جمعه ۳۱ تير ۱۴۰۱ - ۲۰:۰۳
کد مطلب : 123309

بازی تکراری با واژه‌های جدید

قرار دادن بر سر دو راهی و ناگزیر ساختن برای انتخاب یکی از آنها در حالی که مولفه‌ها و تعریف‌های صورت گرفته در قبال آنها چنان است که...
قرار دادن بر سر دو راهی و ناگزیر ساختن برای انتخاب یکی از آنها در حالی که مولفه‌ها و تعریف‌های صورت گرفته در قبال آنها چنان است که مخاطب جز انتخاب راه مورد نظر طراح مسئله راهی ندارد، از مولفه‌ها و راهکارهایی است که همواره از سوی قدرت‌های بزرگ علیه سایر کشورها اجرا شده است. نمود عینی این رفتار را در عملکرد امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران در طول ۴ دهه گذشته می‌توان مشاهده کرد.
در حالی امریکایی ها پیش از این از دوگانه سازی‌ توافق یا جنگ، توافق یا فشار حداکثری استفاده می‌کردند که طی روزهای اخیر این کلید واژه ها جای خود را به ادبیات جدیدی داده‌اند که در قالب انتخاب میان انزوا و یا رابطه با روسیه، منفعت اقتصادی برجام یا فروش پهپاد به روسیه، توافق استمرار فشارها نمود پیدا کرده است چنانکه افرادی مانند رابرت مالی نماینده آمریکا در مذاکرات، جیک سالیوان مشاور امنیت ملی، جان کربی و... بارها این کلمات را تکرار کرده‌اند. این ادبیات گفتاری در حالی از سوی آمریکایی‌ها صورت می‌گیرد که در باب آن چند نکته قابل توجه است نخست آنکه ادعای گزینه نظامی که زمانی در برابر گزینه توافق مطرح می شود امروز در کلید واژگان آمریکایی‌ها کم رنگ شده چنانکه بایدن نیز در سفر به سرزمین‌های اشغالی دیپلماسی را اولویت و گزینه نظامی را آخرین گزینه عنوان نمود.
نکته مهم آن است که توان دفاعی و نظامی ایران اکنون به نقطه‌ای رسیده است که نه تنها خنثی کننده ادعاهای نظامی علیه کشور شده است بلکه مقامات ارشد نظامی و سیاسی آمریکایی رسما به این توان اذعان و در باب ابراز نگرانی می کنند چنانکه آستین وزیر دفاع آمریکا این توان را هراس انگیز می نامد. نکته مهم آنکه غرب که زمانی ادعا داشت که ایران در ورای تحریم‌ها گرفتار و زمین گیر شده است و تحریم‌ها بر آن اثر کرده است امروز رسما از روابط نظامی ایران و روسیه و انچه فروش پهپاد ایرانی به مسکو می نامد ابراز نگرانی می کند. هر چند که مقامات ایرانی این فروش را تکذیب کرده‌اند اما به هر تقدیر مواضع امریکایی‌ها در باب توان پهپادی ایران و همکاری آن با روسیه، نشانگر جایگاه جهانی توان دفاعی و ظرفیت‌هادی عظیم آن می‌باشد که می‌تواند ایران را به جمع فروشندگان تسلیحات در جهان وارد سازد.
دوم آنکه آمریکایی ها در حالی دو راهی انزوا یا رابطه با روسیه را مطرح می‌سازند که نگاهی به سیاست خارجی ایران در دولت سیزدهم بیانگر دیپلماسی پویا، جهان شمول و منطقه محور است که تمامی همسایگان ایران از شمال، غرب و شرق و حتی کشورهای عربی حوزه جنوبی خلیج فارس را در بر می‌گیرد. در همین حال ایران در این مدت توانسته است عضو پیمان شانگهای شده و برای عضویت در اوراسیا و بریکس گام بردارد. نکته مهم آنکه این دیپلماسی حتی در غرب نیز صورت گرفته است که سفر اخیر وزیر امور خارجه به ایتالیا نمودی از این رویکرد است. بر این اساس می توان گفت که ادعای غرب برای محدود سازی مناسبات خارجی ایران با روسیه نوعی ادرس غلط دادن برای آنچه منزوی نشان دادن ایران است، می‌باشد. نکته مهم آنکه رابطه با روسیه به عنوان یکی از قدرت‌های جهانی زمینه ساز ورود ایران به بازارهای اسیای مرکزی و قفقاز، شانگهای، اوراسیا و بریکس است که ظرفیت‌های اقتصادی عظیمی برای ایران به همراه خواهد داشت.
مسئله اساسی آن است که نسبت دادن روابط ایران با روسیه به عنوان نشانه انزوای ایران عینا در باب روسیه نیز مطرح می‌شود چنانکه سخنگوی کاخ سفید عنوان می‌کند که سفر پوتین به تهران نشانگر انزوای مسکو است. این سخنان در یک جمله قابل تعریف است و آن خودبرتر پنداری غرب است که بر اساس آن چنان تصور می کنند که جهان یعنی آمریکا و سه کشور اروپایی آلمان، انگلیس و فرانسه و زمانی کشورها دارای رابطه جهانی خوانده می‌شوند که با این کشورها رابطه داشته باشند. این خودبرتر پنداری که برگرفته از نظام تک قطبی در جهان است در حالی همچنان در تصویر ذهنی برخی سران غرب ادامه دارد که بحران اوکراین و گرفتار شدن اروپا و آمریکا در چالشهای اقتصادی نشان داد که این کشورها دیگر محور جهان نمی باشند و نظام چند جانبه گرایی با کشورهای مستقل در حال شکل گرفتن است که جمهوری اسلامی نیز بخشی از آن ساختار است چنانکه بایدن در نشست ریاض رسما عنوان می‌کند آمریکا در منطقه می‌ماند تا از گسترش حضور چین، روسیه و ایران در خاورمیانه جلوگیری نماید.

نویسنده: قاسم غفوری
https://siasatrooz.ir/vdcfxmdy1w6d0ma.igiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی