شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۷
کد مطلب : 129025

حکومت اسلامی همین است که ما داریم؟

برخی می پرسند چرا انقلاب کردیم و برای چه حکومت اسلامی برقرار شد و آیا تمام افعال حکومتیۀ ما در حال حاضر خبر از احکام اسلام می‌دهد. در این نوشتار برآنیم تا با مرور یکی از دقیق‌ترین گفتارهای واضع حکومت اسلامی در عصر نوین، یعنی امام خمینی(ره) به این سوال بیندیشیم که از منظر امام(ره) حکومت اسلامی به معنای دقیق کلمه چه مشخصاتی دارد؟
حکومت اسلامی همین است که ما داریم؟
همیشه می‌گویند آب را باید از سرچشمه نوشید، تا زلال باشد و احتمال کدورت در آن بسیار پایین بیاید. حکومت‌ها و نظریات ادارۀ‌ آنها نیز از این قاعدۀ انسانی مستثنی نیستند. باید برای درک عمیق معنای یک حکومت، به نظریات قدیم و دورنمای ذهنی مؤسسان آن بازگشت تا حکومت تنها به ساختاری برای ادارۀ کشور خلاصه نشود، بلکه معنایی عمیق بیابد که در بُن و ریشۀ زندگی اکثریت جامعه ریشه بدواند.
این نوشتار برآن است تا با بهره‌گیری از یکی از مصاحبه‌های عمیق و کمتر دیده شده امام خمینی(ره) در نوفل‌لوشاتو در سال 1357  به بازخوانی معنای حکومت بپردازد، معنایی که شاید این روزها کمی از ذهن ما دور شده است، معنایی که ناظر به حقیقت است و ما نیازمند مرور چند بارۀ آن هستیم. شاید با این روایت که قطعاً با آسیب‌شناسی وضع موجود نیز همراه خواهد بود، بتوانیم آبی از سرچشمه‌های حقیقت به ذائقۀ خشکیده‌مان برسانیم.
اندر روایت (1)
چهارم آبان سال 1357 است. امام(ره) هنوز در نوفل‌لوشاتو به سر می‌برند. خبرنگاران برای پرسش‌های اساسی از امام(ره) گِرد او حلقه زده‌اند. خبرنگار رویترز که خیلی به امام(ره) نزدیک شده است، می‌پرسد: «محتواى سياسى و اجتماعى رژيم شما چيست؟ بعضى مى‏گويند اسلام محافظه كار است؟» امام(ره) با متانتی فراموش‌نشدنی پاسخ می‌دهد: «اسلام دين ترقى است. قرآن روش ترقى و شكوفايى انسان است».
توضیح: گویی امام(ره) می‌خواهد به او بفهماند که ما قرار است در حکومت آیندۀ ایران، احکام اسلام که مبتنی بر قرآن است را در جامعه حاکم کنیم. و این تازه اول ماجرا و مسئله‌های امروز ماست، که آیا ما توانسته‌ایم بعد از چهاردهه از سرگذشت این حرف به آن جامۀ عمل بپوشانیم؟ پاسخ مجمل این است که در برخی حوزه‌ها آری و در برخی بخش‌ها خیر و علت اینکه مثلاً در بخشی مانند اقتصاد نتوانسته‌ایم هنوز به‌طور کامل احکام اقتصاد اسلامی و ضد امپریالیسم همچون ضدیت با سرمایه‌داری و نفی ربا را در بخش سلبی و قرض‌الحسنه و تکافل اجتماعی را در بخش ایجابی محقق کنیم، این است که احکام اسلام ریشه در توحید دارد، لذا اقتصاد اسلامی پیش از آنکه اقتصاد مبتنی بر روش‌ها باشد، اقتصاد مبتنی بر بینش‌ها است. اقتصادی اسلامی است که در آن انقطاع از حاکمیت غیر خدا سرلوحه قرار گیرد، کما اینکه علت رشد اقتصاد اسلامی جامعۀ مدینه در عصر نبوی(ص) ایجاد تحول بینشی به این مؤلفۀ بنیادین بود و الا در مصر و شامات آن روز نیز اقتصادهای قدرتمندی بودند که از غول‌های سرمایه‌داری آن روزگار به‌شمار می‌ر‌فتند، اما چه شد که پیامبر(ص) بر آنان چیره شد؟ پیامبر(ص) ابتدا نگرش مبتنی بر حاکمیت احکام الهی را در اقتصاد شبه‌جزیره وارد کرد و آن عبارت بود از اعتماد کامل به وعده‌های الهی و دل‌سپردن به لوازم آن که از جملۀ‌ آنها طرد ربای ناسالم در تجارت آن روزگار بود.
اما جمهوری اسلامی در بخشی همچون امنیت چرا به موفقیت‌های بیشتری دست می‌یابد؟ چون سیاستمداران و دولت‌مردان، مبتنی بر دیدگاه امام(ره)، در این بخش ملاک را عمل به احکام قرآنی اسلام قرار دادند که از جملۀ مهم‌ترین آنها جامۀ‌عمل پوشاندن به قاعده‌ای همچون نفی‌سبیل در بُعد امنیتی است که اجازه نمی‌دهد هژمونی غرب و شرق، این بخش از ادارۀ جامعه ما را تحت قیمومیت و سلطۀ خود بگیرد، لذا با یک تغییر تاکتیک و حاکم کردن ارادۀ الهی توانستیم این بخش را به کانونی برای تقویت گفتمان عمومی انقلاب اسلامی بدل کنیم.
قاعده این است: امنیتی که برآمده از دیدگاه‌های توحیدی اسلام است می‌تواند بر هژمونی غرب فائق آید، اما اقتصادی که بزدلانه در پستوهای سرمایه‌داری سَرَک می‌کشد و هوای بانکداری غربی از لابلای سیل ربای قرضی آن متصاعد می‌شود، هیچگاه روی سعادت را نخواهد دید.
اندر روایت (2)
امام(ره): «ببينيم مخالفت با رژيم شاه بر سر چيست؟ او يك رژيم وابسته و تابع آمريكاست و برنامه‏هاى آن كشور را در ايران به اجرا مى‏گذارد و اين برنامه‏ها، ايران را به نابودى كشانده است. او براى حفظ تعادل، بخشى از منابع ثروت كشور را در اختيار روس‌ها گذاشته است. اسلام مى‏خواهد ايران مستقل باشد. كداميك از اين دو محافظه‏كارانه است؟»
توضیح: امام(ره) در این بخش از مصاحبه با نفی سلطۀ اجانب بر ایران، این حکم را دستور قرآن می‌داند و معتقد است «وابستگی» ریشۀ مخالفت با رژیم پهلوی است. حال در یک استبصار درونی، وجدان بیدار خود را حاکم می‌کنیم تا ببینیم چگونه می‌توان به عدم وابستگی کامل دست یافت. اینکه جمهوری اسلامی توانسته است در سالهای بعد از پیروزی انقلاب در حوزه‌هایی وابستگی خود را از شرق و غرب کم و کوتاه کند شکی نیست، اما بحث بر سر «عدم وابستگی» است. عدم وابستگیِ مطلق شاید به هیچ عنوان ممکن نباشد. اینکه امام(ره) بر عدم وابستگی تأکید می‌کنند، مراد معنای افراطی آن نیست، بلکه معنای معقول و منطقی آن مد نظر است که عبارت است از عدم تأثیرگذاری افراطی شرق و غرب در ادارۀ کشور به نحوی که بدون ارتباط با آنها زندگی جمعی جامعۀ ایرانی در مخاطره نیفتد.
آری؛ باید با جوامع مختلف که قصد سلطه‌گری و سلطه‌پذیرکردن دیگران را ندارند ارتباط داشت و تنها باید از رژیم‌هایی حذر نمود که با هژمونی‌های گوناگون قصد سلطه بر سایرین را دارند. به عنوان یک آسیب جدی که در سال‌های بعد از انقلاب از ناحیۀ این وابستگی دچار خسران شده‌ایم می‌توان به فضای مجازی اشاره کرد که باوجود تشکیل شورای عالی فضای مجازی در سال 1392 هنوز نتوانسته‌ایم آنگونه که باید به توفیقات جدی در این مسیر نائل شویم. شاید دستیابی به شبکۀ ملی اطلاعات داخلی و ایجاد اینترنت ملی با قابلیت پاسخگویی به نیازهای جامعۀ ایرانی بتواند به نقطۀ عطفی در این زمینه بدل شود.
اندر روایت (3)
امام(ره): «رژيم شاه همه آزادي‌ها را در ايران از ميان برده است. اگر ما محافظه كار بوديم نبايد خواهان آزادى رأى و برابرى امكانات اقتصادى و سياسى مى‏شديم، اما اسلام در چنان حدى از كمال است كه از ابتداى طلوع، پيشرفت خود را بر بحث آزاد و مبارزه با سانسورها بنا گذاشته است».
توضیح: به تأکید امام(ره) آزادی در حکومت اسلامی آزادی صوری و نمایشی نیست، ‌بلکه آزادی به‌معنای واقعی کلمه است. آزادی به معنای واقعی کلمه تحقیقاً این نیست که هر کسی هر کاری دلش خواست بتواند انجام دهد، بلکه به معنای این است که هر فردی با الزام به قاعدۀ منع اضرار به غیر می‌تواند در چارچوب قوانین حاکم بر جامعه به انواع مختلف فعالیت‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... بپردازد. آزادی نقطۀ تمایز جامعۀ اسلامی با سایر جوامع به اصطلاح لیبرال و آزاد است. هر چند پرداختن به کارنامۀ جمهوری اسلامی در زمینۀ توسعۀ آزادی مثنوی هفتاد مَن و بلکه بیشتر است اما می‌توان از عملکرد جمهوری اسلامی در این زمینه با جدیت دفاع کرد و تنها به ذکر این نکته بسنده کرد که جمهوری اسلامی باید گزارشگری خود را نسبت به سطح آزادی‌های عمومی و خصوصی در جامعه ارتقاء ببخشد تا برخی مردم که ناباورانه خود را محدود قلمداد می‌کنند، معنای دقیق آزادی را بچشند. ای کاش برخی از همین مردمان فرصتی می‌یافتند تا در مهد لیبرال دموکراسی طعم ناخوش ضدیت با آزادی را از نزدیک لمس کنند تا بدانند قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری! و از این رهگذر از اندوخته‌ای که انقلاب اسلامی در زمینه آزادی به آنان بخشیده است با جدیت بیشتری دفاع کنند.
اندر روایت (4)
امام(ره): رژيم شاه به اقرار دست‌نشاندگانش در مجلس‏ و در مطبوعات و در حكومت، غرق در فساد بوده است و گردانندگان اين رژيم، ميلياردها ثروت كشور را دزديده و بر باد داده‏اند، آيا مخالفت با اين فساد، محافظه كارى است؟ رژيم شاه، اقتصاد ملى را به كلى متلاشى كرده است. درباره اين امر سال‌ها پيش و به دفعات اعلام خطر شده است. اما شاه به جاى توجه به واقعيت با صرف ميليون‌ها دلار درباره «معجزه اقتصادى» و «رشد ايران كه در دنيا بى‏مانند است» تبليغ مى‏كرد، آيا مخالفت با انهدام اقتصاد كشور محافظه‏كارانه است؟ اين رژيم صدها خيانت به ايران كرده است كه دادن فهرست آنها بسيار طولانى مى‏شود؛ آيا مخالفت با اين خيانت‌ها محافظه‌كارى است؟ واقعيت اين است كه در ايران برخورد ميان نيروهاى محافظه كار و مترقى در كار نيست، برخورد ميان تمامى ملت است- كه نه تنها حق مشروع خود را براى ترقى واقعى طلب مى‏كند، بلكه خواهان حق حيات خويش‏ است- با رژيمى كه عامل بى‏چون و چراى آمريكاست و موجوديت ايران را به خطر انداخته است. مطبوعات جهان بايد اين هشدار را به مردم جهان برسانند. قدرتمندان جهان براى حل بحران‌هاى خويش، كشورهاى زير سلطه را در سرازير انهدام انداخته‏اند و براى فريب افكار عمومى كشور خويش، واقعيت را از افكار عمومى كشورشان پوشيده مى‏دارند و مبارزه بر سر حق‌طلبى و ترقى واقعى را مبارزه محافظه‏كارانه با ترقى‌طلبى منحط‌ترين رژيم‌ها جلوه مى‏دهند.
توضیح: در این بخش از مصاحبه، امام(ره) ابتدا با انگشت گذاردن بر پاشنۀ‌ آشیل رژیم پهلوی، یعنی مقولۀ ‌فساد، آن را عاملی برای درک انحطاط این رژیم می‌داند. برای تبیین بهتر موضوع فقط به ذکر یک مثال بسنده می‌کنم. فعالیت اقتصادی خاندان پهلوی حد و حصری نداشت و آنها در هر زمینۀ سودآوری حضور داشتند و با استفاده از رانت خانوادگی در هر فعالیت اقتصادی صاحب سهم بودند، مثلا یكی از برادران شاه که غلامرضا نام داشت به همراه خانواده‌اش، سهامدار بسیاری از شركت‌های اقتصادی كشور بود. اسامی شركت‌ها و میزان سهام غلامرضا و خانواده‌اش عبارت بودند از: 50 درصد سهام كارخانجات آزمایش؛ اكثر سهام شركت ریسندگی و بافندگی كرج؛ منیژه پهلوی (همسر غلامرضا) سهامدار عمده شركت كارخانجات نورد و پروفیل ساوه؛ كلیۀ سهام شركت اینداستریال هومز اینترنشنال متعلق به غلامرضا و منیژه؛ كشت و صنعت تمیشان؛ كلیه‌ی سهام شركت كشاورزی پارسی شهر؛ سهامدار عمده كشت و صنعت آبی؛ سهامدار عمده شركت كشاورزی و عمرانی سبزدشت؛ شركت تولیدی سیاك، سهامدار عمده كلوپ ورزشی دریاكنار، سهامدار شركت خدمات سرمایه‌گذاران ماوراءبحار؛ سرمایه‌گذاری در بانك چیس منهتن بالغ بر پانصد هزار دلار؛ شركت سهامی خاص كالای الكتریك. این موارد تنها بخشی از ثروت و دارایی غلامرضا و خانواده‌اش بود كه از طریق رانت خانوادگی به عنوان برادر پادشاه، كسب كرده بود. امام(ره) فسادِ حکومت را به هیچ روی برنمی‌تابیدند و عمده دلیل شکل‌گیری قیام خود را مبارزه با فساد می‌دانستند. حال باید کارنامۀ خود را در رسیدگی به فساد طبقۀ خاص مرور کنیم و ببینیم تا چه اندازه در این مسیر موفق عمل کرده‌ایم. جمهوری اسلامی اگر چه در برخی موارد به واسطۀ تحمیل مصلحت‌‌سنجی‌ها در خشکاندن ریشۀ فساد طبقۀ خاص تعلل داشته است اما کارنامۀ قابل قبولی در این زمینه دارد، به نحوی که از خانوادۀ رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در زمان وقت تا اعضای خانوادۀ معاون اول قوۀ قضائیه در حال حاضر بدون هیچ مماشاتی به تخلفاتشان رسیدگی شده است و مرتکبین جرائم به سزای اعمال‌شان محکوم شده‌اند.
اندر روایت (5)
خبرنگار رویترز: رابطه اين جنبش با احزاب و گروه‌هاى مخالف چگونه است؟
امام(ره): همه گروه‌ها در بيان عقايد خود آزادند، و لكن خيانت را اجازه نمى‏دهيم.
توضیح: در این بخش از مصاحبه پرسشگر با زیرکی به دنبال اخذ جوابی است تا بتواند استراتژی امام(ره) را در برخورد با مخالفین کشف نماید. امام(ره) نیز با زیرکی اصل آزادی بیان را تأیید می‌کنند و با تخصیصی هوشیارانه، کسانی را که از این راه به دنبال خیانت به منافع عمومی و حیثیت نظام اسلامی هستند، مستثنی می‌کنند. با این تجویز، حساب حامیان فتنه و طبقه‌ای که با تزویر به دنبال جلب منافع غرب و به استیصال کشاندن جمهوری اسلامی در موارد مختلف بودند روشن می‌شود. جمهوری اسلامی همچنان که در اصل 24 قانون اساسی خود مقرر داشته است، نیامده است تا زبان‌ها را ببندد و حنجره‌ها را ببندد، بلکه بالعکس آمده است تا حنجره‌هایی که برای دفاع از مظلوم و نفی ظلم نیاز به حامی داشتند را کمک کند تا پیام جهانی خود را از طریق این حنجره‌ها به گوش تمام مردم عالَم برساند. اما در طرف مقابل هم اجازه نخواهد داد تا کسی از این متانت و در باغ  سبز جمهوری اسلامی سوء استفاده کند. 
خبرنگار رویترز: در صورتى كه شاه استعفا بدهد، رژيم جديد چگونه خواهد بود، آيا علما خود حكومت خواهند كرد؟
امام(ره): علما خود حكومت نخواهند كرد، آنان ناظر و هادى مجريان امور مى‏باشند. اين حكومت در همه مراتب خود، متكى به آراى مردم و تحت نظارت و ارزيابى و انتقاد عمومى خواهد بود.
توضیح: این فقره از بیان شریف امام(ره) از دو اصل موضوعی در جمهوری اسلامی پرده برمی‌دارد. نخست مصلحت عدم ورود مستقیم علما در ادارۀ حکومت و دوم اتّکاء حکومت به آرای مردمی و نظارت همگانی.
 در توضیح فقره نخست باید گفت اصل عدم ورود علما در ادارۀ ‌حکومت به‌ اعتبار لزوم نظارت بیرونی علما از حکومت و جلوگیری از انحراف آن است. به این دلیل در مناصب اجرایی مناسب است از غیر روحانیون و علمای اعلام استفاده شود تا علما بتوانند با فراغ بال در محیطی خارج از دولت، به بررسی و ایفای نقش نظارتی خود بپردازند و اگر هم از باب ضرورت، حضور علما برای حفظ بقاء نظام ضروری به نظر رسید، نباید فراموش کرد که این حضور موقتی و اضطراری است و نباید به رویه‌ای دائم بدل شود. علما باید بیشتر توان خود را بر نظارت از حکومت صرف کنند و غافل از این نباشند که وقتی شخصاً مجری خدمات دولت می‌شوند در مظان آسیب‌ها و بدبینی‌ها قرار می‌گیرند، اما زمانی که ناظر بیرونی باشند، هم از حمایت عمومی برخوردارند و هم می‌توانند با صراحت و بدون لکنت درخواست عموم مردم را از حکومت مطالبه کنند.
 در توضیح فقره دوم این بخش نیز همان‌گونه که از بیان امام(ره) برمی‌آید تمام مسئولین جمهوری اسلامی از رهبری گرفته که به‌ واسطۀ خبرگان و به طور غیرمستقیم توسط مردم انتخاب می‌شود تا رئیس جمهور و نمایندگان مجلس و ... که مستقیماً توسط مردم انتخاب می‌شوند، همگی برآمده از نظام مردم‌سالاری هستند که در آن مردم تعیین‌کنندۀ اشخاص و به تبع آن مسیر ادارۀ ‌حکومت هستند. مردم صاحب اختیار حکومتند و می‌توانند با رأی خود سرنوشت کشور را برای دوره‌های زمانی معین مشخص نمایند.
خبرنگار رویترز: تحليل شما در قشون ايران چيست؟ چه نقشى را بازى مى‏كند؟
امام(ره): قشون ايران زير سلطه امريكاست. ما اين قشون را نفى خواهيم كرد و به او نقش و وظيفه واقعى‏اش را كه دفاع از كشور است باز خواهيم داد.
توضیح: همان‌گونه که در فقرات پیش توضیح داده شد، مهم‌ترین مؤلفۀ حاکمیت اسلامی «استقلال» واقعی در تمام شئون حکومت است. یکی از مهم‌ترین شئون حاکمیت شأن انتظام و امنیت است که به‌واسطۀ قوای مسلح و نیروهای حافظ امنیت تأمین می‌شود. امروزه به اذعان کارشناسان مختلف، نقطۀ‌ اتّکاء جمهوری اسلامی «امنیت» است که با از خود گذشتگی نیروهای مخلص و جان برکف حاصل شده است و می‌رود تا به اصلاح سایر شئون زیربنایی در ادارۀ حاکمیت اسلامی منجر شود.
خبرنگار رویترز: چگونه بايد روابط ميان ايران و غرب تنظيم بشود؟ ضد غرب هستيد؟
امام(ره): خير. ضد غرب نيستيم. ما خواهان استقلال هستيم و روابط خود را با جهان غرب بر اين اساس پى‏ريزى مى‏نماييم. ما مى‏خواهيم ملت ايران غرب‌زده نباشد و بر پايه‏هاى ملى و مذهبى خويش به سوى ترقى و تمدن گام بردارد.
توضیح: امام(ره) با جداسازی دو مفهوم غرب و غرب‌زدگی به دنبال آن است تا نشان دهد ما از این اصل غافل نیستیم که برای بقاء حاکمیت چاره‌ای جز تعامل نیست و این تعامل حتی با غرب نیز ممکن است، اما غربی که به دنبال سلطه و چپاول ملت‌های مستضعف نباشد. آن چیزی که امام(ره) به عنوان نقطۀ عزیمت فکری خود با مفهوم غرب از آن استمداد می‌طلبند، مفهوم غربزدگی است. غربزدگی به قول مرحوم جلال آل احمد آفتی است که از غرب می‌آید و ما کشورهای جهان سومی و از پیشرفت وامانده را مانند طاعون گرفتار و بیمار می‌کند.
 به عبارت واضح که در جملات جلال نیز مکتوم است، غربزدگی آفتی است که انسان را صرفاً به سوی پسند خویش دعوت می‌کند و بر اصالت سود و زیان شخصی استوار می‌دارد. این نگاه و این غلبه در هر جا اتفاق بیفتد غربزدگی معنا می‌شود، خواه در خود جامعۀ غربی و خواه در مغز حاکمیت اسلامی.
و امروز پایان حقیقت را در غرب به نظاره نشسته‌ایم، جایی که دیگر نمی‌توان رویش جوانه‌های انسانیت را در آن به انتظار نشست و انقلاب اسلامی این جوانۀ تازه شکفته، می‌رود تا با رویش‌هایی از جنس الحوثی‌ها و زکزاکی‌ها معنایی جدید و از جنس حقیقت را به عالمی که تشنۀ حیات است عرضه نماید.
دکتر محمدرضا فارسیان؛ محقق و مدرس دانشگاه
https://siasatrooz.ir/vdcgxy9qnak9xz4.rpra.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی