شايد آن روزي كه نخستوزير انگليس در حاشيه ديدار دو سال قبلش با روحاني با حالتي بيادبانه نشست و برخيها هم پاسخ وزير امور خارجه كشورمان را به آن گستاخي، در بوق و كرنا كردند، بايد فكر اين روزهاي پساتحريم را ميكرديم.
آن روز كه كامرون پاهاي درازش را روي هم انداخت و با شيوه غيرمرسوم در عرف ديپلماتيك در برابر رئيسجمهور ما نشست و هيچكس برايش مهم نبود. همه عكس آقاي ظريف را نشان دادند كه جبران كرده است، اما يادشان نبود كه اين پاسخ بايد از جانب مقام همسطح اتفاق ميافتاد نه وزيري كه در كادر دوربينها هم نبود.
از اين اتفاقات، كم نبود. مثل ديدار هیئت نمایندگان پارلمان اروپا كه عكسهاي آن هنوز هم موجود است و عدم رعايت عرف ديپلماتيك بدجوري توي ذوق ميزند. از تكان نخوردن آن خانم مغرور از صندلياش در مقابل مقامات ما گرفته تا ديدار با برخي محكومان فتنه در سفارت يونان. همين چند وقت پيش هم آقاي فابيوس وقتي به تهران آمد، ظاهرا دچار مشكل از ناحيه خاصي شده بود كه در ديدار با رئيسجمهور كشورمان نتوانست مثل بچه آدم! بنشيند و مجبور شد پا روي پا بيندازد.
اصلا همه اينها مهم نيست. بالاخره انگليس، فرانسه و پارلمان اروپا جامعه جهاني! محسوب ميشوند و چون خيلي «گنده» هستند، اين اشكالات كوچك و بيادبيهاي متعدد را ميتوان نديد گرفت.
اما اين رفتار خلاف شئون «رجب خان» را كجاي دلمان بگذاريم. چند وقتي ميشود كه رئيس دولت تركيه آن نقاب اسلامگرايي را از روي چهره خود برداشته و به قول معروف «رو» بازي ميكند. از لحن بيادبي اردوغان نسبت به ايران گرفته تا خط و نشانهاي يكي مثل داووداوغلو. اما در مقابل ما چه كردهايم. پاسخهاي «يواش» و «غيرمستقيم» بدون اينكه تكليف مخاطب را يكسره كنيم. آخر هم اين ميشود كه معاون اول دولت جمهوري اسلامي در حاشيه يك همايش بينالمللي با اردوغان ديدار ميكند، اما اوليات پروتكلهاي بينالمللي هم رعايت ميشود. از پرچم جمهوري اسلامي ايران خبري نيست، مبلهاي دوطرف با هم تفاوت دارد، رئيس دولت تركيه اخم ميكند و معاون اول ما ميخندد. حتي نوع نشستن اردوغان هم در كمال بيادبي معناي خاصي دارد.
عجيبتر آنكه برخيها در داخل كشور سعي ميكنند اين موضوع را مهم جلوه ندهند و حتي توجيه هم ميكنند. يكي از ديپلماتهاي خوشسابقه كشورمان (كه نگارنده ارادت ويژهاي به ايشان دارد) هم معتقد است: «خارج از عرف دیپلماتیک نیست، چون همسطح نیستند. البته خیلی محبتآمیز نیست.»
اگر بنا را بر سابقه آقاي ديپلمات بگذاريم و سخن ايشان را حاصل تجارب ايشان بدانيم، حال اين سوال مطرح ميشود كه مثلا وقتي رئيسجمهور ما با سفير فلان كشور يا وزير بهمان جا ديدار ميكند، چون هيچ تناسبي بين سطح آقاي روحاني و اين افراد نيست، آيا ميشود از صندلي پلاستيكي براي ميهمانان استفاده كرد؟ آيا ميشود رئيسجمهور ما روي مبل بنشيند و فلان مقامي كه اصلا همسطح رئيس دستگاه اجرايي كشورمان نيست را روي زمين بنشانيم؟ قطعا پاسخ منفي است. چون به گواه بخش عكس پايگاه اطلاعرساني رئيسجمهور، آقاي روحاني ميهمانانش را روي همان مبلماني مينشاند كه خود مينشيند. قطعا اين از ادب ايشان است. اما ما در مقابل بيادبي بايد دست روي دست بگذاريم؟ آيا پرچم ايران را نميشد مثلا از سفارت آورد و پشت سر معاون اول گذاشت كه مجبور نباشيم دو پرچم تركيه را در كادر دوربينها نظاره كنيم؟ آيا اصلا نميشد اين همه بيادبي در يك ديدار چنددقيقهاي را با پاسخي محكم تلافي كنيم؟ جسارتا قرار نيست ما بنشينيم و سياحت كنيم كه برخيها چگونه به مسئولان ما بيادبي ميكنند و بدتر اينكه مسئولان ما فقط لبخند ميزنند.