سه شنبه ۱۲ دی ۱۴۰۲ - ۲۱:۳۵
کد مطلب : 128211
گزارش میدانی سیاست روز از گرفتاری‌های ساکنان سرزمین آبا و اجدادی

در روستای «خجیر» چه می‌گذرد؟

در روستای «خجیر» چه می‌گذرد؟
دولت سیزدهم در حالی در دو سال و نیم فعالیتش تلاش نموده تا محرومیت زدایی و تحقق مطالبات مردم را سرلوحه برنامه‌های خود داشته باشد که در همین نزدیکی‌ها در اطراف تهران مردمانی زندگی‌ می‌کنند که به نتیجه بخش بودن دادخواهی‌یشان به دیوان عدالت اداری برای سکونت در سرزمین آب و اجدادی، همچنان با رنجی به نام شکایت‌ها و مطالبات برخی نهادهای اجرایی مواجه هستند و خواستار توجه دولت و مسئولان دلسوز به درد و رنج آنها هستند.
خجیر منطقه‌ای است نزدیک تهران که به گفته ساکنان آن دارای قدمتی تاریخی با کارکردی روستایی است‌، این منطقه در ۲۲ کیلومتری شرق تهران و در جنوب جاده هراز قرار دارد. از نظر موقعیت جغرافیایی در فاصله بین ۳۵o۳۶’۴۱” و ۳۵o۳۹’۳۳” عرض شمالی و ۵۱o۴۰’۲۹” و ۴۱o۴۶’۵۲” طول شرقی قرار گرفته‌است که امروز سه نسل در آن سکونت دارند اما شکایت‌ها و آنچه تصمیم‌گیری‌ها و اجراییات خودسرانه جهاد سازندگی و منابع طبیعی نامیده می‌شود نفس ساکنان این منطقه را به رغم خوش آب و هوا کردن به تنگ آورده است.
آنچه از سوی ساکنان این منطقه عنوان می‌شود آن است که به رغم رای دیوان عدالت اداری و دادگاه‌های ذی صلاح مبنی بر حقانیت آنها بر ملک و زمین‌هایی که از آب و اجدادشان به نام ملک روستایی به آنها رسیده است، اما همچنان جهاد کشاورزی و منابع طبیعی با استناد به آنچه قوانین اراضی ملی می‌نامند از پذیرش این حکم ها خودداری کرده که گاه به قطع برق، اب و امکانات اولیه زندگی ساکنان این منطقه منجر شده است. در چارچوب رسالت خبری که سیاست روز برای خود قائل است در گزارشی میدانی پای درد و دل  تعدادی از اهالی قدیمی خجیر نشسته‌ایم که در ادامه مشروح این گفت و گوها آورده می شود:

وعده پیگیری مسئولان
خجیر با درد دلهایش به رغم گلایه‌هایی که از برخی مسئولان دارد اما قدردان آن دسته مسئولانی نیز هست که در بازدید از این منطقه به حرف دل مردم گوش فرا می‌دهند چنانکه اهالی در گفت و گو با سیاست روز از بازدید دکتر افشین سهراب خان رئیس کل بازرسی منطقه یک کشور از قسمت های مختلف روستای تاریخی خجیر و دیدار و گفت و گو با اهالی پیرامون مسائل و مشکلات عدیده روستا و قول مساعد جهت پی گیری و حل آنها خبر داده و از اینکه این پیگیری‌ها امیدبخش باشد ابراز امیدواری کردند هر چند که محقق نشدن وعده‌های برخی مسئولان نگرانی‌هایی را در میان اهالی نیز به همراه داشته است.

ساکنی قدیمی در بند ادعایی جدید
یکی از اهالی روستای خجیر که خانمی با دستان پینه بسته و رنج کشیده است با صدایی که نشانگر ناامیدی از آینده است،  در باب تاریخچه محل سکونتشان می‌گوید که خانه را از فردی خریده‌اند که 70 سال در این محل زندگی می‌کرده و نزدیک به 50 سال است که این خانم و خانواده اش در این محل هستند حال آنکه اکنون منابع طبیعی مدعی اراضی ملی بودن ملک آنها شده است. وی می‌گوید که چگونه  منابع طبیعی پرونده او را به عنوان یک ساکن قدیمی با ادعای جدیدی به نام اراضی ملی، به جهاد داده است تا در دادگاه پیگیری نماید.او از قطع شدن امکانات اولیه در این منطقه می‌گوید و عنوان می‌دارد که اکنون چاه های آب خشک شده است در حالی که آب و برق در این منطقه قطع است و ساکنان به سختی آب شرب و برق را تامین می کنند.

مرکز تحقیقاتی بدون تحقیق
یکی از سوالات ساکنان خجیر آن است که چگونه تابلویی در ابتدای ورودی روستا از سوی مسئولان در باب تحقیقات نسب شده است اما خبری از تحقیقات پس از سه دهه نیست؟ در همین زمینه یکی از اهالی به ما گفت:«در باب تابلویی که در ابتدایی خجیر نسب شده که سه محور ابتدایی آن در باب مرکز تحقیقات شامل طیور، تحقیقات شیلات و آزمایشگاه و یک بخش درباب مهمانسرا است در حالی که  سه بند بالایی مبنی بر مرکز تحقیقاتی عملا فاقد کارکرد است و فقط بند چهارم که تفریگاه و مهمانسراست فعال می باشد. یکی دیگر از همسایگان نیز عنوان می کند که در این مرکز تحقیقاتی فقط چهار تا جوجه در آن است و بس که سوالات بیشماری را برای مردم در باب چرایی ایجاد این مرکز به همراه داشته است.!!

احکام قضایی که توجه نمی‌شود
یکی دیگر از ساکنان که نامش در آرشیو روزنامه محفوظ است ساکن 12 ساله این منطقه بود که خانه ‌اش را از فردی خریداری کرده که 70 الی 80 سال آنجا ساکن بوده است. وی می گوید که محیط زیست و منابع طبیعی از وی در این سالها شکایت کرده اند در حالی که حکم دادگاه در نهایت آن بوده که تصرف عدوانی صورت نگرفته است و ادعای آنها نادرست است. وی که سالهاست برای احقاق حقش از این اداره به آن اداره رفته در ادامه می گوید در فقره‌ای دیگر منابع طبیعی نیز از من با ادعای قطع  و قلع و قمع منابع شکایت کرد که پس از2 سال این منابع طبیعی بود که محکوم گردید و این اتهام ابطال گردید.
وی در ادامه می گوید که ملک او و سایر همسایگان خارج از اراضی ملی است و برای این ادعا نیز دارای سند و مدرک می باشند. نظر دادگاه و کارشناسی نیز همین است. وی در مورد مشکلات این منطقه نیز سخنان بی شماری دارد از جمله در مورد برق و گاز و نفت است. او که از بی مهری‌ها و رسیدگی نشدن به مطالبات به حق مردم این منطقه دلگیر و رنجور است می گوید شواهد نشان می‌دهد که گویی تعمدی برای خالی کردن این منطقه از سکنه وجود دارد که البته برخی اهالی کوتاه نیامده و همچنان در منطقه سکونت دارند. وی همچنین از قدمت بافت مسکونی منطقه می گوید و تاکید دارد که در عکس‌های هوایی سال 1334 خانه مسکونی او قابل مشاهده است. وی می گوید که هیچ تغییر کابری نداشته ایم و همان باغداری گذشته و خانه های مسکونی بوده هست. وی در ادامه همچون سایر اهالی درد و دلش در باب عملکرد جهاد کشاورزی باز شده و می گوید این چوب لای چرخ گذاشتن‌ها و توجه نکردن به ساکنان این منطقه همه و همه در دست جهاد کشاورزی است که نمی‌دانیم مشکلش چیست که چنین عملکردی دارد؟ وی نیز به مرکز تحقیقاتی در این منطقه اشاره می کند و تاکید دارد که هیچ کار تحقیقاتی از سوی جهاد کشاورزی صورت نگرفته و حتی به عناوین مختلف اقدام به قطع درختان کرده‌اند. او اشاره‌ای نیز به رسیدگی آنانی که به نام جهاد کشاورزی در این منطقه فعال هستند به تفرجگاه و مهمانسرای این منطقه دارد و از این رفتار و رسیدگی نکردن مسئولان بالادستی به این مسئله ابراز تعجب می کند. رفتارهای مسئولان این تصور را در میان اهالی ایجاد کرده است که ادغام جهاد و کشاورزی زمینه ساز چنین رویکرد ناعادلانه‌ای در قبال این منطقه و اهالی آن شده است چنانکه حتی مدتی است که سهمیه نفت نیز ندارند.

خانه‌های معوض
یکی دیگر از اسناد ساکنان خجیر برای روستا بودن این منطقه را خانه‌های تاریخی تشکیل می‌دهد. خانه‌های معروف به 8 دستگاه که در مدخل ورودی به خجیر است. اهالی می گویند که قدمت خانه‌های گلی به سال 1340 باز می‌گردد که در آن زمان تخریب و خانه‌های جدید به برخی اهالی داده می شود. عنوان می‌‌شود که اتابای آن زمان به دستور خاندان پهلوی برای آنکه جلوه تفرجگاهشان را مرتب سازی کنند چنین دستوری داده‌اند.
جهاد کشاورزی از ابتدا این خانه‌ها را خانه‌های سازمانی عنوان کرد که بعدا اهالی به دادگاه شکایت کردند و در نهایت در بازرسی‌های صورت گرفته مشخص شد که خانه‌های گلی در این محل وجود داشته‌ و ادعای جهادکشاورزی نادرست است. جهاد کشاورزی نیز نتوانسته سندی در باب ادعای سازمانی بودن این خانه ها ارائه کند. گفته می‌شود که عرصه نیز حتی برای جهاد کشاورزی نیست. اهالی قدیمی تر با اشاره به انبوه درختانی که در این منطقه بوده است م‌ گویند که 22 هزار اصله درخت توسط جهاد کشاورزی با ادعای فعالیت برای مرقد امام (ره) بریده شد که بعدها مهندس کاشانی مسئول این کار، با شکایت از کار برکنار و از جهاد اخراج شد.

خانه‌‌هایی که ویران می‌شود
یکی دیگر از اهالی  ساکن خجیر نیز می گوید که خانه‌ای قدیمی دارد که منابع طبیعی مدعی شده است که خانه 200 متری اش، 125 مترش منابع طبیعی است و باید تخریب شود در حالی که این خانه از بافت‌های قدیمی است که دارای ذاقه گوسفند است. این شکایت توسط منابع طبیعی برای ساکنان خجیر ارسال شده است. از جهاد کشاوزی و محیط زیست و منابع طبیعی گرفته تا سازمان آب علیه این منطقه شکایت کرده‌اند که شرایط را برای منطقه سخت کرده است.
یکی دیگر از ساکنان خجیر نیز می‌گوید که از پدر بزرگم تا من همه ساکن اینجا هستیم. امروز جهاد مدعی تصرف این اراضی از سوی ساکنان شده و مدعی است که خانه برای شما و زمین برای من است حال آنکه پدرانمان از گذشته اینجا مشغول کشاورزی بوده‌اند و ادعای دولتی بودن این زمین‌ها غیر قابل پذیرش است. ساکنان منطقه اسناد خود را به دادگاه‌ها ارائه کرده‌اند و پیروز شده اند اما همچنان فشارها بر روی ساکنان برای تخلیه ادامه دارد.

عکس‌های هوایی چه می‌گوید
آقای شکاری از دیگر ساکنان خجیر قدمت روستا را برای سال 1314 عنوان کرده و می‌گوید که کشاورزی اساس کار این روستا بوده است. در ابتدای انقلاب در چارچوب ظلم زدایی از آنچه از سوی پهلوی صورت گرفته بود، جهاد سازندگی طرح سنددار سازی اراضی برای کشاورزان را مطرح کرد اما پس از تبدیل جهاد به جهاد کشاورزی این طرح مسکوت ماند و با ادعای اینکه بخشی از اراضی برای کارهای تحقیقاتی است، خود را مالک بخش‌هایی از اراضی معرفی و روستایی‌ها را متهم به تصرف عدوانی کردند اما در دادگاه به نفع روستایی‌ها رای داد و قرار به تشکیل کمیسیون شد که اجرایی نشد. متاسفانه اکنون حق سکنی را نیز از برخی از ساکنان خجیر گرفتند. در عکس‌های هوایی مسکونی بودن منطقه و غیر دولتی بودن آن مشخص است اما جهاد با دادن اطلاعات غلط به دنبال اعمال نظر در قضاوت دادگاه بوده تا ساکنان را اخراج و زمین‌ها را تصرف نماید.

دادگاه‌خواهی از مسئولان
در این میان زنی که سن و سالی از او گذشته و دستانش نیز پینه بسته بود، متولد و بزرگ شده خجیر که سه سال است همسرش- که گفته می‌شود که به دلیل فشارهای متحمل شده از عملکرد جهاد، منابع طبیعی و... دو بار سکته کرده بود و به رحمت خدا رفته، می‌گوید این روزها نه آب  و نه برق و نه گاز دارم در حالی که هر روز فشارها از سوی جهاد و منابع طبیعی بیشتر می شود و ما را متجاوز می نامند. او نیز مانند سایر ساکنان خجیر به عنوان یک ایرانی برخوردار شدن از حداقل امکانات زندگی را حق ساکنان روستا دانسته ولی در انتها می گوید تمام سختی‌ها را تحمل می کنیم اما حق ما را برای سکونت در این محل رعایت کنند.

شغل‌هایی که تعطیل شد
یکی دیگر از ساکنان در باب شغل ساکنان این منطقه نیز می گوید که دامداری، کشاورزی و گلکاری اساس این شغل‌ها بوده‌ است. گلکاری را به بهانه اینکه نیترات برای گلکاری استفاده می شود و آب این منطقه برای سد می رود در نهایت تعطیل شد. در باب دامداری نیز با ادعای اینکه چرای گوسفندان در زمین منابع طبیعی و یا جهاد است عملا دامداری را نیز حذف کرده اند. تنها چیزی که برایمان مانده است کشاورزی است که عمده آن گردو کاری است. دردناک آنجاست که جهاد کشاورزی که مسئول کاشت درخت است اقدام به قطع درختان بدون کاشتن درخت جدید می کند. در همین میان است که خانمی که به دنیا آمده خجیر است و در خانه بهداشت این منطقه خدمات بهداشتی را 30 سال برای اهالی داشته است نیز از بی مهری جهاد کشاورزی و قطع آب و برق منطقه و سختی ساکنان می گوید. او نیز که سالها برای ساخت خانه‌اش تلاش کرده است امروز با رنجی بزرگ به نام فشار برای تخلیه خانه بدون هیچ حق و حقوقی مواجه است در حالی که حکم دیوان عدالت اداری مبنی بر حقانیت ادعای وی برای سکونت در خانه‌اش را نیز دارد. وی از بی مهری‌های جهاد و تعطیلی خانه بهداشت محله می گوید که درمان و بهداشت منطقه را با مشکل مواجه کرده است. وی جمعیت خجیر را 50 تا 60 خانوار عنوان می کند که متاسفانه از خدمات محروم شده اند و جهاد اب و برق روستا را قطع کرده است.

سابقه‌ای که سند روستا بودن خجیر است
یکی از اهالی قدیمی روستا نیز می گوید که مسئولان جهاد ادعا می کنند که اینجا هرگز روستا نبوده است در حالی اینجا دارای قدمتی قدیمی است و دارای خانه بهداشت، مخابرات ، حسینیه ، حمام عمومی و همچنین دبستان بوده است و حتی در سال 1366 کد روستا گرفته است و در سال 1377 دهیاری تشکیل شد که بعد جهاد آن را تعطیل کرد. جهاد عملا هیچ حقی برای ساکنان قائل نیست. وی می‌گوید که جهاد در مقطعی فرزندان ساکنان این منطقه را استخدام و سپس به نقاط دیگر منتقل کرد. بر اساس گفته اهالی جمعیت روستا در سرشماری سال 1385مشتمل بر 579 نفر که 159 خانوار بوده است که با قطع آب و برق بسیاری از این افراد مجبور به کوچ شده‌اند. جهاد کشاورزی که در سراسر کشور خدمات ارزنده‌ای داشته است اما در خجیر به جای خدمت رنج به مردم داده‌اند. مردم خجیر مردمانی هستند که در دوره دفاع مقدس، در زمان انتخابات پای نظام بوده و هستند و لایق چنین وضعیتی نمی‌باشند. اهالی می گویند که زمانی در این منطقه که مرکز تحقیقات نامیده می شود تعداد زیادی گاو و گوسفند بود ولی امروز در آنچه مرکز تحقیقات جهاد کشاورزی نامیده می شود هیچ اثری از دام و کار تحقیقاتی نیست. اهالی می گویند که جهاد به جای آبادانی زمینه ساز ویرانی شده است.

مدرسه‌ای که تاریخ روستا بود
یکی از نکات قابل توجه در این روستا وجود مدرسه‌ای قدیمی است که برخی از اهالی مدرک تحصیلی خود را از آن گرفته اند و خاطراتی ماندگار از آن روزها دارند. از دیگر اهالی نیز از کسانی است که پدر بزرگ و پدرش و خودش ساکن خجیر بوده اند. وی که زمانی سرویس مدرسه خجیر بوده است که روستایی‌هایی را به شهر می برده و باز می‌گردانده نیز می گوید که اگر واقعا اهالی سهمی ندارند مسئولین بیاید و شفاف بگوید و اگر حقی داریم که به ما بپردازند. یک مستاجر چند سال جایی می ماند می گویند که باید حقش را داد چگونه است که ما پدرانمان تا به امروز ساکن بوده و هستیم را بدون حق و حقوق کرده اند. یکی دیگر از اهالی نیز از تاریخ مدارس خجیر می گوید که با عملکرد جهاد تعطیل شده اند. بودن حمامی با سابقه و نیز مرکز بهداشتی که برخی از اهالی روستا با 30 سال سابقه کار در دهه 1380 از آن بازنشست شده‌اند از دیگر مستندات اهالی روستا مبنی بر روستا بودن این منطقه است. یکی دیگر اهالی خجیر نیز از مصادره خانه‌اش می گوید و اینکه به جرم اقدام برای برداشتن بخشی از وسایل خانه‌اش محکوم و با وثیقه آزاد شده است. اهالی می گویند که ماموران جهاد با ادعای اینکه از مقامات بالا دستور دارند به اهالی برای خالی کردن خانه‌هایشان فشار می‌آورند. دادستان در سفری که به خجیر داشته است گفته است که با داشتن رایی که دارید در منزل خود بمانید اما متاسفانه بعد از دیدار کوتاهی که از جهاد کشاورزی داشت حکم بازداشت ما صادر شد؟!!

جمع‌بندی
جان کلام آنکه آنچه گفته شد بخشی از درد و دل ها و مشکلاتی است که مردم ساکن روستای خجیر با سیاست روز در میان گذاشته و ما نیز بر اساس رسالت خبری خویش آنها را منتشر کرده‌ایم. در این زمینه نیز انتظار است تا مسئولان رسیدیگی به مطالبات به حق ساکنان این منطقه را در میان برنامه‌های خود قرار دهند و سیاست روز نیز آمادگی دارد تا منتشر کننده  پاسخ مسئولان مربوطه به سخنان و دغدغه‌های اهالی خجیر و نیز اقداماتی باشد که مسئولان جهت رفع این دغدغه‌ها صورت می‌دهند.
 
مهدی یوسفی- سمیه ملکی
https://siasatrooz.ir/vdccs4qss2bqii8.ala2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی