پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ زمینه ساز آغاز روندی جدید در نظام بین الملل شد که محور آن را نیز تشکیل سازمان ملل متحد تشکیل میداد. سازمانی که اکنون با بیش از ۲۰۰ عضو هفتاد و سمین سال تاسیس خود را سپری میکند. این روزها در حالی سران و مقامات ارشد اعضای این سازمان در نیویورک گرد هم میآیند که یکی از مباحث قابل توجه در این نشست برگزاری نشست شورای امنیت به ریاست آمریکاست. در حالی آمریکا ریاست ماهیانه این شورا را در اختیار دارد که ترامپ اعلام کرده شخصا ریاست را عهده خواهد بود و نشستی را نیز برگزار میکند. نکته قابل توجه آنکه محور این نشست را نیز بررسی وضعیت جمهوری اسلامی ایران عنوان کرده و تلاش کردهاند تا چنان القا سازند که ایران دشمن اصلی امنیت و صلح جهانی است.
این رفتار در حالی صورت میگیرد که یک نکته مهم در این میان پنهان مانده و آن به انحراف کشاندن افکار عمومی جهان از اصلیترین مسئله جهان یعنی مسئله فلسطین است. نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل ادعا کرده که مسئله فلسطین نباید اولویت این نشست باشد بلکه مسئله ایران باید در اولویت قرار گیرد. این نوع رفتارها چند نکته مهم را به همراه دارد از جمله اینکه؛ آمریکا که ادعای محور بودن در صلح خاورمیانه را سر میدهد با این رفتار دوباره نشان میدهد که هرگز هدفی جز خدمت به رژیم صهیونیستی ندارد و ادعای آن مبنی بر حمایت از صلح ادعایی واهی و دروغین است. نکته دیگر آنکه کشورهای عربی که ادعای حمایت از فلسطین را سر میدهند نیز در این طرح آمریکا همسو شده و ادعا کرده اند که با آمریکا در سازمان ملل علیه ایران همسو خواهند بود.
این رفتار کشورهای عربی نشان میدهد که آنها نیز ارادهای برای حمایت از فلسطین ندارند. چراکه اگر این چنین بود قطعا در مقابل ایرانی که برای حمایت از فلسطین و جهان اسلام از هیچ اقدامی فروگذار نبوده قرار نمیگرفتند. خیانت آشکار این کشورها به فلسطین بیانگر دلبستگی آنها به وعدههای آمریکا و فاصله گرفتن آنها از مطالبه مردمی مبنی بر حمایت از فلسطین است.
نکته نهایی آنکه انحراف سازمان ملل به عنوان ساختاری که وظیفه آن حمایت از مظلومان بشریت است از دیگر نکات مطرح در این عرصه است چراکه اگر این سازمان واقعا در چارچوب وظایف و منشور ملل متحد عمل میکرد هرگز چنین طرحی از سوی آمریکا اجرا نمیشد. بر این اساس میتوان گفت که وضعیت کنونی سازمان ملل این درس بزرگ را برای مردم فلسطین دارد که آنها نمیتوانند روی هیچ کدام از این گزینهها برای رسیدن به حقوق خود بهره گیرند و آنها یک گزینه بیشتر ندارند و آن ادامه حرکت در مسیر جبهه مقاومت است که آزادی سرزمین آنها را رقم خواهد زد.
مقاومتی که سه جنگ در غزه و جنگ ۳۳ روزه لبنان را به نفع مقاومت رقم زد.
نویسنده: فرامرز اصغری