محمد صفري:
شايد برخي انتقاد دارند که چرا با عوامل و سرکردگان فتنه 88 برخورد نشد که اکنون، جسارت ميکنند و درباره هر مقولهاي اظهارنظر!
براي بازگشت خودشان شرط ميگذارند وتعيين تکليف ميکنند براي نظام! به نهادهاي انقلاب ميتازند و به سخره ميگيرند، نشان دست و پا زدن است. اينها از همان هنگام قلب در انتخابات 88 ماهيت اين طيف روشن شد.
شکست سنگين در انتخابات رياست جمهوري يک حسن بزرگ بود براي اين که خيليها آن روي خود را هم نشان دهند.
تهمت و دروغ بستن به نظام، شوراي نگهبان و دولت که در انتخابات تقلب شده است و برپايي آن فتنه شوم از سر بيچارگي بود.
آبروي رفته و ريخته شده را بايد کاري ميشد، که متاسفانه عدم بصيرت و دلسوزي براي نظام کشور، کار را به آنجا کشاند که نبايد.
پس از آن آشوبها و فتنههايي که برپا کردند، باز هم به جاي ندامت و تنبه، همچنان ميتازند. گمان ميکنند که اقبالي در جامعه و افکار عمومي مردم دارند که اينگونه سخن به ميان ميآورند.
کجاي دنيا را سراغ داريد که مخالفان نظامش، اينگونه اجازه داشته باشند، سخن بگويند، نظام را متهم کنند به ديکتاتوري و دروغگويي، در همان اروپا و آمريکايش هم چنين چيزي ديده نميشود. هزار دوز و کلک پياده ميشود، ميلياردها دلار پول خرج ميشود. اصلا از پيش تعيين شده، انتخاب ميشود. اما حريف به ميدان تحريف و تهمت و دروغ پا نميگذارد، چون ميداند، همين است که هست بايد تمکين کند. چه بسا رقابتي صوري و فرماليته برگزار شود.
اما در ايران اسلامي که بيش از 30 انتخابات را به خود ديده است، تاکنون ادعاهاي واهي برخي افراد داخلي مبتني بر تقلب در انتخابات ثابت نشده است.
آنگاه به فرمانده سپاه پاسداران تهمت دخالت در امور سياسي ميزنند و اتهام کودتا و ديکتاتوري را مطرح ميکنند.
اگر حکومت ديکتاتوري در کشورمان حاکم بود شما ميتوانستيد اينگونه نغمهسرايي کنيد آقاي سيد محمدرضا خاتمي؟!
اگر حکومت اسلامي که خود شما هم در آن مسئوليت داشتهايد و ديگر دوستانتان هم همينطور، يک حکومت ديکتاتوري بود آقاي تاجزاده ميتوانست بگويد، «اصلاحطلبان بايد با عدم مشارکت خود در انتخابات غير آزاد، مشروعيت انتخابات را زير سوال ببرند.»
هنگامي که خود شما با همين انتخابات وارد عرصه سياسي کشور شديد و در زماني مجلس را در دست گرفتيد و رياست جمهوري را تصاحب کرديد، بحث مشروعيت انتخابات را مطرح نميکرديد؟!
چگونه است که شما به عنوان يکي از اعضاي حزب منحل شده مشارکت که زماني هم دبير کل آن بوديد، در اين مدت يک نامه و بيانيه عليه توطئهها، حمايتها و دسيسهچينيهاي غرب و آمريکا منتشر نکرديد که حداقل دل مردم خوش باشد که با آنها نيستيد؟ واقعا چرا؟
پرسشي بزرگ است که بسياري از مردم در پي پاسخ آن هستند.
ميدانيد، اقداماتي که پس از انتخابات 88، دار و دسته شما انجام دادند، چه هزينههاي سنگيني را بر کشور و نظام و مردم تحميل کرد؟! حال با اين اوصاف توقع داريد که باز هم در عرصه انتخابات شرکت کنيد و جولان سياسي بدهيد؟
باز هم انتظار داريد فضاي سياسي براي شما فراهم شود تا بتوانيد خود را با تفکرات غلط به مردم تحميل کنيد؟ عرصه سياسي به روي اصلاحطلبان از نوع منطقي، عاقل و آشنا به چارچوبهاي يک تشکل و حزب سياسي باز است. يک حزب سياسي فعال و شناسنامهدار هيچگاه هنگام شکست «جر» زني نميکند. اکنون هم شما به خاطر وضعيت نابسامان سياسي خود در افکار عمومي، گمان ميکنيد با اين گونه مواضع ميتوانيد خود را بازسازي کنيد.
يک بار هم که شده از آن طرف قضيه نگاه کنيد. عذرخواهي به خاطر اقدامات و تحليلهاي اشتباه و برائت از همه مسائلي که شما را به دشمنان خارجي وصل ميکند. آنگاه ببينيد در عرصه سياسي کشور جايگاهي خواهيد داشت يا نه؟ گرچه تفکر سياسي شما و هم طيفهايتان راه طولاني براي بازسازي و نوسازي خود دارد.