در سی و هفت سالی که از انقلاب اسلامی ميگذرد جلوه امام در سینمای انقلاب اسلامی و مفهوم واقعی ولایت و به عبارت بهتر تجلی مفهوم امت و امامت به شدت در سینمای ایران موضوعی مهجور بوده است.
ارجاع تصویری رابطه امت و امامت
اما یکی از معدود کارگردانهايي که توانسته در برخی آثارش اشارات و ارجاعات اساسی و اثربخش به این مفهوم مهم داشته باشد ابراهیم حاتميكيا است. در فیلم «از کرخه تا راین» در سکانسی که کاراکتر اصلی بینایی اش را به دست آورده و فیلمی از تشییع جنازه امام را مشاهده ميکند و به شدت منقلب ميشود ارجاع فقط تصویری است.
حاتميكيا در این اثر ماندگار سینمای ایران به سینمایی ترین شکل ممکن و بدون به کار بردن حتی یک کلمه اوج وابستگی عاطفی و روحی یکی از دلدادگان امام خمینی(ره) را به تصویر ميکشد. این صحنه از فیلم از کرخه تا راین که با موسیقی ماندگار مجید انتظامی گره خورده، یکی از زیباترین جلوههاي مسئله امت و امامت را در سینمای انقلاب اسلامی به تصویر کشیده است. در قطعهاي از فیلم به نمایش درآمده برای بسیجی که پس از سالها بینایی چشمانش را به دست آورده تشییع جنازه تاریخی بنیانگذار انقلاب اسلامی به نمایش در میآید.
مفهوم ولایت در یک دیالوگ ماندگار
حاتميكيا تقریبا یک دهه پس از ساختن از کرخه تا راین در فیلم «آژانس شیشهای» دیالوگهايي را بر زبان کاراکتر حاج کاظم جاری ميکند که به مفهوم ولایت دلالت ميدهد.
در آژانس شیشهاي واگویههاي حاج کاظم به شکل یک داستان تمثیلی به مسئله امام امت اشاره دارد. آنجا که ميگوید. «"پیر مراد" جمع گفت: باید تازه نفسا برن به جنگ غول. قرعه به نام جوونا افتاد؛ جوونایی که دورهی کُرکُریشون بود، رفتن به جنگ غول...غول، غول عجیبی بود...یه پاشو ميزدی، دو تا پا اضافه ميکرد. دستاشو قطع ميکردی، چند تا سر اضافه ميشد. خلاصه چه درد سر... بالاخره دست و پای آقا غوله رو قطع کردن و خسته و زخمی برگشتن به شهرشون، که دیدن پیرشون سفر کرده... یکی از پیر جوونای زخم چشیده جاشو گرفت.»
امام گره گشای یک بحران بزرگ
اما نزدیک به ۱۵ سال زمان لازم است تا نگاه این فیلمساز در فیلمی درباره زندگی شهید چمران به اوج برسد. در فیلم «چ» فرمان ولایی امام امت فیصلهدهنده بحران بزرگی است که پیرنگ اصلی فیلم را به خود اختصاص داده.
در «چ» اما به واسطه دیالوگهایی که حاتميكيا بر زبان شهید اصغر وصالی جاری ساخته شکل واضحتر و عریانتری از مفهوم امام بروز و ظهور ميیابد. اینجا دیگر امام با وجه تسمیهاش به کار ميرود و نام خمینی چندبار به گوش ميرسد.
حصر پاوه به دست ضد انقلاب در فیلم «چ» تنها با فرمان انقلابی امام امت شکسته ميشود. شهید اصغر وصالی بسیجی انقلابی فیلم، سفیر این پیام به واسطه رادیو است.
اگر در دو اثر «از کرخه تا راین» و «آژانس شیشهای» ظهور مفهوم ولایت شکلی حاشیهايتر دارد اما در فیلم «چ» امام در متن ماجرا قرار دارد و گرهگشایی فیلم به دست او انجام ميشود. زیرکی حاتميكيا در به کار بردن نقش ولایت در نقطه اوج و پایان بندی داستان «چ» قابل تأمل بوده و این رویکرد نشان از تثبیت و تهنشین شدن مبانی اصلیترین اصل مذهب تشیع در باطن او دارد.
صراحت لهجه حاتميكيا در فیلم «چ» البته باعث نشده تا این اثر حالتی شعاری به خود بگیرد. خمینی در این فیلم بیش از هر اثر دیگر وی بروز و ظهوری درخشان دارد. از این منظر شاید بیراه نباشد که از فیلم «چ» به عنوان اثری یاد کرد که تا حدی سعی کرده دین سینمای انقلاب اسلامی به اصلیترین اصل انقلاب یعنی ولایت فقیه را ادا کند. (سينماپرس)