سه شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۲:۵۳
کد مطلب : 99411

شب سراب برندگان انتخابات و بامداد خمارشان

هنوز گرد و غبار انتخابات ریاست جمهوری فرو ننشسته است اما از پس این احساس‌های به قلیان آمده و عواطف جریحه‌دار خوددار، می‌توان افق متفاوتی را در سپهر سیاست ایران دید؛ افقی که به رغم هیجان جناح نامزد پیروز، خبرهای خوبی برای آن‌ها درپی ندارد.
این انتخابات، یک برنده‌ی نشسته بر لبه‌ی تیغ وعده‌ها دارد و یک بازنده‌ی مطالبه‌گری که به رغم "واگذاری سخاوتمندانه بخشی از آرایش به حریف"، دستاوردهای مهمی به دست آورده است.
در این مجال از برنده انتخابات می‌گویم و به لُبّ سخنم در مورد بازیگر اصلی تحولات پیش‌رو در ۴ سال آینده (یعنی جناح اصولگرا) در یادداشتی دیگر خواهم پرداخت.
نام روحانی از تریبون ستاد انتخابات وزارت کشور به عنوان برنده اعلام شد، اما این برد هزینه‌های کمرشکنی را برای جناح حامی وی درپی خواهد داشت.
در اولین راند مناظرات، ما شاهد روحانی ترس‌خورده، فاقد اعتماد به نفس و لرزانی بودیم که پشت سر معاون اول خود پنهان شده بود تا از او دفاع کند. چرا؟
پاسخ واضح است. کارنامه داغان دولت یازدهم، نقطه روشن چندانی نداشت که روحانی آن را پله‌ای برای بالا رفتن خود سازد. پس مهندسان جنگ روانی، استراتژی دمیدن بر تنور داغ وعده‌ها و رادیکالیسم احساسی سوزان را پیش پایش نهادند.
روحانی ناگهان سر کیسه وعده‌ها را گشود و بی‌پروا و تا مرز اسراف وعده داد؛ وعده‌هایی آنچنان بزرگ و غیرقابل باور که سایه آن همواره بر سر دولت دوازدهم خواهد بود و بهمنی خواهد شد آوار شده بر سر جناح مقبولش.
روحانی بر خلاف شعار اعتدال دولت یازدهم، قبای اپوزیسیون نظام را پوشید و تندترین حمله‌ها را علیه ارکان نظام طرح کرد. ولع جناح مطلوبش برای پیروزی به حدی بود که حتی از مهندسی برخی از صندوق‌ها و آرا هم پروا نکرند و در برخی موارد این مهندسی بسیار عریان و بی‌پرده بود. (چرا بی‌پرده؟ به دلیل آن که بر پروای جناح رقیب در حفظ کیان و نظام و امنیت ملی و نیفتادن در دام "ممکن بودن تقلب گسترده در نظام انتخاباتی ایران" حساب باز کرده بوند و چه حساب شرافتمندانه‌ای!)
اما شب شراب نیرزد به بامداد خمار. اصلاح‌طلبان و نااعتدالیون به زودی متوجه خواهند شد که غنیمتی را به کف آورده‌اند که از شدت داغی توان دست زدن به آن را ندارند!
چراکه دولت یازدهم نشان داده است که ناتوان‌تر از آن است که توان پاسخ به مطالبات رای‌دهندگان خود را داشته باشد و این ناتوانی در دولت دوازدهم مکرر و مشدد خواهد شد.
رئیس دولت دوازدهم، در کنار چالش مطالبات تحریک شده جامعه با چالش رادیکالیسم افسارگسیخته هم مواجه است.رادیکالیسم،قبایی نیست که روحانی با یکبار پوشیدنش، به آسانی از تن به در کند، نه تبعات سخنانی که در انتخابات بر زبان راند به سادگی او را رها می‌کند و نه هواداران رادیکالش خواهند گذاشت که روحانی از راه رفته به سادگی و بدون پرداخت هزینه بازگردد.
روحانی اگر بخواهد (که خواهد خواست) به روش دولت یازدهمش بازگردد باید انرژی دولت دوازدهم خود را صرف ترمیم و ماله‌کشی آسیب‌های رادیکالیسم انتخاباتیش کند و دیگر مجال زیادی برای تحقق وعده‌هایش نخواهد داشت و اگر بر رادیکالیسمش پای فشرد، موجب ایجاد جبهه‌ای واحد و منسجم در مقابل خود می‌شود که کابینه دوازدهم را روی صندلی پرمیخی خواهد نشاند که نه تاب نشستن بر آن را خواهد داشت و نه میل و آبروی برخاستن.
بنابراین دیر نیست که اصلاح‌طلبان و اعتدالیون خواهند دانست لقمه چربی را که به چنگ آورده‌اند آنچنان لهیده و فاسد است که به زودی سر دلشان خواهد نشست و باید لااقل تا یک دهه بر پای لرزش بنشینند. 

عبدالکریم محبی

https://siasatrooz.ir/vdcdfo0n.yt0nf6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی

همین اشتباهات رو می کنید که هی شکست می خورید هر کی جای شما بود دیگه خجالت می کشید.