«حرفدرمانی» و «تبلیغات سیاسی» یا همان مدیریت نمایشی از جمله انتقاداتی بود که منتقدان نسبت به دولت داشتند. در واقع مطرح میشد که دولت در برخی ازموارد حساس به جای عمل و کار واقعی به این نوع شیوه برای ایجاد رضایتمندی در مردم دست میزند. اخیرا حادثه تلخی در اهواز رخ داد که این موضوع را بیشتر پررنگ کرد.
حادثه آتشسوزی در یکی از مدارس اهواز که با بخاری نفتی محیط کلاسهای درس را گرم میکرد و موجب شد ۴ دانش آموز دختر مانند غنچههای پرپر یکی پس از دیگری به کام مرگ کشیده شوند، احساس بسیاری از مردم را جریحه دار کرد. این موضوع را وقتی در کنار تبلیغات سیاسی که برای گازرسانی به شهر اهواز از سوی دولت قرار میدهم تناقض عجیبی را شاهد هستیم.
در سال ۹۵ که دولت یازدهم در حال اتمام بود به یکباره شاهد افتتاح پروژههای مختلف به طور فشرده بودیم. در آن سال دولتمردان اعم از «حسن روحانی» رئیسجمهور و «اسحاق جهانگیری» معاون اولش چندین و چند پروژه را با کلیدواژه «علی برکتالله» افتتاح کردند. یکی از این پروژهها گازرسانی به اهواز بود. اما حالا با این حادثهای که در شهر اهواز اتفاق افتاده و چهار دانشآموز بر اثر اتفاقی که برای بخاری نفتی افتاده، جانشان را از دست دادهاند، این سوال پیش میآید که پس موضوع گازرسانی اهواز چه بوده است.
در همین رابطه، امام جمعه موقت زاهدان بیان کرد: «چرا با وجود اینکه میگویند گاز به این استان آمده، اما ۹۰ درصد از مردم هنوز بدون گاز هستند و برای زاهدان هنوز هیچ خدمتی در این زمینه نشده است. امیدواریم مسئولین و نمایندگان مسئله گازرسانی به طور جدی پیگیری کرده و همچنین مشکل مربوط به مدارس غیراستاندارد را نیز برطرف کنند.»
در همین رابطه، شاهدان محلی بیان میکنند که اگرچه گازرسانی به زاهدان در این دو سال صورت گرفته است اما شاهد اهمالکاری در گازرسانی به نقاط مختلف این شهر و متعاقب آن این نوع حوادث تلخ هستیم.
در همین رابطه، یکی از کاربران شبکه اجتماعی که در زاهدان زندگی میکند، نوشت: «مقصرین اصلی حادثه امروز در زاهدان نه مدیر مدرسه ست نه مربی ،بلکه آنهایی هستن که در این دوسالی که مشعل گاز در زاهدان روشن شده در گازرسانی به شهروندان زاهدانی اهمال کاری کردن بطوریکه بعد از گذشت نزدیک دو سال فقط درصد مردم گاز دارند.»
با این حال آنچه از دستاورد گازرسانی به شهر زاهدان میماند بیشتر یک شوآف و نمایش سیاسی و تبلیغاتی بوده که دولت پس از بهره برداری از آن اقدامات لازم برای بهره مندی مردم از این سرمایه ملی را انجام نداده است.
اما مدیریت نمایشی دولت به همین یک مورد ختم نمی شود، در موضوعات مهمی چون برجام و برداشته شدن تحریمها، بازگرداندن عزت به پاسپورت، تکرقمی کردن تورم و... همین نمایشها را با کمک رسانههای اصلاحطلب شاهد بودیم. درخصوص برجام آنقدر این تبلیغات به طور پروپاگاندا گونهای شدید بود و وعدههای خوشمزهای به مردم داده میشد که بعد از امضای برجام هنوز هیچ نتیجهای از آن حاصل نشده بود عدهای به خیابانها ریختند و به شادمانی و پایکوبی پرداختند. جالب اینجاست که در اثنای اجرای ناقص برجام هم از حماسهآفرینیهای دیپلماتهای هستهای مانند خودکار پرت کردن یکی از دیپلماتها و پاسخ ظریف به کری که «هیچ وقت یک ایرانی را تهدید نکنید» که حالا میان عامه مردم ضربالمثل شده است، استفاده میشد. اما حاصل همه این موارد امروز خروج آمریکا از برجام و بازی اروپا با ایران برای راهاندازی کانال مالی است. در موضوع پاسپورت هم حتی کشوری مانند گرجستان برای ایرانیان مشکل ایجاد میکند و به ضرب و شتم و هتک حرمت زنان ایرانی دست میزند.
منتقدان بیان میکنند که افتتاحیههایی که قبل از انتخابات سال ۹۶ انجام شد یک مدیریت نمایشی بود که بسیاری از این افتتاحیهها یا کامل نشده بود و یا مانند ماجرای زاهدان تنها در حد یک بخش کوچکی از یک شهر باقی ماند و پس از این همه مدتی که از دولت دوازدهم گذشته است هنوز پروژهها دست نخورده باقی مانده است. به هر جهت با توجه به اتفاقاتی خصوصا در حوزه اقتصادی برای کشور افتاده است به نظر نمی رسد دولت بتواند با حرف درمانی و مدیریت نمایشی دیگر ادامه دهد و باید راهکارهای عملی و نتیجه بخشی تدارک ببیند تا گشایشهای مثبتی در کار کشور ایجاد شود. مردم هنوز منتظرند.
امیر حمزهنژاد - جهاننیوز