انسان فقط جسم نیست که فرسوده میشود بلکه در کنار آن روحی است تا علاوه بر فرسایش تغییر ماهیت داده و معضلات تازهای به مشکلات فیزیکی بیفزاید. نزدیک دو سال از حضور میهمانان ناخوانده و رنج آفرین کووید ۱۹ در جهان و بالطبع کشور ما میگذرد تا همه اقشار را مستأصل نماید و ضمن هجوم انواع بیماریهای حاشیهای حاصل از پیامدهای این ویروس، روح و روان آنها را نیز دستخوش تغییراتی کند که چون مشمول همه است، توجه کسی را جلب نمیکند. تعهد و صبوریها ته میکشند و جای آنها را بیتفاوتی و خشم پر میکند بدون آنکه کسی ملتفت شود، میزان استرسها از ترس ابتلا بهشدت بالا رفته تا به تنش تبدیل گردد. همه اینها میتواند بهمرورزمان فاجعهای تازه ایجاد کند که نیازمند درمان و پیگیریهای بعدی است، حالا اگر کادر محدود و موردنیاز برای ادامه این طریق قبل از دیگران روحیه خود را براثر خستگی مفرط از دست بدهند دیگر امیدی به ادامه درمان نخواهد بود. فشار مضاعف در ۱۸ ماه گذشته که از شیوع ویروس کرونا میگذرد و آمار ابتلا و فوتیها همچنان صعودی است تمرکز بر کادر درمان را دوچندان کرده درحالیکه این گروه محدود و در حال چرخش، جایگزینی تازهنفس ندارند. پزشکان، پرستاران، بهیاران، خدمه و دیگر کسانی که به نحوی از انحاء ازجمله بخش فنی اورژانسها در این دایره حضور دارند دوران سختی را میگذرانند که این وضعیت برایشان آسیبهای روانی جدی به همراه داشته و خواهد داشت. مبحث درمان در جهان با این موضوع به نحو دیگری برخورد میکند تا هنگام وقوع یک بحران و حوادث حاشیهای آن، عموم آنهایی که درگیری بیشتری با تنشها دارند و نیروهای عملیاتی بهحساب میآیند، پس از طی یک فرمول استاندارد، تعویض و نیروهای تازهنفس جای آنها میگیرند که بههیچعنوان نمیتوان از این گروهها انتظار کاراییهای بیشتری را داشت و وضعیت جسمی و روحی آنها قطعاً تحت تأثیر این آلام قرار میگیرد تا تنها راه برونرفت از این فاجعه خاموش استراحت مطلق و تجدیدقوای طولانی در محیطی تازه باشد، در غیر این صورت فرسودگیها قطعی خواهد بود. تجربههای گذشته بخصوص در اتفاقاتی که عمر آنها همچون دفاع مقدس طولانی بوده نشان میدهد، چالش و خسارتهای حاصل از آن زمانی به تنش تبدیل میشود که مدیران تفکری پیرامون جایگزینهای دائمی ندارند. زمان وقتی طولانی شد، بازیکن در زمین فوتبال هرچند قدرتمند باشد اما افت توان جسمی بر روح او نیز تأثیرگذار است حالا این اتفاق برای یک نگرانی بزرگ که مراقبان آن هم امکان ابتلا به بحران را دارند مضاعف میشود تا بهشدت فرسوده گردند. آنها وقتی تحلیل رفتن بیماران ضعیف را میبینند در لحظات فراغت افکار خود را بهجای او فرض کرده تا علاوه بر جسم، روحشان هم تحلیل برود که مجموعه این عناصر میتواند فارغ از دستوپنجه نرم کردن با ابتلا، کادر درمان را از درون بیانگیزه و ناتوان نماید چون بهشدت فرسوده و خسته شدهاند. دودلیها و شنیدن خبرهای ضدونقیض از دیگران و یا خواندن و دیدن در شبکههای اجتماعی موضوع دیگری است که پیرامون تأمین واکسن و داروهای اساسی کادر درمان را به انزوای فکری سوق میدهد. حالا اگر دستگاههای کارگزار هرچند وقت یکبار با مژدههایی همچون استخدام، پرداخت مطالبات و رفع تنگناهای معیشتی بخواهند بارقه امید را در دلها روشن کنند، کافی نیست زیرا این کادر ۱۸ ماه است همچون چرخ متزلزلی در آسیاب درمان به گردش هستند که هرلحظه امکان شکستن دارد و اگر با فوت دوستان و همکاران مواجه باشند شکنندگی روح و روان این گروه را مضاعف میکند. در کنار همه این مصائب، نگرانی خانوادههایی که از آنها دور هستند و نمیتوان لحظاتی را با آنها پای یک سفره نشست و تبادل احساسات کرد از همه بااهمیتتر بوده زیرا انزوا هم به مشکلات روحی روانی حاصل از محیط کار به آن افزوده خواهد شد. شاید پیک پنجم را بتوان یکی از ضربههای کاری به اعضاء کادر درمان بهحساب آورد زیرا بهخوبی شاهد بودند چگونه خانوادهها از در التماس و استغاثه برای پیدا کردن یک تخت خالی وارد شده و اشکها میریختند و آنها نمیتوانستند کاری انجام دهند. همه این تفاسیر نشان از آن دارد تا معاونتی در دولت سیزدهم بهمنظور پیگیری وضعیت رفاهی و روحی روانی این قشر از جامعه قبل از دیده شدن ایجاد شود تا تمامی متقاضیان منتظر بکارگیری به نحوی از انحاء و شاید از طریق شرکتهای ضابطهمند پیمانکاری در دستگاه بهداشت، به کار گرفته شوند تا حداقل بهعنوان چرخ پنجم بتوانند در مواردی جایگزین این کادر شده تا آنها را به مناطق خوش آبوهوا و آرامشبخش ازجمله جزیره کیش اعزام نمایند.
نویسنده: حسن روانشید
نویسنده: حسن روانشید