حالا نيم روزي از شب اول قبر «سيمين» گذشته است. از شبي كه از شعرها و غزلهاي او كه «بانوي غزل» بود سراغي نگرفتهاند؛ سيمين بهبهاني اين بزرگ بانوي شعر ايران، ديشب شب ديجوري داشته است. او بوده و آنچه براي آن دنياي خود توشه برده است. او بوده و پاسخ به آنچه كه در شب وحشت، رخت بستهها از دنياي خاكي، با آن مواجه ميشوند.
سيمين بهبهاني شايد در همه سالهاي عمر هشتاد و سه سالهاش اينقدر غصه نخورده باشد از تصميم ديگران به جاي او؛ براي اويي كه از سهشنبه كه چشمش به دنياي خاكي بسته شد، چشم آخرتيش باز شده و حقايقي را ديده است؛ او حالا غصهدار آن است كه چرا بدرقهكنندگانش تا يك متر و هفتاد سانتي متر خاكي كه او از ايران اسلامي براي مقبرهاش خواستار شده بود، بيش از آنكه به او بينديشند و آداب بدرقه سفركردهاي به ديار باقي را به ادب به جا آورند، غرق در احساسات خود ماندند و به او نينديشيدند و در اين وانفساي مانده تا تنهايي او و عوالم آن دنيا و اعمال اين دنيايش، او را از مشايعت با ذكر لا اله الا الله و الله اكبر و صلواتي و فاتحهاي، محروم نمودند تا اين مرحومه، غصهدار از اين ديار، راهي دنياي جاويد شود.
براي او كه پيش از اين بارها از شنيدن غريو شادي همراهانش در استقبال از او با «درود بر سیمین بهبهانی» و «سیمین بهبهانی در قلب ما میمانی» شايد خيلي شاد ميشد شنيدن اين جملات در تشييع پيكرش و خوانش سرود «ای ایران، ای مرز پرگهر» چنگي به دل نزد و او را غصهدار نمود. غصه از اين مواهبي كه ميتوانست همين دعاي خير و آمرزش و فاتحه، بر توشه آخرتي او بيفزايد و براي او بارقهاي باشد در ظلمت قبر و فراخي باشد در تنگناي قبر و فشار سنگ لحد كه چه كرده با كمتوشگان در سفر آخرت!
راستي ديروز وقتي بانوي غزل ايران كه دِين بزرگي بر دوش بسياري از حاضران مراسم خاكسپاري خود داشته، تشييع ميشد چقدر از اين وامداران فرصت يافتند تا از خودخواهي دست بردارند و تازه گذشتهاي از ديار مسلمانان را با فاتحه و ذكر و صلوات همراهي كنند تا شايد اداي ديني كردهباشند بر اين بزرگ بانوي غزل نيمايي، و چه تعدادشان بر خاطرشان ماند تا ديشب با برپايي نماز وحشتي، آرامبخش شب وحشت و شب اول قبر سيمين شعر ايران باشند؟
فردا یکشنبه ۱۱ تا ۱۲:۳۰ در مسجد جامع شهرک غرب مجالي دوباره براي وامداران اين بانو قرار شده، تا شايد به ديار جاويدي بينديشند كه سيمين بهبهاني به آن سفر كرده و بيش از آواز و شعر و كف زدن براي خويش، چشمانتظار دعاي خير و آمرزشخواهي و فاتحهاي است تا رزقي داشته باشد در دنياي جديد زيستن خويش.