انتخابات زمینهای برای بروز دوباره اختلافات جریان اصلاحات شده است؛ اختلافاتی که دوباره در کانال قدیمی و کهنه این جریان یعنی نحوه حضور در انتخابات یا شاید عبور از آن بارها از سمت و سوی کارشناسان سیاسی این جریان شنیده است. اصلاحات حالا خود را ورشکسته میبیند و با نگاه بازاری حجاریان سعی دارد با مطرح کردن مباحثی چون گذر از انتخابات و تحریم دموکراسی قیمت بیابند.
گروکشی از سوی جریانی که انبارش خالی است. تدبیری از روی درماندگی و استیصال این جریان که به خوبی میداند بدنه اجتماعی خود را به شدت به دلیل عملکرد ضعیف فراکسیون تکرار و شورای شهر تهران از دست داده است. تحریم انتخابات با این پیشزمینه صورت میگیرد که اصلاحات با ریزش آرا روبهروست. حالا برخی از اصلاحطلبان بیان میکنند که میخواهند زمین بازی را ترک کنند تا شاید آبروی خود را حفظ کنند.
تبلیغات سیاسی باز هم راه حل اصلاحطلبان برای خروج از بحران مقبولیت است. حجاریان که به تئوریسین اول و البته رادیکال این جریان تبدیل شده، این موارد را مطرح کرده است. وی بیان میکند که «پروژه اصلاحات به انتخابات گره نخورده است. زیرا انتخابات بهمعنای کنونی آن، مصداقگدایی قدرت است. اصلاحات صدقهبگیر نیست و اگر مکنت دارد، باید با اتکا بر آن به بازار سیاست برود. اگر پول بازار سیاست را نداشتیم، باید تلاش کنیم آن را کسب کنیم نه آنکه به هر جنس بُنجلی تن دهیم.»
اما قیمت گرفتن جریان اصلاحات به تبلیغات سیاسی و بازی و سناریوهای رسانهای نیست. راه غلطی که جریان اصلاحات از بدو حضور در صحنه سیاسی کشور یعنی دوم خرداد آن را درپیش گرفته است، ترمیم و پر کردن خلاءهای عملکردی با ابزار تبلیغات رسانهای خصوصا پروپاگانداست. این درحالی است که با نگاهی سطحی به عملکرد شورای شهر تهران و فراکسیون امید (تکرار) به خوبی مشاهده میشود که حتی بدنه دوآتیشه اصلاحطلب هم از کار این جناح راضی نیست.
حجاریان با چنین سناریوهای دسته چندی و کهنه و فرسودهای نشان داد که اکنون در اقلیت قرار دارد. در همین رابطه، موسویلاری، در گفتوگو خود با ارگان حزب کارگزاران در واکنش به اظهارات حجاریان گفته است: «برخی معتقدند جامعه مخاطب اصلاحطلبان به سمتی که آقای سعید حجاریان و طرفداران عقیده ایشان هستند، گرایش دارند. یعنی گذر از انتخابات و گذر از شکل اصلاحطلبی انتخابات؟ من این را قبول ندارم. آنها نگاه اکثریت نیستند.»
البته کارکرد موسویلاری و محمدرضا عارف در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات نیز در برور چنین روندی برای اصلاحطلبان بیاثر نبوده است. شورای سیاستگذاری اصلاحات دو لیست برای مجلس و شورای شهر تهران ارائه کردند که هردو با اقبال تهرانیها روبهرو شد اما بعد مشخص شد که این لیستها به صورت رانتی و پولی بسته شده است.
در واقع همان بنجلفروشی که حجاریان از آن گلایه دارد و آن را به حاکمیت نسبت میدهد، در جریان اصلاحات به عینه انجام شد. اصلاحطلبان بنجلفروشی کردند و حالا اعتبار خود را به نام بنجلفروش از دست دادهاند. در ادامه همین لیستهای رانتی و پولی عملکرد ضعیفی از خود نشان دادند، تنها در شهر تهران شورای اصلاحطلب آنقدر عملکرد غیرمطلوبی از خود نشان داد که طی ۱۵ ماه ۳ شهردار برای پایتخت منصوب شد که بیثباتی شدید مدیریتی را در شهر تهران بوجود آورد.
فراکسیون امید هم که به فراکسیون تکرار معروف است که حاصل تکرار رئیس دولت اصلاحات و حمایت وی در انتخابات دوره دهم مجلس است؛ حواشی بسیاری داشته است، یکی از این حواشی که به شدت مردم را از مجلس ناامید کرد سلفی حقارت اعضای این فراکسیون با «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بود. با این شرایط شاهد اضمحلال چندسویه عملکردی در اصلاحطلبان بودیم.
از یک طرف سناریوچینیهای تئوریسینهای سیاسی سبب سیاسیکاری صرف رادیکال در عملکرد اصلاحطلبان شده است، از سوی دیگر شورای عالی این جریان سیاسی لیستهای پولی و رانتی به مردم ارائه دادند که به قول خود اصلاحطلبان شامل افراد دسته چندمی میشد که عملکرد ضعیف بعضا پرحاشیهای در مجلس داشتند. از سوی دیگر احزاب هم با سهم خواهیهای سیاسی بیشتر از پیش سبب شدند تا عملکرد اصلاحطلبان در این دو نهاد دموکراتیک سیاسیتر شود. چه در مجلس شورای اسلامی و چه در شورای شهر تهران که انتخاب شهردار در آن کاملا حزبی و سیاسی بود، این نکته به وضوح دیده میشود.
ساختار اصلاحطلبی کمکم سبب بیعملی و ضعف عملکردی اصلاحطلبان در سه حوزه شخصیتها و مسئولان، برنامهریزی و مواضع شد و حالا اختلافات در این جریان حاکم شده است که ساختار دموکراتیک نظام را تحریم کنند یا خیر. به هر جهت اصلاحات باز به دوراهی خاصی گرفتار آمده است؛ دوراهی که به نوعی تکرار تاریخ پس از تکرار اشتباهات برای این جریان سیاسی است.
امیر حمزهنژاد - جهاننیوز