بهعنوان مقدمه بحث بفرمایید چطور شد به این فکر افتادید کاری مخاطرهآمیز مثل سوژه سازمان منافقین را کار کنید؟
همواره در دوران انقلاب و جنگ تحمیلی دنبال کارهای ارزشی بودم و شناسنامهام هم گویای همین نکته است. هیچوقت دنبال ساخت فیلمهای متعدد نبودم و دوست داشتم هنرمندیام را خرج انقلابیگریام کنم. چهکسی باید بهسراغ القای مفاهیم انقلابی و مقابله با موجسواری منافقین برود، قطعاً ما بیش از بقیه که شاید دغدغه نداشته باشند، وظیفه داریم. اما انگار برخی از آن سوی مرزها و عدهای هم در همین مرز و بوم برنمیتابند کاری ساخته شود و جنایات منافقین را بهنمایش درآورد. شاید بسیاری بدانند که مسعود و مریم رجوی چه جنایتها که نکردند اما نشان دادن بهروی پرده نقرهای یک اتفاق جذابتر و تأثیرگذارتر است.
حالا ماجرا از چهقرار بود که جلوی این کار گرفته شد؟
فیلمنامه سینمایی «تباهی» پس از دریافت پروانه ساخت، در بیست و پنجم دیماه سال گذشته به بنیاد سینمایی فارابی تحویل داده شد. در بیست و ششم تیرماه بهخلاف انتظار اعلام کردند که «تباهی» در چارچوب اولویت فارابی قرار ندارد و فیلمنامه را با قاطعیت مثالزدنی رد کردند.
اما مگر موضوع «تباهی» چه بود که فارابی حتی با درخواست وام هم مخالفت کرد؟
داستان «تباهی» راجع به سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و فرقه رجوی و عاملین ترور ۱۷ هزار شهید مظلوم است، فساد اخلاقی و رسواییهای جنسی مریم و مسعود رجوی در پادگان اشرف را هدف قرار میدهد. از ازدواجها و طلاقهای اجباری تا جدا کردن کودکان از پدر و مادران اعضاء سازمان سخن میگوید. در«تباهی» شاهد طلاقهای اجباری صدها تن از زنان سازمان هستیم.
شاهد ازدواج صدها زن مطلقه در یک روز با مسعود رجوی؛ پس از آن به مراسمی تحت عنوان "رقص رهایی" میروند که زنان در این مراسم باید لخت مادرزاد شوند و با ترانه لَوَندی بیژن مرتضوی در حوض مخصوص رجوی و در مقابل مریم و مسعود به رقص و پایکوپی بپردازند تا بهاصطلاح از قید و بند آزاد شوند و بهنوبت در شب زفاف مسعود شرکت کنند.
پرداخت