سخنگوی دولت اخیرا در نشست یکی از احزاب گفته که: «دولت هیچ انگیزهای برای ورود به جریانات مجلس ندارد... دولت قصد دخالت در امور مجلس را ندارد. قوه مجریه به تفکیک قوا اذعان داشته و عامل به این امر است از طرف دیگر دولت علاقمند است که در چارچوب شکل گرفته و به صورت دموکراتیک رقابت ها صورت گیرد.»
این اولین یا آخرین اظهار نظر دولتمردان و افراد وابسته به دولت یا حامیان آن نیست، اما اگر از وادی «شعار» فاصله بگیریم، قطعا به این نتیجه میرسیم که اتفاقا دولت دوست دارد مجلسی همراه با خود را در ساختمان هرمی شکل بهارستان ببیند. این را از اظهار نظرهای دولتمردان در طول دو سه سال اخیر میتوان به روشنی دریافت. وقتی از هر فرصتی برای کنایه زدن به مجلس نهم استفاده کردند و اتفاقا تیم رسانهایشان هم همراه و گوش به فرمان بود. رسانههایی که طی دو سال اخیر برای کوبیدن مجلس نهم سنگ تمام گذاشتند و تقریبا روزی نبود که به نقد و نفی عملکرد مجلس نپردازند. جالبتر آنکه آنها لوایح دولت را هم در صورت تصویب مجلس به پای نمایندگان مردم مینوشتند. به عنوان مثال در بودجه سال گذشته وقتی دولت درخواست گران شدن خدماتی نظیر آب و برق را داشت و نمایندگان هم با پیشنهاد دولت موافق بودند، تیتر میزدند که «مجلس برق را گران کرد» یعنی چه هممسیر با دولت بودن و چه موافق نبودن، در هرحال حکایت همان چوب دوسرطلایی را داشت که با آن میشد، برای تخریب یک مجلس منتخب مردم که به فرموده امام(ره) در راس امور است استفاده کرد.
اما این رسانهها بر اساس چه مبنایی چنین رفتاری را مرتکب میشدند؟
از ماجرای «وما ادرک البورسیه» گرفته تا بحث «حذف یارانه دهکهای بالای جامعه» مواردی بود که دولتمردان سعی میکردند به نوعی پارلماننشینان دوره نهم را به چالش بکشند. یادمان نمیرود که معاون اول همین دولت در فروردین ماه سال قبل گفته بود: «اگر مجلس خوبی شکل نگیرد کار دولت ناتمام خواهد بود»
منظور و مقصود آقای جهانگیری از «مجلس خوب» چه بود؟ چه مجلسی خوب است که کارهای دولت ناتمام نماند؟ آیا مجلس منتقدِ دولت میتواند مجلس خوبی باشد یا جایی که برخیها به خوبی در رُل «وکیلالدوله» فرو میروند؟
شاید از نظر دولتمردان مجلسی که چندان به وزرا ایراد نگیرد، طرح سوال نکند، یا اگر سوال کند حتما قانع شود، کابینه را استیضاح نکند، همه لوایح را چشمبسته بپذیرد، به وزرا رای اعتماد با آرای بالا بدهد، طرحهای مورد دلخواه قوه اجرایی را تصویب کند و اساسا در عرض دولت نباشد، مجلسی است که «خوب» است و باعث میشود که کار دولت ناتمام نماند.
البته این داستان این دولت نیست. دولتهای قبل هم مجلس همقدم با خودشان را میخواستند. یا بهتر بگوییم، مجلسی رهرو و فرمانبردار دولت میخواستند. طبیعتا از نظر «برخیها» مجلسی که ساز مخالف با دولت بزند، نمیتواند مجلسی در شأن مردم! باشد. طبیعتا آن مجلس متشکل از رای آدمهایی است که عقبمانده سیاسی هستند و از توسعهیافتگی بویی نبردهاند.
یکی دیگر از مواردی که میتوان به آن برای میل دولت به مجلس همسو اشاره کرد، سخنان رئیسجمهور در آخرین نشست خبری سال گذشته خود جملاتی را گفت که شاید راغب بودن یا نبودن دولت به تشکیل مجلسی در اختیار را روشن میکند: «به مجلس آینده امیدوارم. البته کار اصلی را مردم ایران انجام دادند و باید از مردم سراسر کشور تشکر کنم بویژه مردم تهران که دو کار مهم انجام دادند، یکی اینکه ۴۶ اسم نوشتند که کار سخت و مهمی نسبت به شهرهای بزرگ دیگر است و با حوصله این کار را انجام دادند. مردم تهران با هوشمندی کار را یکسره کردند و اجازه ندادند به دور دوم برسد چرا که تنظیمات دور دوم انتخابات علاوه بر مسایل بودجهای، کار سختی است. ما به انتخاب مردم ایران احترام میگذاریم. پیشبینی من این است که رابطه دولت با مجلس دهم بهتر خواهد بود. مردم در انتخاب ریاست جمهوری یک دستورالعملی برای دولت تعیین کردند که ما دعوا، قهر، نزاع و جنگ نمیخواهیم و از شما میخواهیم که در تعامل با دنیا و به فکر زندگی مردم باشید. به نمایندگان مجلس نیز گفتند که تعامل شما باید چگونه باشد. پیامهای مردم مشابه بود و همان پیامی که در ۹۲ دادند، در ۹۴ هم تکرار کردند. تلاقی این پیام ها را بین دولت یازدهم و مجلس دهم خواهیم دید و ان شاءالله روابط و تعامل ما با مجلس آینده بهتر باشد.»
به همین راحتی رئیسجمهور توانست علاوه بر آنکه پنبه دولت قبل، کاندیداهای ریاست جمهوری سال ۹۲ و نمایندگان مجلس نهم را بزند، به استانهایی که انتخاب نمایندگانشان به دور دوم کشیده شده بود هم پیام فرستاد که چه باید بکنند و به قول معروف چگونه «کار را یکسره کنند»، وقتی این سخنان را کنار همسفر شدن با منتخب اول تهران در انتخابات اسفند میگذاریم، به خوبی متوجه میشویم که میزان اشتیاق دولت برای نمایندگان مجلس دهم و نحوه رفتار آنها با دولت چقدر است؟ به خصوص آنکه این مجلس قرار است به وزرای کابینه دوازدهم ریاست جمهوری هم رای اعتماد بدهد.
آنچه متاسفانه دولتهای اخیر و همینطور دولت فعلی از مجلس میخواهند، با عرض معذرت شکل گرفتن مجلسی است که کاری به کار دولت نداشته باشد و نه تنها مسیر دولت را مشخص نکند که از مسیر دولت هم خارج نشود. کار «ریلگذاری» را به دولت واگذار کند و در مقابل اوامر قوه اجرائیه جز «چشم» چیز دیگری نگوید. واژه «تعامل» هم فقط یک کلمه دکوری است که از آن برای مستقل نشان دادن قوا استفاده شود. اما واقعیت آن است که مجلسی که دولتمردان میخواهند، جز به بیراهه کشاندن مسیر انتخاب مردم و جز خروج از مسیر منطق و قانونمحوری نمیتواند سرانجام بهتری داشته باشد.
مجلسی میتواند در معنای واقعی و درست خود به دولت کمک کند، که اتفاقا بتواند جلوی خطاها و بیقانونیهای نهادهای اجرایی را بگیرد و به جای تصویب قانونی برای خوشآمد دولت، به دنبال «رفاه مردم، عدالت اجتماعی، گشایش اقتصادی» به دنبال «پیشرفت علم، پیشرفت فنّاوری» و به دنبال «عزّت ملّی و استقلال ملّت» باشد.