بحران اوکراین همچنان به عنوان چالشی امنیتی که می رود تا به جنگی جهانی مبدل شود در صدر تحولات امنیتی جهان قرار دارد بگونهای که حتی تحولاتی همچون نسل کشی یمنیها به دست سعودی و امارات و بحران انسانی در افغانستان و استمرار اشغالگری صهیونیستها در فلسطین به امری حاشیهای مبدل شده است.
نکته قابل توجه در بحران اوکراین نوع رفتارهای سازمان ملل به عنوان مرجع صلح و امنیت جهانی است. نگاهی به تحولات اوکراین بیانگر این حقیقت است که این بحران عملا محل نزاع میان روسیه و غرب بوده است و حتی رایزنیهای دیپلماتیک نیز در همین چارچوب صورت گرفته است. هر چند که در ظاهر نشستهایی با عنوان اوکراین در شورای امنیت سازمان ملل برگزار گردید اما در نهایت این سازمان نقشی فعال و موثر در تحولات اوکراین نداشته و صرفا نقش یک نظارهگر را ایفا کرده است. سازمان ملل و شخص دبیر کل هر چند که در باب سایر نزاعها و بحران های جهانی نیز کارکردی نداشتهاند اما برای حفظ ظاهر هم که شده نماینده ویژه ای برای امور این بحران معرفی میکردند که نماینده ویژه امور افغانستان یا سوریه و یا یمن نمونهای از این رویکرد بوده است حال آنکه در بحران اوکراین عملا سازمان ملل کارکردی نداشته است و جهان شاهد آن بود که نزاعی بینالمللی بدون نقش آفرینی سازمان ملل پیش رفته و در نهایت نیز به وضعیت آستانه جنگ رسیده است.
هر چند که گوترش دبیر کل این سازمان اخیرا موضعی با محوریت هشدار درباره عملکرد روسیه داشته است اما در نهایت این سازمان نتوانست مسئولیت خویش را در قبال امنیت جهان ایفا نماید. روندی که این پیمان را به جهان مخابره کرد که سازمان ملل دیگر آن ناجی صلح و امنیت ادعایی نمیباشد و این نهاد قدرت فردی کشورهاست که تعیین کننده پیروز صحنه میدان است و کشورها برای بقا جز تقویت توان نظامی به عنوان ابزار برتر جانهزنی گزینه ای ندارند.
نویسنده: فرامرز اصغری
نکته قابل توجه در بحران اوکراین نوع رفتارهای سازمان ملل به عنوان مرجع صلح و امنیت جهانی است. نگاهی به تحولات اوکراین بیانگر این حقیقت است که این بحران عملا محل نزاع میان روسیه و غرب بوده است و حتی رایزنیهای دیپلماتیک نیز در همین چارچوب صورت گرفته است. هر چند که در ظاهر نشستهایی با عنوان اوکراین در شورای امنیت سازمان ملل برگزار گردید اما در نهایت این سازمان نقشی فعال و موثر در تحولات اوکراین نداشته و صرفا نقش یک نظارهگر را ایفا کرده است. سازمان ملل و شخص دبیر کل هر چند که در باب سایر نزاعها و بحران های جهانی نیز کارکردی نداشتهاند اما برای حفظ ظاهر هم که شده نماینده ویژه ای برای امور این بحران معرفی میکردند که نماینده ویژه امور افغانستان یا سوریه و یا یمن نمونهای از این رویکرد بوده است حال آنکه در بحران اوکراین عملا سازمان ملل کارکردی نداشته است و جهان شاهد آن بود که نزاعی بینالمللی بدون نقش آفرینی سازمان ملل پیش رفته و در نهایت نیز به وضعیت آستانه جنگ رسیده است.
هر چند که گوترش دبیر کل این سازمان اخیرا موضعی با محوریت هشدار درباره عملکرد روسیه داشته است اما در نهایت این سازمان نتوانست مسئولیت خویش را در قبال امنیت جهان ایفا نماید. روندی که این پیمان را به جهان مخابره کرد که سازمان ملل دیگر آن ناجی صلح و امنیت ادعایی نمیباشد و این نهاد قدرت فردی کشورهاست که تعیین کننده پیروز صحنه میدان است و کشورها برای بقا جز تقویت توان نظامی به عنوان ابزار برتر جانهزنی گزینه ای ندارند.
نویسنده: فرامرز اصغری