سه شنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۲ - ۲۰:۴۹
کد مطلب : 128045

من شهردارم یا «شهر» دارم؟!

امروز سرمقاله روزنامه به تبلیغات میدانی شهرداری تهران با سرخط «من شهردارم» پرداخته است. کلانشهر تهران که این روزها یکی از شهرهای پرهزینه برای اقامت در دنیا است، با وجودی که در معضلات و مشکلات زیادی غوطه ور است، اما همچنان طالب دارد و آنهایی هم که ساکن این شهر هستند، دل رفتن از این شهر پر ترافیک دود‌زده را ندارند.
علی ایحال شهردارهای زیادی آمدند و رفتند اما برای این شهر پر گره و گرفتار کاری نتوانستند بکنند و  اکنون شهرداری تهران برای دومین دوره طرح «من شهردارم» را پیاده کرده و  انتظار دارد تا تهران نشینان پیشنهادهای خود را برای اداره شهر به شهرداری بدهند.
قاعدتاً هر شهروندی وظایف و حقوق شهروندی دارد که در قالب مشارکت مردمی می‌باید در زمینه اداره شهر خود تلاش کند، البته نیازی هم نیست رسماً وارد مشارکت شود بلکه در همان زیست شهری خود می‌تواند و باید برای خانه خود دل بسوزاند و دست به کار شود.
کافی است وظایف شهروندی خود را ادا کند آنگاه بسیاری از مشکلات کلانشهری مانند تهران حل خواهد شد.
اما آنچه که در این سرمقاله به شهرداری تهران پیشنهاد می‌شود،‌این است که شهرداری کل و شهرداری‌های مناطق اندکی دست از سر این شهر بی در و پیکر بردارند و آن را به حال خود بگذارند!
البته منظور از این پیشنهاد این نیست که شهرداری به وظایف ذاتی خود همچون جمع آوری زباله‌ها و دیگر وظایف مشابه نپردازد، منظور این است که بیل و کلنگ‌ها،‌ لودرو بولدوزرها،‌ بلوک و جدول‌ها را مدتی بگذارد کنار تا این شهر نفسی چاق کند.
ضمن آن که قطعاً جلوگیری از اقدامات عمرانی غیر ضروری، صرفه جویی در هزینه‌های اداره شهر هم می‌شود که همواره شاهد گلایه و ناله‌های شهرداری از کمبود بودجه بوده و هستیم. شهردار قبلی می‌آید طرحی پیاده می‌کند،‌ میلیاردها تومان هزینه می‌شود،‌شهردار بعدی می‌آید آن را کنار می‌گذارد. همین طرح بی دود یکی از آنها بود. ناگهان نهضت جدول کشی، بلوار سازی و از این دست کارها در شهرداری آغاز می‌شود.
ابتدا وسط یک خیابان دو طرفه را با این خرطومی‌های پلاستیکی به زمین پیچ می‌کنند،‌ سپس آنها را بر می‌دارند که البته خراب هم شده است،‌بجای آن میله‌های دالبر دالبر وسط خیابان نصب می‌کنند،‌ پس از آن، بلوک‌های کوچکی که لوله از وسط آنها می‌گذرد نصب می‌کنند و دست آخر پس از چند ماه وسط همان خیابان را جدول می‌کشند!
قدر مسلم چنین کارهایی هزینه‌های زیادی به شهرداری و مردم شهر تحمیل می‌کند در حالی که شهرداری از کمبود و نبود بودجه برای تأمین هزینه خرید اتوبوس درون شهری، جایگزینی تاکسی‌های فرسوده،‌ آسفالت خیابان‌های شبیه جگر زلیخا! نامناسب بودن جمع آوری زباله‌ها و مهمتر از آن بازیافت زباله‌های شهری که برای شهری چون تهران معضل بزرگی شده است.
و در پایان بهترین پیشنهاد و کاری که می‌توان برای تهران داد و آن را اجرا کرد،‌بردن همه ادارات و سازمان‌های دولتی و خصوصی از این شهر بی در و پیکر است تا شاید از باری که بر گرده این شهر سنگینی می‌کند، ‌بکاهد.
و یا دادن تسهیلات و امتیازاتی به شهروندانی که خواهان رفتن از این شهر ترافیک زده و دود زده هستند،‌تا شاید با رفتن، هم خود نفسی تازه کنند و هم آنهایی که دو دستی این شهر را چسبیده‌اند،‌ چند صباحی را بدون دود و ترافیک سپری کنند. این شهر که شرق و غرب، شمال و جنوبش معلوم نیست، همین است، هر اندازه که بخواهند آن را بزک کنند،‌ آفتابه خرج لحیم است!
بودجه و هزینه‌ها را در جای دیگر که برای آن فکر شده باشد،‌ خرج کنید تهران چاه ویل است هر اندازه که خرجش کنید این چاه پر نمی‌شود ضمن آن که حیف و میل و بریز و بپاش هم زیاد دارد.  کشوری که مردمش با فشار اقتصادی سر می‌کند،‌ اولویت‌اش چیز دیگری است.
 
محمد صفری
https://siasatrooz.ir/vdchk6nzm23nivd.tft2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی