرده بود، پس از برگزاری انتخابات نیز خواستار ابطال انتخابات شد و در تمام حوادث تلخ هشت ماه پس از انتخابات، از قبیل توهین به عکس امام(ره) و هتک حرمت عاشورای حسینی، حاضر به مرزبندی با دشمن نشد. مجمع روحانیون البته چند سال بعد که با انتخاب حسن روحانی فضا را برای بروز و ظهور خود مساعد دید، سکوت را شکست و بدون پاسخگویی بابت عملکرد خود در فتنهای که کشور را به لبه پرتگاه برده بود، همه را به وحدت و همدلی دعوت کرد! مجمع روحانیون که برخی چهرههای خود از جمله مجید انصاری را به دولت فرستاده بود، حال که سیاستهای دولت متبوعش به در بسته خورده و مشکلاتی نظیر دلار ۲۰ هزار تومانی، سکه ۱۰ میلیونی، پراید ۷۰ میلیونی، تورم، بیکاری، معضل مسکن و نارضایتی عمومی را روی دست کشور گذاشته است، نه بابت عملکرد دولت روحانی حاضر به پاسخگویی است و نه بابت اظهارات عضو شاخص خود که این مشکلات را متوجه شخص رهبر معظّم انقلاب کرده است! سیّد محمّد موسوی بجنوردی، عضو شاخص مجمع روحانیون مبارز، سال ۹۶ در مصاحبهای از کمکهای رهبر معظّم انقلاب به این مجمع خبر داده بود و گفته بود که رهبر انقلاب برای برگزاری جلسات مجمع روحانیون مبارز، مبالغی را به این مجمع، کمک میکنند. آیا مجمعی که بابت فتنه ۸۸ و عملکرد دولت روحانی، به نظام و مردم بدهکار است، با سکوت در برابر نامه رادیکال عضو شاخص خود، ترجیح میدهد در موضع طلبکار قرار بگیرد؟ به نظر میرسد مجمع روحانیون مبارز این روزها همانند پایگاه اطلاعرسانی خود، حال و روز چندان مساعدی ندارد.