نظام بینالملل این روزها ابعاد جدیدی از بحران را در خود دارد که صف بندیهای جدیدی را در صحنه جهانی به همراه داشته است. در این چارچوب دو تحول قابل توجه مشاهده میشود. نخست اقدامات صورت گرفته از سوی برخی سران اقلیم کردستان عراق است که با همه پرسی وحدت شکنانه به دنبال تحقق جاه طلبیهای خود در لوای دادن حقوق بشر به کردهای عراق صورت گرفته است.
این اقدامات در حالی صورت گرفته که تمام شواهد حکایت از آن دارد که این اقدام نه تنها تحقق بخش اهداف و منافع کردهای عراق نمیباشد بلکه زمینه ساز از بین رفتن هویت تاریخی و جایگاه آنها در عراق و در نهایت گرفتار آمدن آنان در بحرانهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی میشود. دوم، اقدام صورت گرفته از منطقه کاتالونیای اسپانیا مبنی بر برگزاری همه پرسی جدایی طلبی است. اقدامی که با واکنش سنگین دولت مرکزی مواجه شد چنانکه در درگیریهای روز همه پرسی صدها نفر زخمی و صدها نفر بازداشت شدند.
هر چند که این جدایی طلبی میتواند برگرفته از چالشهای هویتی در اروپا و نشانهای از فروپاشی وحدت اروپایی باشد اما به هر تقدیر چند پاره سازی اسپانیا مسئلهای است که در این همه پرسی نمیتوان نادیده گرفت و مورد تایید نمیباشد. در این میان یک نکته بسیار حیاتی و کلیدی مشاهده میشود و آن اینکه هر دوی این اقدامات با مخالفت گسترده جهانی مواجه شده است. ملتها، دولتها و سازمانهای بینالمللی به مخالفت با این اقدامات در کردستان عراق و کاتالونیای اسپانیا پرداخته اند. جالب توجه آنکه حتی آمریکا و اروپا نیز که به دنبال تجزیه عراق و منطقه هستند نیز صراحتا با آن مخالفت کردهاند.
این مواضع در حالی از سوی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای صورت گرفته که تنها یک حامی برای این همه پرسیها وجود دارد و آن رژیم صهیونیستی است. سران این رژیم ابتدا درباره عراق رسما به حمایت از این جدایی طلبی پرداختند و حتی خود را حامی بارزانی معرفی کردند و سپس درباره کاتالونیا با ادعای آزادی خواهی خواستار تحقق فروپاشی اسپانیا شدند.
اینکه صهیونیستها از این حمایتها چه اهدافی را پی گیری میکنند و چرا از این مناطق حمایت میکنند جای خود دارد اما یک اصل در رفتار این رژیم آشکار میشود و آن اینکه رژیم صهیونیستی به دنبال پاره پاره سازی کشورها و ایجاد بحران در مناطق مختلف جهان هستند. این رفتار البته ابعاد گسترده تری نیز دارد که نمونه آن اقدام این رژیم در تامین تسلیحات میانمار برای کشتار مسلمانان و روهینگیا در حالی که جهان میانمار را تحریم تسلیحاتی کرده میتوان مشاهده کرد.
حلقه دیگر این رفتار حمایتهای انحصاری این رژیم از دیوارسازی در مرز مکزیک و آمریکا و مرز ترکیه با ایران به رغم مخالفتهای گسترده جهانی با این اقدامات نژادپرستانه و ضدبشری است. حمایتی که در آن از یک سو منافع اقتصادی برای این رژیم تعریف شده و از سوی دیگر بر آن است تا با ایجاد عرف جهانی دیوارکشی، ساخت دیوار حائل در کرانه باختری که در سال ۲۰۰۴ رسما از سوی دادگاه لاهه محکوم شده را توجیه و حتی آن را به قدس گسترش دهد.
مجموع برآیند رفتاری رژیم صهیونیستی در قبال جداییطلبی در مناطقی همچون کردستان عراق، کاتالونیای اسپانیا و مسائل مربوط به دیوارهای حائل در جهان بیانگر یک اصل اساسی است و آن اینکه رژیم صهیونیستی تهدیدی برای کل منطقه و عرصه جهانی است.
رفتارهای این رژیم را میتوان مهر تاییدی بر مواضع و دیدگاه جبهه مقاومت با محوریت جمهوری اسلامی ایران دانست که همواره تاکید دارد که رژیم صهیونیستی عامل بی ثباتی و ناامنی جهان است چنانکه بسیاری از حملات تروریستی در جهان یا توسط صهیونیستها و یا تروریستهای تحت حمایت آنان صورت میگیرد.
تحولات کردستان عراق و کاتالونیای اسپانیا را باید سندی آشکار بر این حقیقت دانست که رژیم صهیونیستی تهدید اول امنیت جهانی است و وحدت و یکپارچگی جهانی برای مقابله با آن مولفهای برای تحقق صلح و ثبات جهانی خواهد بود. رویکردی که حلقه تکمیلی آن مقابله با آمریکایی است که همواره حامی این رژیم بوده و به عنوان بخشی از بحران جهانی نه به عنوان حلال بحران ایفای نقش کرده است.
نویسنده: قاسم غفوری