رهبر انقلاب با حضور در مناطق زلزله زده معجزهای را رقم زدند و از غم و آه و اندوهی گفتند که با مصیبت مردم کرمانشاه افکارشان را گرفتار کرده است.
شاید برای بسیاری از ما درکش سخت باشد اما برای مردم گرفتار شده در زلزله مهیب کرمانشاه، دیدن کسی که با خود قوت قلب میآورد و بزرگ این ملت است، دلها را قرصتر و آرامتر از قبل میکند. یک هفته از زلزله در شهرهای استان کرمانشاه گذشت و تصاویری را برجای گذاشت که دل هر انسانی را به درد میآورد. دردی که بدون شک برای رهبر این کشور صدها برابر است و دغدغه این روزهای رهبر معظم انقلاب شده است.
حضور فرزندان رهبر انقلاب در کنار ایشان در زمان سرکشی از مناطق زلزله زده نشان از صحبتها و درد دلهایی دارد که در خانه رهبری برای مردم مصیبت زده کرمانشاه در میان بوده است. زلزلهای آمد و خانههایی لرزید و پسلرزههای آن تا روزی که رهبر انقلاب از آن دیار بازدید کرد، ادامه داشت ولی دیگر پسلرزهای نیست چراکه کسی به میان مردم رفت که با احساس و پوست و گوشت خود مصیبتهای آنها را در زمان گرفتاریها درک کرده است. زمانیکه صدام بعثی آوار خمپارهها، موشکها و گلولهها را بر سر این مردم ریخت ولی مردم کرد مرزدار و قهرمان ثابت کردند با این چیزها خم به ابرو نمیآورند و از یک سانت خاک ایران عزیز عقب نمینشینند.
همین مصیبتها و گرفتاریهای این مرزنشیانان پهلوان است که به صورت بیسابقهای تمام مردم را تا این حد متحد و همدرد کرده است. درد مردم کرد، درد تمام مردم ایران است و رهبر انقلاب نیز در این غم صاحب عزاست. رهبری که مردمانش را خوب میشناسد و میداند که مسئولیت یا داشتن مقامی نباید مانع از آن شود تا بیواسطه درمیانشان حضور یابد و دلشان را آرام کند.
رهبر انقلاب نشان دادند که مردم ایران از هر رنگ و از هر قومی و از هر مذهبی، سلولی از یک بدن بزرگ است که چه عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار. مغز متفکر این بدن سیگنالهای درد را دریافت کرد و برای آرام کردن عصبهای آسیب دیده، انرژی امید و استقامت ساطع کرد. شاید در هیچ کشور و دیاری اینگونه حضور یک رهبر یا مقامی چنین آرامش بخش نباشد. آغوشهای باز مردم مصیبت زده شهرهای زلزله زده و پذیرایی در چادرها و خانههای نیم ویران شده از رهبر انقلاب، گویای روح بزرگ این مردم دارد که درست است زلزله خانههایشان را ویران کرده اما دلشان آنقدر بزرگ است که پذیرای همه مردم ایران هستند.
زمانی که رهبر انقلاب در بخشی از بیاناتشان در جمع مسئولان از شرمنده شدن میگویند و از اینکه با یک سوال درباره اینکه «آیا پلاستیک به شما دادهاند» شرمنده میشود، نشان از دغدغه بزرگی دارد که تا زمانیکه آسایش و زیر یک سرپناه امن قرار گرفتن مردم را نبینند، آرام نمیگیرند. وظیفه مسئولان و مقاماتی که در امور اجرایی و سازندگی دست دارند پس ازاین بسیار سنگین است.
بار سنگینی که هرگونه غفلتی از آن را میتوان بیبصیرتی و فرار از مسئولیت دانست. مردم مصیبت زده پس از دیدار رهبرشان خیالشان راحت است و نباید این خیال با بهانهها و بیمبالاتی برخی برهم بخورد. تلاش مضاعف برای اینکه هم مردم قانع شوند و هم رهبر معظم انقلاب. قانع شدن رهبر انقلاب زمانی حاصل میشود که مردم در یک مکان امن قرار گرفته باشند.
ساخت و بازسازی مناطق زلزله زده جهادی است که نباید از آن غافل شد. تا به امروز سیل کمکها و دست یاریها به سرزمین پهلوانان روانه شده است و این جریان زیبای یاری رسانی تا روزی باید ادامه یابد که تک تک مصیبتزدگان در خانهای امن و مستحکم ساکن شده باشند.
اما مطمئن شدیم که اگر زلزله آمد و خانهها را ویران کرد و شهر و روستاهایی را لرزاند، دل مردم این دیار را نلرزاند چراکه تا به خود آمدند دستهای یاری و محبت از سرتاسر کشور به سوی آنها دراز شده بود و این درد را یاورانی بود از میهن بزرگ ایران که در چنین فرصت هایی یک دل و یک زبان میشوند.(جهاننیوز)