«دیگر وقتمان را برای مذاکره مستقیم با آمریکا هدر نمیدهیم». این جملهای بود که به تازگی وزیر خارجه کشورمان در مصاحبه با هفتهنامه اشپیگل آلمان عنوان کرده است.
با روی کار آمدن دولت یازدهم، دستگاه دیپلماسی با ایجاد تغییر و تحولاتی خاص سکان ادامه مذاکرات هستهای با غرب را از شورای عالی امنیت ملی گرفت و آقای ظریف شخصا رئیس هیات مذاکرهکننده ایرانی شد.
دو سال و نیم با ۱+۵ گفتو گو کردند تا ماحصل آن منجر به توافقی دو طرفه در تیرماه سال ۹۴ شد تا در قبال دادن امتیازات فراوان به طرف غربی، تمامی تحریمهای ضد ایرانی نیز برچیده شود. اما، آنچه بعد از اجرایی شدن توافق هستهای موسوم به برجام در دی ماه همان سال تاکنون شاهد بودیم تنها انجام تعهداتی یکطرفه آن هم از سوی جمهوری اسلامی بود و بس.
به بیان دیگر بنای ناسازگاری و اجرا نشدن تعهدات از سوی آمریکا از همان بدو برنامه جامع اقدام مشترک آغاز و شیب صعودی آن در انجام ندادن تعهدات در دولت دونالد ترامپ به حدی افزوده شد که دولت وی از برجام خارج شد و بلافاصله تحریمهای ضد ایرانی را کلید زد تا بتواند با اعمال فشار علیه ملت ایران، مذاکرات بر سر توان دفاعی و موشکی و نیز منطقهای را با تهران فراهم کند.
تیم مذاکره کننده کشورمان با شعار و تاکید بر اینکه حل مشکلات منطقهای و بین المللی تنها از طریق مذاکره امکانپذیر است، توافق هستهای با غرب را رقم زد. ساعتها رودررو با آمریکاییها به رایزنی و گفتوگو پرداخت اما، به قول آقای سیف برجام برای ملت ایران دستاوردی «تقریبا هیچ» به همراه داشت.
تمام گستاخی، سیاستهای فریبکارانه و توام با دشمنی و زورگویی آمریکا و متحدانش در قبال جمهوری اسلامی از یک سو، از سوی دیگر اینکه برخی در داخل هنوز گمان میکنند برای حل و فصل مشکلات با رژیمی همچون آمریکا میتوان از طریق گفتوگو به نتیجه رسید.
تجربه برجام نمونه واضحی است که باید بر روی این اعتقاد و تفکر آن هم در قبال رژیم مستکبری همچون آمریکا خط بطلان کشید.
رهبر انقلاب بارها و بارها به حضرات مذاکرهکننده گفتند که «آمریکاییها قابل اعتماد نیستند» اما گوش شنوایی نبود و عاشقان دیپلماسی برای ادامه مذاکره دست به هر کاری زدند و هر وعده بیجایی را دادند.
همین اردیبهشت ماه گذشته، رهبری در بازدید از دانشگاه فرهنگیان بیان داشتند: «بنده از روز اول بارها و بارها گفتم به آمریکا اعتماد نکنید! هم در جلسات خصوصی این را گفتم، هم در جلسات عمومیِ مردمی گفتم؛ در جلسات خصوصی بیشتر هم این را گفتم؛ گفتم به اینها اعتماد نکنید»
و حالا آقای ظریف بعد از این همه وقت تلف کردن، بعد از این همه گره زدن مشکلات داخلی به برجام، بعد از عهدشکنیهای تکراری آمریکاییها به این نتیجه رسیده است، که نباید برای مذاکره مستقیم با آمریکا وقت تلف کرد.
سوال اینجاست؛ آقای ظریف کمی دیر به این نتیجه نرسیدهاید که گفتوگو با آمریکا بیفایده است؟ آن هم بعد از دادن این همه امتیاز و صرف هزینه و برگشتن دوباره تحریمهای ضد ایرانی!
اگر کمی کتابهای تاریخ معاصر را خوانده بودید، اگر سر سوزنی به توصیههای رهبری عمل کرده بودید و اگر به جای طلبکاری و توهین به منتقدان روش دیپلماسی و گفتوگوی از سر ضعف با دشمن توجه کرده بودید، شاید الان توافق هستهای جور دیگری منعقد میشد و برجام نیز جور دیگر اجرا میشد و دستگاه وزارت خارجه برای تنفس مصنوعی دادن به «برجام» دست به دامان اروپا نمیشد.
نویسنده: هدی دهقان بذرافشان