یکی از الزامات جمهوریت نقش مردم و مشارکت در امر انتخابات است که در بیانات حضرت امام خمینی (ره ) و مقام معظم رهبری بارها اشارههای صریحی به این امر شده است.
در این میان چند و چون مشارکت در انتخابات از جایگاه ویژهای برخودار است و به نحوی که بارها در فرمایشهای مقام معظم رهبری برآن تاکید شده است .
مشارکت در انتخابات علاوه بر دوستان انقلاب، پیامهایی هم برای دشمنان نظام دارد. حضور گسترده مردم در پای صندوقهای رأی علاوه بر آنکه باعث افزایش وجهه نظام در صحنه بین المللی و اعتبار آن می شود بر مصونیت کشور نیز می افزاید.
از سوی دیگر حضور مردم در صحنه نشان دهنده احساس مسئولیت آنان و اهمیت سرنوشت کشورشان است.
انتخابات و مشارکت مردم در تعيين سرنوشت سياسی خودشان به عنوان مهمترين نماد مردم سالاری شمرده ميیشود و يک راهکار دموکراتيک در سطوح مختلف است که موجب پیشبرد برنامه ها کشور است.
باید تاکید کرد مشارکت در انتخابات و تعيين سرنوشت به عنوان يک حق نيز قلمداد میشود، حقی که در همه جوامع و مکاتب بشری به عنوان فضيلت و ارزش شناخته میشود و با عناوينی همچون «حق انتخابگری»، «حق مشارکت در تعيين سرنوشت» و ... وجود دارد. از طرفی ويژگی هر حقی اين است که صاحب حق بايد از آن دفاع کرده و در پی احقاق و عملی ساختن و يا به اصطلاح علمیتر «استيفا» آن باشد يعنی بايد تمام حق خود را مطالبه کند، چرا که هر گونه بیاعتنايي نسبت به آن اقدامی نارواست که به از بين رفتن حق، منجر خواهد شد.
طبق اصل ۶ قانون اساسی، در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی و از راه انتخابات اداره شود.
هر ايرانی ولو اينکه کاری با تقليد و تکليف شرعی نداشته باشد و يا اساساً غير مسلمان باشد و يا هيچ تعلق خاطری به نظام جمهوری اسلامي نداشته باشد نيز در انتخابات مشارکت کند، چنانکه مقام معظم رهبري نيز به همين موضوع بارها اشاره کرده و فرمودهاند: «اين(انتخابات) يک حق و در عين حال يک تکليف است. حق آحاد مردم ماست که نظر بدهند؛ تکليف آنها هم همين است».
از دیگر ثمرات حضور و مشارکت مردم در انتخابات در بالا بردن جنبههای مقبوليت نظام اين است که مانع از اين میشود که بيگانگان توان، جرأت و يا بهانه دخالت در امور داخلی کشورها را پيدا کنند.
*جریان سازیها
در این میان این روزها تبلیغاتی درباره مشارکت در انتخابات انجام میشود که از کاهش مشارکت مردم در انتخابات سخن میگوید. این تبلیغات با اشاره به اینکه بسیاری از مردم با توجه به فشارهای اقتصادی و مشکلاتی که بخش اعظمی از آن از ناکارآمدی و بخشی دیگر از تحریم ها نشأت گرفته است، اینگونه عنوان میکنند که مردم به دلیل این مشکلات و تحقق نیافتن وعدههای دولتمردان از انتخابات فاصله گرفتهاند. علاوه بر تبلیغات رسانههای معاند نظام و بیگانه، در این میان برخی خودیها هم هستند که مشارکت مردم در انتخابات را هدف گرفتهاند.
در این میان اصلاح طلبان که خود به دلیل عملکرد چند ساله و حمایت از دولتهای یازدهم و دوازدهم از سوی مردم مورد انتقاد قرار دارند، اصولگرایان را متهم به تلاش برای مشارکت نکردن در انتخابات متهم کرده و در این باره از اتاق فکری سخن میگویند که به دنبال کاهش مشارکت در انتخابات است .
از جمله «جلال میرزایی» عضو فراکسیون امید در مجلس دهم، در خصوص مشارکت مردم در انتخابات ۱۴۰۰ اظهار کرد: به نظر می رسد در بین اعضای اتاق فکر جریان نواصولگرا راجع به مشارکت مردم در انتخابات اختلاف نظر وجود دارد زیرا هدف آنها پیروزی در انتخابات است و با مشارکت کم، رسیدن به این هدف را قابل وصول تر میکند بنابراین دغدغه این جریان این روزها بدنبال افزایش مشارکت مردم نیست.
وی افزود: طیفهای دیگر که عاقل تر هستند هنوز باور به اصول، آرمان های نظام، امام و رهبری دارند و میدانند اگر مشارکت پایین بیاید وضعی که در آن قرار می گیرند از مجلس یازدهم بدتر است و این مسئله حتی می تواند، منجر به بروز و تشدید مشکلات در روابط بین الملل شود.
محمدرضا عارف عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در همایش اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان نیز گفته؛ «راهبرد جناح راست متأسفانه مشارکت پایین در انتخابات پیشرو است و اگر این اتفاق بیفتد قطعا برنامههایی که غربیها برای ما آماده کردهاند، محقق میشود.»
جالب آنجاست اگر گفتگوهای اصلاح طلبان و تئوریسین های آنان را بررسی کنیم خواهیم دید در بین اصلاحطلبان خیلی انگیزهای به ورود به انتخابات وجود ندارد، چرا که می دانند مردم اقبالی به سوی آنها نشان نمیدهند. این درحالی است که برای بدنه اصولگرایی مشارکت در انتخابات به نوعی یک وظیفه و تکلیف به شمار می رود و آن را حتما انجام میدهند.
*افزایش مشارکت مردم
در طی سالها همواره از مردم با انتشار بیانیههایی از سوی گروه ها و طیفهای مختلف دعوت به مشارکت در انتخابات شده اما این امر این روزها دیگر نمی تواند سبب افزایش مشارکت مردم در انتخابات شود.
در حال حاضر مردم به دلیل شرایط اقتصادی کشور و فشارهایی است که به آنها وارد شده از دولت دلسرد شدهاند که اگر به این واقعیت توجه نشود نمی توان برنامه درستی را برای افزایش مشارکت ارائه داد. بسیاری از مردم با این امید در انتخابات شرکت می کنند که وضعیت و شرایط آنها تغییر کند. بنابراین دلیل حضور بخش عمده مردم در انتخابات منافع محور است یعنی برای این می آیند که شرایط تغییر کند. اگر وضعیت طبق روال قبل باشد این خود باعث دلسردی مردم میشود.
*نباید با عدم مشارکت در انتخابات، دست به خود تحریمی بزنیم
حسین رئیسی نماینده میناب در مجلس در این باره گفت: مشارکت حق مردم است و ما میتوانیم با تکیه بر تجربه ۴۰ ساله خود در انتخابات با دید باز فرد مورد نظرمان را انتخاب کنیم.
يکي از دلايلي که باعث دلسرد شدن مردم از حضور در عرصههايس همچون انتخابات ميشود، عملکرد نامناسب منتخبان و نيز ناکارآمدی نهادهایی است که به صورت انتخابی شکل يافتهاند، با اين حال راهکار مقابله با چنين معضلی قطعاً قهر کردن از صندوقهای رأی نيست، چرا که اين نهادها در هر صورت شکل خواهند گرفت و افرادی سکاندار اين نهادها خواهند شد که تصميم و نظرشان به صورت مستقيم و غير مستقيم تک تک افراد جامعه را تحت تأثير خويش قرار خواهد داد، از اين رو بهترين راهکاری که در مواجهه با چنين وضعيتی ميتواند وجود داشته باشد اين است که با مشارکت فعالانه از يک سو و انتخاب ناشی از بصيرت و آگاهی و نه احساسات محض، از سوی ديگر، بهترين گزينهها انتخاب شوند تا در نهايت نهادهای قوی و کارآمد که دغدغه اصليشان حل مشکلات مردم باشد شکل گيرد.
*اصلاح طلبان چه می گویند ؟
در این میان برخی از اصلاح طلبان معتقدند خاتمی رئیس دولت اصلاحات به مانند مرحوم هاشمی در سال ۹۲ در انتخابات ۱۴۰۰ نامنویسی کند تا پس از رد صلاحیت آنها به نفع نامزد بعدی خود موج سازی کنند. اصلاح طلبان سال ۹۶ نیز اسحاق جهانگیری را به عنوان کاندیدای کمکی به مناظرات انتخاباتی فرستادند تا نقش ضربه گیر برای حسن روحانی را بازی کند. بر اساس این طراحی آبروی خاتمی باید قربانی یک چهره اصلاح طلب سیاسی شود تا آنها یکبار دیگر یک کاندیدای دلخواه ولو ضعیف در انتخابات ریاست جمهوری داشته باشند.
نگاهی به مواضع متنی و فرامتنی سعید حجاریان نشان میدهد که او چندان تمایلی به ورود به انتخابات و افزایش مشارکت ندارد.
در این میان عباس عبدی نیز در مطلبی نوشته بود؛«انتخابات چه فایدهای دارد؟ چرا باید انتخابات را برجسته و به یک اصل مهم و غیرقابل خدشه تبدیل کرد؟ چه ایرادی دارد که یک نفر مقدرات کشور را به عهده بگیرد و فارغ از ملاحظات دست و پا گیر انتخاباتی و دموکراسی کشور را به پیش ببرد؟ چرا باید از انتخابات به عنوان شیوه در اختیار قرار دادن قدرت دفاع کرد که در نهایت افرادی مثل ترامپ از صندوق بیرون بیایند؟ کی گفته که انتخاب اکثریت بهترین است؟ این را در ایران نیز به وضوح میبینیم. دوم اینکه اگر عملکرد یک نفر خوب باشد طبعا مردم از او استقبال خواهند کرد و به او رأی میدهند، فرد قوی و کارآمد و سالم نیازی ندارد که از رایگیری پرهیز کند. ولی مهمترین ایراد این است که بدون رای مردم چگونه میتوان در مصدر امور قرار گرفت؟ قدرت یا باید ارثی باشد، یا با کودتا و سرکوب یا رایگیری. شیوه دیگری وجود ندارد.»
*خواست مردم
در این میان فارغ از حاشه سازیها مهمترین نکته برای جلب مشارکت مردم در انتخابات اهمیت دادن به نقطه نظرات مردم و ارائه برنامه قابل اجرا است. در حال حاضر هر برنامهای که در وضعیت معیشتی مردم گشایشی ایجاد کند و مردم بدانند که در این روند گشایش اقتصادی وجود خواهد داشت زمینه مشارکت بیشتر مردم و تمایل آنها به کاندیدای مورد نظر را فراهم می کند. مردم به انتخاب کاندیدایی اعتقاد دارند که انگیزه کافی داشته باشد به این معنا که اعتقاد داشته باشد میتوان در این کشور برای مردم کار کرد و هیچ بنبستی در نظام جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد و با کار و تلاش میتوان کشور را به سرمنزل مقصود رساند. فردی که به معنای دقیق کلمه مردم گرا و از میان مردم باشد، از طبقات بالای جامعه که درد مردم را نفهمند نباشد و میان خود و مردم فاصله ایجاد نکند، اهل مبارزه با فساد و اهل تعامل با قوای دیگر کشور برای پیش برد اهداف دولت باشد.
در حقیقت پیشزمینه تحقق مشارکت حداکثری در انتخابات، افزایش امید مردم به آینده کشور و کارآمدی نهادهای دولتی و دستگاههای اجرایی است. اگر مردم از عملکرد دستگاههای اجرایی ناراضی باشند و وعدههای گذشته مسئولان و منتخبان خود را محقق شده نبینند، از امید آنان به نقش صندوقهای رأی در تغییر وضع موجود کاسته میشود و مشارکت لطمه میبیند. کارآمدی دستگاههای اجرایی، اهتمام مسوولان به حل مشکلات اقتصادی و معیشتی، جدیت در مبارزه با فساد و بیعدالتی و رسیدگی به وضع محرومان و مستضعفان از دیگر عوامل اصلی افزایش مشارکت در انتخابات است.
شاید در گذشته به دلیل نبود وسائل ارتباط جمعی همگانی و مؤثر و اطلاع و آموزش لازم سیاسی، مردم به اهمیت انتخابات آشنا نبودند و در پای صندوق های رأی حاضر نمی شدند اما این روزها به واسطه فراگیر شدن و افزایش سواد سیاسی مردم چنین رفتار تنها به واسطه نوعی استضعاف فکری ایجاد میشود اما ، در این میان افرادی هستند که از اهمیت حضور در انتخابات آگاهند، ولی رأی و حضور خود را مؤثر نمیدانند، کسانی که بین آمدن و نیامدنشان فرقی نمیبینند و رأی خود را صاحب تأثیر نمیدانند.
ناکارآمدی مسئولان و معضلات اقتصادی - اجتماعی، عامل مؤثری در حاضر نشدن بخشی از مردم در پای صندوقهای رأی است.
از این رو تجربه نشان داده است که مخالفان انتخابات معمولا ریگی در کفش دارند و چهبسا ضعیفترین نیروها در جامعه به شمار می روند اگر عملکرد فردی مطلوب باشد طبعا مردم از او استقبال می کنند و فرد قوی و کارآمد و سالم از رایگیری پرهیزی ندارد چرا که وظیفه او خدمت رسانی است. طرح تحریم انتخابات به نوعی کمک به معاندان نظام و کاستن از مشروعیت سیاسی آن است .
در حقیقت انتخابات نقطه عطفی در مسیر پیشرفت انقلاب به ویژه در گام دوم انقلاب است اگر تمام نیروهای انقلاب در جهت همافزایی و وحدت در کنار هم قرار بگیرند قطعا نتیجه مطلوب حاصل خواهد شد .