بيشك ميتوان از فيلم «كمپ ايكسري» Camp X-Ray به عنوان يكي از معروفترين و البته معموليترين فيلمهاي توليد شده توسط هاليوود در سال ۲۰۱۴ نام برد.
كمپ اشعه ايكس به شدت فيلمي ساده است اما محتواي مورد طرح در آن است كه موجب ميشود اين فيلم مورد بررسي و تحليل قرار گيرد.
اين فيلم نخستين فيلم كارگردان فيلماولي آن يعني پیتر ستلر است نخستين فيلم بلند خود را تجربه نموده است. همين فيلم اولي بودن كارگردان ميتواند يكي از دلايل كم اهميت بودن اين فيلم براي هاليوود و سياستهاي كلان بزرگترين غول سينمايي دنيا باشد. ساختار سينمايي و كارگرداني و بازيها نيز در اين فيلم چنگي به دل نميزند و اين فيلم را به فيلمي در حد درجه سه و كاملا كسل كننده تبديل نموده است.
با اين وجود اين فيلم براي سياستگذاران آمريكايي اهميت دارد. بيشك غربيها هر دلاري را خرج ميكنند سعي ميكنند عصاره آن را كشيده باشند و از هر يك دلار بيشترين اثر مادي و يا معنوي را كسب نمايند. از همين روست كه پرواضح است اين اشتياق وجود داشته است تا فيلمي كم خرج و ساده، در حد امكان در سينماي جهان تبليغ شده و ديده شود و با پروپاگانداي رسانهاي پروبال پيدا كند.
اما به راستي آمريكاييها با اين فيلم به دنبال چه بودهاند؟
فيلم كمپ ايكسري با وجود تهي بودن از بضاعت ساختاري، اما به لحاظ مفاهيم موجود در آن از زواياي مختلف قابل پرداختن است.
اين فيلم براي نخستين بار پارسال در آغاز سال ميلادي ۲۰۱۴ و در جشنواره ساندس به نمايش درآمد. ساندس جشنوارهاي است كه پيش از اين بسياري از بزرگان سينماي آمريكا نخستين فيلمهايشان در اين جشنواره به نمايش درآمده تا آنها مسير رشد و نامآوري را بپيمايند. فيلمهايي از تارانتینو، استیون سودربرگ، جیم جارموش و کوین اسمیت، برای نخستینبار در جشنواره ساندس به نمایش درآمده و باعث ترقی و شهرت امروزه آنان شده است.
خلاصه داستان فيلم كمپ ايكسري را ميتوان اينگونه گفت كه آمريكاييها پس از حوادث ۱۱سپتامبر سال ۲۰۰۱ در مرکز تجارت جهانی نیویورک، عدهاي از افراد متهم به دست داشتن در اين انفجار را دستگير و به عنوان بازداشتي به زندان گوانتانامو منتقل ميكنند. در اين بين افراد مختلفي با قوميتهاي گوناگون اما اغلب مسلمان، نشان داده ميشوند كه فيلم به تعامل بين نظاميان آمريكايي و زندانيان گوانتانامو ميپردازد. درام داستان نيز به اين سمت هدايت ميشود كه يكي از زندانيان مسلمان كه با ديگر زندانيان تفاوتهايي از لحاظ نوع رفتار و فرهنگ دارد با زني ارتشي درگير روابط احساسي ميشود و پايان فيلم با تقويت روابط و علاقمندي اين دو به يكديگر حكايت از امكان تعامل دوستانه بين ارتش آمريكا و زندانيان متهم به دست داشتن در تروريسم دارد.
فيلمي ساده با مخاطباني موجود
كارگردان فيلم، يك فيلم اولي است، اما بازيگران اصلي كه درام فيلم حول نقش آنها بازي ميكنند افرادي نامآشنا هستند و همين بازيگران به همراه تم داستان ميتواند جاذبه خوبي براي اين فيلم ايجاد كند.
کریستین استوارت بازیگر زن جوان و شناخته شده سینمای هاليوود است كه در اين فيلم قرار است با زنداني مسلماني كه در هيچكجاي فيلم مذهب و تابعيت او به صراحت اعلام نميشود روابطي دوستانه و پرمحبت داشته باشد. اما در سوي ديگر نقش بازيگر مرد و پارتنر كريستين به پيمان معادي بازيگر ايراني سپرده شده است.
بازيهاي خوب پيمان معادي در فيلمهاي اصغر فرهادي از جمله «درباره الي» و به خصوص «جدايي نادر از سيمين» به واقع از او بازيگري با چهره جهاني ساخته است. بيشك حضور او در فيلم جدايي نادر از سيمين كه به مدد فيلمنامه و كارگرداني و همچنين بازيهاي خوب آن توانست حضوري درخشان در سينماي جهان داشته باشد و جوايز مختلف سينمايي را از آن خود كند، معادي را به چهرهاي معروف از سينماي ايران براي دوستداران سينما در كشورهاي مختلف تبديل نموده است.
همين معروفيت پيمان معادي براي تماشاگران كشورهاي مختلف و از جمله آمريكا، براي سينمايي كه در انديشه موثر كردن فيلم خود تا حد امكان است، كافي است تا براي انتخاب بازيگر به سراغ چنين چهرهاي بيايد.
در حقيقت اين فيلم و كستينگ آن به گونهاي بسته شده است كه فارغ از ضعف هنري فيلم، اين فيلم براي چند گروه از مخاطبان اهميت داشته باشد و توسط آنها ديده شود:
رخدادهاي فيلم، زندان گوانتانامو و نحوه تعامل با زندانيان را نشان ميدهد. گوانتانامو با تمام ابهامات و اسرار خود، بيشك يكي از جديترين مناقشات رو در روي آمريكاييها در خصوص حقوق بشر است و همين موضوع براي بسياري از علاقمندان سينما داراي جاذبه است.
معروف بودن پيمان معادي در سينماي ايران و حضور يك بازيگر ايراني در فيلمي هاليوودي در ايران كاركرد ويژهتري پيدا كرده و خواه ناخواه بسياري از دوستداران سينماي ايران را درگير اين فيلم ميكند.
با اين تفاصيل ميتوان بر اين نكته تاكيد نمود كه سرمايهگذاري براي اين فيلم بر اساس محدوده خاصي از مخاطبان تعريف و اساسا اين فيلم براي خوراك سينمايي به اين گروه مخاطبان ساخته شده است.
چگونه اين فيلم با ايران گره ميخورد
در هيچ كجاي فيلم كمپ ايكسري، نامي از ايران برده نميشود. اما فيلمساز روند رخدادها را به گونهاي چيده است كه خواه ناخواه ايران در اين فيلم جايگاه خاصي پيدا ميكند.
در اين فيلم به عمد اطلاعات زيادي از گذشته «علي امير» با بازي پيمان معادي داده نميشود. اما در محدود اطلاعاتي كه نشان داده ميشود او مسلماني نمازخوان است كه داشتن تعداد قابل توجهي موبايل در خانه او ميتواند القاي ارتباط او با گروهاي تروريستي را ايجاد نمايد.
پيمان معادي در اين فيلم با گريمي بسيار نزديك به گريم بازي خود در فيلم جدايي نادر از سيمين حضور يافته است. در حقيقت فيلمساز تلاش نموده است هوشمندانه از چهره برند جهاني پيمان معادي بهره برد و با حضور او در اين فيلم اين سابقه ذهني حضور يك ايراني در اين فيلم را براي تماشاگر فيلم يادآوري نمايد.
هيچ كجا به مذهب پيمان معادي كه در اين فيلم از او با نام علي امير ياد ميشود اشاره نميشود، اما در صحنهاي كه او در حال نماز خواندن است لحظاتي و از پشت، او در حالت دست به سينه نشان داده ميشود كه از آداب اهل تسنن به هنگام نماز است. با اين تصوير كه از خلوت علي نشان داده ميشود ميتوان بر اين نكته رسيد كه اين شخصيت مسلماني سني است. اما گزارههاي ديگر در اين فيلم ميتواند نمادي از شيعه بودن اين كاراكتر باشد. نامي كه براي او انتخاب شده است علي امير است كه به مراتب بيشتر نامي شيعه و حتي ايراني ميتواند باشد تا نام مسلماني اهل سنت.
البته اين سني و يا شيعه بودن عليامير براي مخاطب غربي و به خصوص آمريكايي چندان قالب تميز نيست اما فيلمساز تلاش نموده است تا با نشان دادن حداقلي از اطلاعات در خصوص علي، فضايي مبهم و البته قابل تاويل و پيشبيني براي شخصيت و سابقه و اعتقادات و دلبستگيهاي او ايجاد نمايد.
اگر همين نكات ظريف براي مخاطب ايراني و عرب قابل تميز است و بيننده ايراني و يا عرب ميتواند با نكته سنجي خود به اين دريافت برسد كه فيلمساز، مسلماني سني را به تصوير كشيده، اما اين ماجرا تنها پوششي است براي اين نقش و قرار است بيننده در حقيقت به هنگام ديدن اين مسلمان سني، بيشتر او را شخصيتي شيعه مذهب بداند و بيشك حضور پيمان معادي با سابقه بازي در فيلم جهاني جدايي نادر از سيمين ابهام موجود از شناخت جزئيات علي امير را به سمت مسلماني شيعه و ايراني سوق ميدهد.
اين درست همان اتفاقي است كه براي بيننده غربي هم رخ ميدهد و بيننده غربي با ديدن بازي پيمان معادي فارغ از توجه به جزئيات تفاوت رفتاري براي درك شيعه و يا سني بودن علي امير، برايش اين موضوع متصور ميشود كه پيمان معادي در اين فيلم، تروريستي وابسته به ايران است كه نيروهاي آمريكايي او را دستگير كرده و به گوانتانامو آوردهاند.