هرچند گفته میشود که ایران از نقطه نظر صنایعدستی ظرفیت و پتانسیل بالایی در درآمدزایی ارزی دارد اما این مهم نه تنها دراین دولت که حتی در دولتهای پیشین نیز مورد توجه نبوده است. این اتفاق در حالی رخ داده که همه مسئولین و متولیان به این نکته واقفند که تمرکز بر درآمدهای نفتی نمیتواند چاره حل مشکلات اقتصادی کشور و گره کور افتاده برجان آن باشد.
مراجع رسمی و غیررسمی آمار و ارقامهای متفاوتی را از سهم صنایعدستی ایران از تجارت جهانی مطرح میکنند اما متاسفانه این مهم به مانند بسیاری از منابع مغفول مانده دیگر به قدری کم و ناملموس است که نمیتوان چشم امیدی به آینده آن داشت مگر آنکه متولیان دست از شعار و وعده و وعید برداشته و راه عمل را در پیش بگیرند.
آمارهای غیررسمی بر این نکته تاکید دارد که درحال حاضر درآمد حاصل از صادرات جهانی صنایعدستی كشورهايي كه در اين زمينه فعال هستند به ۳۰۰ میلیارد دلار رسيده که سهم ایران از این رقم تنها ۸ درصد است و این درحالی است که کشورهایي مثل چین، هند وحتی پاکستان و ویتنام نیز در زمينه توليد و صادرات صنایعدستی از ایران پیشی گرفتهاند به طوري كه هماكنون كشوري مانند چین درآمد خود از صادرات صنایعدستی را به رقم ۵ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار رسانده و در حال تبدیل شدن به بزرگترین بازار فروش این صنایع است. این اتفاق در حالی در چین رخ داده که در تمام دنیا ایران و فرش ایرانی ضربالمثلی بیبدیل است و تمام مردم دنیا ؛ایران را با فرشهای نفیس تداعی میکنند.
در همین راستا گفته میشود که کشور هند نيز فقط در سال ۲۰۱۳ سه میلیارد و سیصد میلیون دلار از طریق صادرات صنایعدستی به کشورهایی همچون آمریکا، کانادا و استرالیا درآمد به دست آورده که این رقم نسبت به درآمد سال گذشته این کشور،۶۰۰ میلیون دلار افزایش داشته است. اين درحالي است كه به غير از اين كشورها، پاکستان نیز در این زمینه از ایران پيش افتاده به نحوی که این کشور یک میلیارد و پانصد میلیون دلار از راه فروش صنایعدستی بدست آورده و ویتنام نیز با دویست میلیون دلار فروش بیشتر از ایران، سهم درآمد خود را به پانصد میلیون دلار ارتقا داده است.
نگاهی گذرا به ظرفیت و پتانسیلهای موجود در کشور در زمینه تولید صنایعدستی نشان میدهد که تمام استانهای کشور با تنوع صنایعدستی که دارند از نقاط قوت خوبی دراین زمینه بهرهمند شده اند.
به طور مثال توليدات محصولات چرمي وصنايع وابسته در استان آذربايجان شرقي و همدان؛ خاتمكارى، ميناكارى، مينياتور، قلمزنى، پارچههای قلمكارو زرباف استان اصفهان؛ توليد فرش كرك و ابريشم و گليم منحصربفرد گل برجسته استان ايلام و یا توليد انواع فرش و گبه و گليم صادراتى در استانهای کردستان و لرستان؛ توليد انواع خورجين، جوراب و شال در خراسان؛ توليدانواع چاقو، مليله و چارق در استان زنجان؛ حصير بافي، سوزن دوزى و خامه دوزى استان سيستان و بلوچستان و استان گيلان ومازندران در زمينه صنايع چوبي و... همه و همه منجر به آن شده تا ایران به عنوانی کشوری منحصر به فرددر تولید صنایعدستی به شمار رود اما این مهم تا زمانی که صرفه و درآمد اقتصادی برای کشور نداشته باشد عملا به هیچ کار نمیآید.
ظرفیت پنهان
کارشناسان و تحلیلگران این حوزه در ارزیابی بروز چنین اتفاقی دلایل و عوامل متعددی را مطرح میکنند که اصلیترین و مهمترین آن به عدم حمایت و توجه متولیان به این صنعت است. این گروه اعلام میکنند که ایران با دارا بودن بیش از۲۵۰ رشته هنري سنتی و صنایعدستی بايد جايگاه ويژهای در ميان صادركنندگان داشته باشد اما برخي بیتوجهيها و نبود حمايت هاي لازم از توليدكنندگان اينگونه صنايع موجب شده تا ايران در مقايسه با ساير كشورها نتواند از اين بازار بزرگ سهم قابل توجهي را نصيب خود كند.
این فعالان همچنین ظرفیت و پتانسیل قابل توجه این حوزه در اشتغالزایی را مدنظر قرار داده و میگویند در شرایطی که یکی از اصلیترین و بزرگترین چالشهای دولت اشتغالزایی و کاهش نرخ بیکاری است توجه به چنین مسالهای میتواند مسیر راه را به شکل معجرهآسایی برای متولیان هموار کند.
به اعتقاد این گروه ظرفیت مطلوب موجود در بخش صنایعدستی به جهت اشتغالزایی به حدی است که با ایجاد رونق در این حوزه میتوان بخشهای مختلف صنعت گردشگری مانند صنایعدستی ایرانی را به جهان معرفی کرده و راه را برای جهانی شدن نیز هموار کرد اما این مهم اجرایی نخواهد شد مگر با بسترسازی مناسب و تقویت بخش خصوصی برای فعالیت پررنگ در این حوزه .
کارشناسان و دستاندرکاران حوزه صنایعدستی با اشاره به این مساله که متولیان و تصمیمگیران اقتصادی کشور برخلاف حرفهایی که مطرح میکنند اعتقادی به درآمدزایی حوزه صنایعدستی ندارند میگویند: متاسفانه مسئولان به این موضوع ایمان ندارد که صنایعدستی میتواند یکی از منابع مطمئن درآمد ارزی و تولید ناخالص داخلی و یکی از مهمترین منابع ایجاد اشتغال باشد و بیشک تداوم چنین نگاه و برداشتی منجر به آن شده تا سهم خود را از این مهم در اختیار رقبا قرار دهیم.
این منتقدان با بیان اینکه بروز این رخداد از ناموفق بودن مدیریت دراین حوزه حکایت دارد میگویند بیشک این اتفاق از آن نشات میگیرد که در حوزه مدیریت صنایعدستی ناموفق بودهایم چراکه اگر چنین نبود متولیان با مهیا کردن شرایط برای حضور بخش خصوصی و تدوین بستر لازم برای پررنگتر شدن این نقش به گونهای عمل میکرد تا بخش خصوصی و تعاونی به شکل کارآمدتری در این حوزه حضور یابند و با اقدامات خلاقانه و نو سهم واگذار شده ایران از صادرات این مهم به دنیا را باز پس بگیریم.
چالشهای پیشرو
فعالان این حوزه در ادامه این مهم چالشهای دیگری را نیز برای این بیتوجهی پیشروی صنایعدستی میدانند و معتقدند مالیاتهای سنگین و برخوردهای سلیقهای با صادرکنندگان این حوزه و همچنین تبدیل ریالی درآمدهای ارزی ناشی از صادرات صنایعدستی به نرخ ارز مرجع را به عنوان سایر معضلات این حوزه برشمرده و میگویند: اگراین موارد حل نشود باز هم چالشهای گستردهتری را ایجاد میکند و در شرایطی که اقتصاد کشور به عنوان یک اقتصاد تکمحصولی که درآمدش وابسته به قیمت نفت است به منظور حل کاهش درآمدهای ارزی؛ تجارت صنایعدستی را در پیش بگیرد که به نسبت سایر صنایع با هزینه تولید پایین، تنوع تولید، عدم نیاز به زیرساختهای گسترده و نیازمند حجم بالای سرمایهگذاری و همچنین سهم بالا در اشتغالزایی روبهرو است و میتواند سهمی عمده و چشمگیری در رشد اقتصادی و افزایش درآمدهای ارزی کشور از محل صنایع غیرنفتی داشته باشد.